تماس هشدارآمیز وزیر دفاع آمریکا با بغداد؛ امتیازگیری یا تنش؟
بازگشت آمریکا به سیاست ابهام

برنا _ امید محسنی: سفر‌های اخیر مقام‌های ایرانی به مسکو و مسقط، و تایید رسمی دولت ایران درباره دریافت پیام‌هایی برای ازسرگیری مذاکرات، نشان می‌دهد که خاورمیانه پس از چند ماه وقفه، وارد مرحله‌ای تازه از بازی قدرت شده است؛ مرحله‌ای که هنوز روشن نیست به سمت مذاکره می‌رود یا در آستانه تنش جدیدی قرار دارد.

این تحولات در زمانی رخ می‌دهد که ایالات متحده درگیر چندین بحران هم‌زمان از ونزوئلا تا خاورمیانه است و به نظر می‌رسد واشنگتن و تهران هر دو به نقطه‌ای رسیده‌اند که «بازی زمان» برای آنها در حال اتمام است. مرحله‌ای که یا باید به گفت‌و‌گو و حل‌وفصل اختلافات بینجامد یا به درگیری تازه‌ای میان دو طرف منتهی شود.

*هشدار مستقیم واشنگتن به بغداد

دو روز پس از پیام حمایتی آمریکا به دولت عراق، واشنگتن خطرناک‌ترین هشدار خود را درباره تحرکات گروه‌های مسلح این کشور صادر کرد. بنا بر گزارش «میدل‌ایست نیوز»، کاخ سفید از دولت بغداد خواسته است که از هرگونه واکنش نظامی به عملیات احتمالی آمریکا در منطقه طی روز‌های آینده خودداری کند. این هشدار که به گفته منابع عراقی حاوی تهدیدی مستقیم بوده، بیان می‌کند هرگونه اقدام تلافی‌جویانه از سوی گروه‌های وابسته به محور مقاومت، «با عواقب جدی روبه‌رو خواهد شد.»

ثابت العباسی، وزیر دفاع عراق، در گفت‌وگویی تلویزیونی تأیید کرد که این پیام از سوی پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، در یک تماس تلفنی ۱۲ دقیقه‌ای به او منتقل شده است. العباسی گفت: «وزیر دفاع آمریکا مرا از طریق کاردار سفارت در بغداد در جریان عملیات نظامی قریب‌الوقوعی در منطقه قرار داد و به شکل قاطع هشدار داد که دخالت هر نیروی عراقی در این عملیات‌ها با واکنش مستقیم روبه‌رو خواهد شد.» وی افزود که تماس با جمله‌ای تهدیدآمیز پایان یافت: «این آخرین ابلاغ به شماست و شما به خوبی می‌دانید که پاسخ دولت کنونی آمریکا چگونه خواهد بود.»

*از آتش‌بس تا بازی ابهام

به باور ناظران، هشدار اخیر واشنگتن نشان می‌دهد عراق هدف اصلی حمله نیست، بلکه صحنه‌ای است برای ارسال پیام‌های بازدارنده به نیرو‌های نزدیک به تهران. هم‌زمان، آتش‌بس ناگهانی در جنگ ایران و اسرائیل ـ که دونالد ترامپ آن را «آتش‌بس ضروری برای ثبات منطقه» نامید ـ نشانه‌ای از تمایل کاخ سفید به پرهیز از درگیری مستقیم با ایران است.

در همین چارچوب، جی. دی. ونس، معاون ترامپ، در سخنانی برای هوادارانش تلاش کرد عملیات محدود آمریکا علیه تاسیسات ایران را بازتعریف کند: «برخی هشدار می‌دادند که آمریکا وارد جنگی طولانی برای تغییر رژیم خواهد شد. حال می‌خواهم بدانم آیا کسانی که رئیس‌جمهور را به درگیری برای اسرائیل متهم کردند، امروز پشیمان‌اند؟ رئیس‌جمهور هرگز قصد جنگی برای تغییر رژیم نداشت؛ او می‌خواست یک تأسیسات هسته‌ای را نابود کند و همه را به خانه بازگرداند، و دقیقا همین کار را هم کرد.»

این اظهارات، در حالی که از سوی تهران با سکوت روبه‌رو شده، عملا تلاشی است برای ترسیم تصویری کنترل‌شده از رفتار نظامی آمریکا و کاهش انتقادات داخلی در واشنگتن. با این حال، برای تهران، چنین موضعی نه پایان درگیری، بلکه بخشی از راهبرد ابهام و بازدارندگی آمریکاست؛ راهبردی که مرز میان مذاکره و تهدید را عمدا مخدوش می‌کند.

*سایه درگیری‌های نیابتی

هم‌زمان با این پیام‌ها، تحرکات در عراق و لبنان نگرانی از گسترش دامنه درگیری را افزایش داده است. منابع نزدیک به گروه‌های مقاومت می‌گویند طی ماه‌های گذشته، واشنگتن از طریق دولت بغداد به طور مکرر خواستار مهار یا خلع سلاح این نیرو‌ها شده است؛ الگویی مشابه با فشاری که بر حزب‌الله لبنان وارد می‌شود. چنین سیاستی در چارچوب طرحی بزرگ‌تر برای کاهش قدرت بازو‌های نظامی محور مقاومت ارزیابی می‌شود.

با این حال، ناظران منطقه‌ای بر این باورند که عراق تنها بخشی از این معادله است. یمن، با تهدید‌های فعال علیه کشتیرانی در دریای سرخ و اسرائیل و جنوب لبنان که در روز‌های اخیر شاهد حملات هوایی متعدد بوده، هر دو می‌توانند به کانون‌های جایگزین درگیری تبدیل شوند. در این میان، تاکید مکرر مقام‎‌های نظامی و دیپلماتیک تهران بر «آمادگی برای همه سناریوها» نشان می‌دهد که ایران در حال ارزیابی میدان و زمان مناسب برای پاسخ است، نه شتاب برای ورود به درگیری تازه.

*پایان بازی یا آغاز فاز دوم؟

آنچه از سلسله پیام‌ها و تحرکات اخیر برمی‌آید، نه آغاز جنگی قطعی، بلکه ورود منطقه به فاز دوم رقابت روانی و راهبردی است. واشنگتن با ارسال هشدارها، مانور‌های نظامی و عملیات رسانه‌ای، تلاش دارد فشار را بر تهران، بغداد و بیروت افزایش دهد تا آنها را در مسیر امتیازدهی در میز مذاکرات پنهان و آشکار قرار دهد.

از سوی دیگر، تهران با اتکا بر بازدارندگی منطقه‌ای و روابط فعال منطقه‌ای، در پی آن است که هرگونه گفت‌و‌گو با واشنگتن را از موضع قدرت آغاز کند. به نظر می‌رسد خاورمیانه در آستانه تصمیمی دوگانه قرار گرفته است؛ یا عبور از مرحله «ابهام سازنده» به سوی توافقی موقت و شکننده، یا بازگشت به چرخه‌ای تازه از درگیری‌های نیابتی و چهره به چهره که ممکن است شکل آن متفاوت باشد، اما منطقش همان منطق قدیمی قدرت است.

انتهای پیام/