علی رویین‌تن:
نسل امروز درگیر نسبی‌گرایی است / انسان امروز به همه چیز شک دارد و از قصه و قهرمان گریزان است

علی رویین‌تن کارگردان و تهیه‌کننده سینما در گفت‌وگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: سینما در هر صورت از جامعه خود تأثیر می‌گیرد و اگر می‌خواهیم در این سینما به دنبال قهرمان بگردیم باید به جامعه‌مان نگاه کنیم و ببینیم آیا در جامعه امروز قهرمانی وجود دارد که بخواهد در سینما نمودی از آن به تصویر کشیده شود؟

رویین‌تن تصریح کرد: نسل امروز قصه‌های اسطوره‌ای و آدم‌های بزرگی که شاید الگویی برای نسل‌های قبلی بوده را باور نمی‌کند و آن‌ها را افسانه و دروغ می‌داند و درگیر نسبی‌گرایی شده است. انسان معاصر به همه چیز شک دارد و از قصه‌پردازی گریزان است. در این شرایط، وقتی سینما از جامعه تأثیر می‌گیرد و وقتی مردم قهرمان‌کش و از قهرمان بیزار هستند نمی‌توان انتظار گذشته را از سینما داشت.

او افزود: البته من این رویکرد را تنها مربوط به ایران نمی‌دانم و معتقدم در جامعه جهانی چنین اتفاقی رخ داده است. شما وقتی برای خرید لباس و کفش به بازار می‌روید سعی دارید زیباترین کفش و لباس را که مناسب پوشش شما است انتخاب کنید. انسان ذاتاً به دنبال زیبایی است و در قصه‌پردازی هم ذاتاً قهرمان‌ها را دوست دارد و دلیل بالندگی و ماندگاری قصه‌هایی چون «هزار و یک شب» هم همین مسئله‌ است اما وقتی می‌خواهیم هم مینیمال باشیم و هم قصه تعریف کنیم و قهرمان داشته باشیم بلبشویی اتفاق می‌افتد که هیچ کدام را شاید نداشته باشیم.

این کارگردان در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: همه اجزای زندگی امروزی ما نسبت به گذشته تغییر پیدا کرده و از خوراکی که داشتیم می‌توان این تغییرات را دید تا پوشش و دیگر مسائل. ما همه درگیر زندگی کنسروی شده‌ایم و هر روز غذای آماده میل می‌کنیم. همه در خانه‌هایشان مبل و صندلی دارند اما متکا را به مبل تکیه داده و روی زمین می‌نشینند و آن مبل گویا فقط وسیله‌ای است که از انسان معاصر جا نمانند و در فرهنگ معاصر قرار بگیرند؛ در واقع امروز چیزهایی مُد شده که اصل نیست و ما هم دوستشان نداریم اما شاید مجبور به پذیرششان هستیم و سینما هم چنین شرایطی دارد.

کارگردان فیلم سینمایی «زمهریر» با اشاره به قهرمان‌های معاصر کشور و جامعه گفت: ما در جامعه‌‌ای زندگی می‌کنیم که مملوء از قهرمان است و در هر کوچه و خیابانی که می‌رویم نام یک قهرمان شهید بر آن کوچه گذاشته شده است. شاید ما آنقدر قهرمان داریم که جامعه قصه‌های قهرمان محور را پس می‌زند. در دهه 60 و 70 ما آثار سینمایی قهرمان محور خوبی داریم که می‌توان در بین آن‌ها به آثاری چون «بازمانده»، «نرگس»، «روسری آبی»، «بایسیکل ران»، «شیر سنگی» و «ناخدا خورشید» می‌توان اشاره کرد.

این کارگردان در ادامه تأکید کرد: به نظر من جامعه قهرمان‌های دهه 60 و 70 را هم می‌پذیرد ولی ما در جامعه یک حقیقت داریم و یک مجاز، قطعاً حقیقت جامعه این قهرمان‌ها را می‌پذیرد. وقتی «دل شکسته» را ساختم مردم کاراکتر امیرعلی را دوست داشتند و او خود یک قهرمان بود. اما متأسفانه اختیار مملکت در دست ضدقهرمان‌ها است و جامعه جدید اگر قهرمان‌ها را بپذیرد همان ضد قهرمان‌ها بیکار می‌شوند.

رویین‌تن در پایان اظهار داشت: زمانی قهرمان‌های ما پهلوان‌هایی بودند که از شانه‌هایشان خاک بلند می‌شد و در چهره‌شان صلابت مردانه وجود داشت اما امروز این صلابت و وجاهت وجود ندارد و حتی خانم‌های ما هم دیگر آن ظرافت زنانه را ندارند و همه چیز تغییر پیدا کرده است. جامعه وقتی به اضمحلال می‌رود نمی‌توان انتظاراتی که در گذشته از سینمایش داشت را دنبال کرد.