نوسان قیمت ها؛ تهدیدی خاموش برای سلامت روان جامعه

پرستو شیرمحمدی: در اقتصاد‌های ناپایدار، پول ملی تنها یک ابزار مبادله نیست بلکه به شاخصی از اعتماد عمومی، امنیت روانی و امید به آینده تبدیل می‌شود. در ایران، نرخ ارزو کالاها به ویژه دلار نقشی فراتر از یک عدد در تابلوی صرافی‌ها و ویترین فروشگاه ها دارد. نوسان های مداوم قیمت ها، نه‌تنها بازار‌ها را دستخوش تغییر می‌کند، بلکه ذهن و روان مردم را نیز درگیر خود ساخته است. این گزارش، نگاهی دارد به تاثیرات روانی و رفتاری نوسان  نرخ کالا ها که بیشتر آن ناشی از تلاطم در بازار است و نقشی که این تغییرات بر زندگی روزمره مردم دارد، از تصمیمات اقتصادی گرفته تا روابط خانوادگی و سلامت روانی جامعه.

دلار؛ لنگر روانی اقتصاد ایران

در سال‌های اخیر، نوسانات نرخ ارز به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های روزمره مردم ایران تبدیل شده است. دیگر دلار تنها یک واحد پولی برای مبادلات خارجی نیست بلکه به شاخصی روانی بدل شده که بالا و پایین رفتنش، ضربان زندگی بسیاری را تغییر می‌دهد. نوسان هایی که با هر شوک کوچکی قیمت سایر کالاها را نیز بالا می برد.

اضطراب صبحگاهی؛ آغاز روز با نرخ ارز

هر صبح، پیش از آنکه اخبار رسمی منتشر شود، بسیاری از مردم با نگرانی به سراغ اپلیکیشن‌های نرخ ارز می‌روند. این پیگیری مداوم، تنها برای آگاهی از قیمت نیست بلکه تلاشی است برای پیش‌بینی آینده‌ای نامطمئن برای تصمیم‌گیری درباره خرید، فروش، پس‌انداز یا حتی مهاجرت.

نوساناتی که به روان نفوذ می‌کنند

این نوسانات، فراتر از اقتصاد، به روان جامعه نیز نفوذ کرده‌اند. اضطراب ناشی از بی‌ثباتی، به شکل‌های مختلفی بروز می‌کند، از کاهش اعتماد به آینده گرفته تا رفتار‌های هیجانی مانند خرید افراطی، احتکار خانگی، یا تبدیل سریع دارایی‌ها به ارز و طلا.

هزینه‌هایی که قربانی می‌شوند

بسیاری از خانواده‌ها، برای حفظ ارزش دارایی‌های خود، هزینه‌های ضروری مانند آموزش، درمان یا تفریح را کاهش می‌دهند و به جای آن، به خرید کالا‌های بادوام یا سرمایه‌گذاری‌های پرریسک  روی می‌آورند. این تصمیم‌ها، گرچه در ظاهر محافظه‌کارانه به‌نظر می‌رسند، اما در بلندمدت می‌توانند به تضعیف سرمایه انسانی و کیفیت زندگی منجر شوند.

سهراب دل‌انگیزان، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه رازی، در گفت‌و‌گو با خبر نگار برنا، درباره نوسانات نرخ ارز و تاثیرات روانی آن بر جامعه بیان می‌کند: علت اصلی این نوسانات در چهارچوب اقتصاد ایران، تحریم‌هایی است که روابط پولی ما را به‌شدت تحت تاثیر قرار داده‌اند. در سطح جهانی، امکان مبادله در بازار نفت، طلا، بسیاری از کالا‌ها و محصولات وارداتی و صادراتی بدون دلار یا ارز واسطه‌ای که به دلار میخکوب شده باشد، وجود ندارد. ما اکنون با ارز‌هایی مبادله می‌کنیم که یا مستقیما دلاری هستند یا به دلار میخکوب شده‌اند.

وی افزود: در فضای خارجی، ما هم صادرات و هم واردات داریم، چه نفتی و چه غیرنفتی. زنجیره تامین و زنجیره ارزش در تولیدات داخلی نیز به کالا‌ها و خدماتی وابسته است که یا وارداتی‌اند یا بخشی از آنها وارداتی است. این بازار‌ها نیز دلاری هستند یا با ارز‌هایی کار می‌کنند که به دلار وابسته‌اند. به همین علت، دلار به لنگر اقتصاد ایران تبدیل شده است.

دل‌انگیزان تصریح کرد: مردم به‌مرور متوجه اثرگذاری شدید این لنگر شده‌اند و برای واکسینه‌کردن خود در برابر تحولات اقتصادی که در گذشته آنها را غافلگیر کرده، اکنون با حساسیت شدید نرخ دلار را دنبال می‌کنند. آنها تلاش می‌کنند با پیش‌بینی و تحلیل شخصی، خود را در برابر خطرات احتمالی محافظت کنند.

وی ادامه داد: این حساسیت روانی به دلار، به‌طور ناخودآگاه وارد برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و شخصی مردم شده است. این وضعیت می‌تواند باعث اضطراب و افسردگی شود، چرا که مردم نمی‌توانند در برابر نوسانات دلار مقاومت یا پایداری اقتصادی داشته باشند. آنها خسارات احتمالی را پیش از وقوع، از نظر روانی برآورد می‌کنند و این برآورد‌ها پیش از وقوع واقعی، تاثیر روانی خود را می‌گذارند.

دل‌انگیزان گفت: در نتیجه، مردم از نظر روانی صدمه‌پذیر شده‌اند و از نظر هیجانی دچار بحران‌هایی خاص در این حوزه می‌شوند. می‌توان از نوسانات نرخ ارز به‌عنوان یک عنصر خسارت‌زا و بیماری‌زا روانی نام برد.

وی در ادامه درباره تاثیر این وضعیت بر روابط خانوادگی اظهار کرد: قاعدتا هر عاملی که بتواند خسارت روانی وارد کند، می‌تواند واکنش‌های رفتاری را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بیشترین تاثیر این وضعیت بر کودکان است. وقتی خانواده‌ها نسبت به نرخ دلار حساسیت نشان می‌دهند، کودکان که نسبت به رفتار والدین حساس‌ترند، این نگرانی را درک می‌کنند. به همین علت، حتی در میان دانش‌آموزان ابتدایی نیز حساسیت نسبت به قیمت دلار دیده می‌شود که ناشی از انتقال نگرانی خانواده‌ها به فرزندان است.

خرید‌های افراطی، نشانه‌ای از بی ثباتی روانی جامعه

وی درباره بروز رفتار‌های هیجانی مانند خرید افراطی یا احتکار نیز بیان کرد: اینچنین رفتار‌هایی در این برهه طبیعی است. مردم برای محافظت از خود در برابر افزایش قیمت ارز، ممکن است وام بگیرند و طلا یا دلار بخرند. اما در پرداخت اقساط با مشکل مواجه می‌شوند و مجبور می‌شوند مصرف خانوار را کاهش دهند یا خدمات ارزشمندی مانند آموزش، خدمات معنوی یا سفر را حذف کنند تا بتوانند طلا یا دلار بخرند.

دل‌انگیزان با ذکر اینکه چنین رفتار‌هایی می‌تواند به سرمایه‌های انسانی و آرامش خانواده آسیب بزند گفت: مردم به سمت خرید کالا‌ها و خدمات بادوام می‌روند تا از افزایش قیمت در آینده جلوگیری کنند، یا به خرید اتومبیل، طلا و دلار روی می‌آورند. حتی ممکن است از دیگران قرض بگیرند تا این خرید‌ها را انجام دهند. این رفتار‌ها از یک‌سو الگوی خرید را تغییر می‌دهد و از سوی دیگر باعث کاهش وفاق و آرامش خانواده و در آینده کاهش سرمایه اجتماعی و اعتمادپذیری افراد می‌شود. چرا که بسیاری از افراد به دلیل ناتوانی در بازپرداخت وام‌ها یا بدهی‌ها، با مشکلات جدی‌تری در آینده مواجه خواهند شد.

انتهای پیام/