یادداشتی از " لردا طولابی"
وطن دوباره عزادار شد/در سوگ مریم های پرپر شده ی وطن

خبرگزاری برنا لرستان - گروه اجتماعی: حتی به زبان آوردنش هم سخت است که برای دومین بار نخبه های ایران گلچین دست بی مسئولیتی مسئولان بی کفایت شدند، مسئولانی که از مسئول بودن فقط نامش را یدک می کشند و از اخلاق حرفه ای اش شاخ و شانه کشیدن و لنباندن را آموخته اند .

مشابه حادثه غم انگیز واژگون شدن اتوبوس حامل نخبگان هرمزگانی که از کشته شدن، قطع نخاع، قطع عضوشدنشان خبر می رسد، دقیقا در 20 سال گذشته اتفاق افتاد، سال 1376 اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف در اسفند ماه به دره سقوط کرد و پروفسور مریم میرزا خانی یکی از بازماندگان این حادثه تلخ و ناگوار بود اگرچه عمرش کوتاه بود ولی توانست "تنها زن برنده ی جایزه بزرگ ریاضیات" بشود.

در این حادثه اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکت‌کننده در بیست‌ودومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود (مسابقات ریاضی دانشجویی) به دره سقوط کرد و طی آن 6 نفر از دانشجویان نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بین‌المللی ریاضی بودند در اوج بالندگی و شکوفایی علمی، ناباورانه جان باختند و مریم میرزاخانی از جمله دانشجویان بازمانده این سانحه بود.

اکنون با گذشت 20 سال از این حادثه روز گذشته نیز شاهد پر پر شدن مریم های ایران بودیم.

و باز هم مطالبق روال همیشگی به دنبال مقصر می گردند و بعد از مدتی همه چیز به حالت طبیعی اش برمی گردد انگار اتفاقی رخ نداده ...

حتما باید برای دومین بار این اتفاق رخ می داد تا شاید تلنگری باشد برای بی کفایتی کسانی که هنوز برایشان سخت است درک این قضیه که باید این سرمایه های وطن در شرایط امنیتی بهتری با امکانات بیشتری جابجا کرد.

هضمش سنگین است که نخبگان کشور را با معمولی ترین وسیله نقلیه از این سر کشور به آن سر کشور می برند و انتظار دارند که همین نخبه ها فردا در کشور به خودشان ببالند، با امکاناتی که برایشان در کشور فراهم است ماندگار شوند و افتخار میهن باشند.

سوال اینجاست آیا نخبه های ما به اندازه ی مفت خورهای نجومی بگیر ما ارزش نداشتند؟ یعنی وسیله ای بهتر از اتوبوس برای جابجایی این بخت برگشته ها وجو نداشت ؟

یا نه به تریج قبای برخی برمی خورد که اینها در شرایط بهتری باشند نکند هوا برشان دارد که کسی هستند و ...

بیست سال پیش مریم میرزاخانی بعد از فاجعه سقوط اتوبوس بچه‌های ریاضی شریف در نشریه دانشجویی نقطه سرخط گفته بود:"داشتم فکر می‌کردم شاید دیگر کارون را نبینم. پشت سر ما حیدری و حسام سه‌تار می‌زدند.ما صندلی‌ها را خوابانده بودیم و گوش می‌دادیم. حیدری آواز می‌خواند و من به تنها چیزی که فکر نمی‌کردم این بود که دفعه‌ی بعد سه‌تار را شکسته ببینم، نفهمیدم چطور خوابم برد. تا قبل از دو نیمه‌شب همه چیز به خوبی پیش می‌رفت. اتفاق درست لحظه‌ای رخ داد که همه ما احساس می‌کردیم خوشبختیم و به همه آنچه می‌خواهیم رسیده‌ایم اما ...

ای کاش این‌بار دیگر شاهد حرفهای اینگونه نبودیم از بازماندگان حادثه تلخ واژگونی اتوبوس نخبگان هرمزگانی ... ساعت حدود دو صبح بود که راننده نگه داشت تا ما خوراکی خریدیم داخل اتوبوس مشغول صحبت کردن بودیم با بچه ها برخی خواب بودند و ما هم مشغول خوراکی خوردن بودیم ساعت حدودا سه و نیم صبح بود که چشمانم سنگین شده بود و خوابیدم اما شاید بیست دقیقه از خوابم نگذشته بود که احساس کردم در هوا معلقم و با هر نفسی که می کشم خاک به داخل گلویم می رود، به خودم که امدم دیدم از اتوبوس پرت شده ام و ...

حادثه واژگونی اتوبوس حامل دختران دانش آموز عضو تشکیلات فرزانگان استان هرمزگان ساعت سه و 59 دقیقه بامداد در شهرستان داراب روی داد و در این حادثه هفت دانش آموز، سرپرست آنها و همچنین مالک اتوبوس جان باختند و 34 نفر مصدوم شدند.

در میان کشته شدگان خانم فرهی سرپرست گروه و 7 تن از دانش‌آموزان به نام‌های مهرنوش ناصری، مطهره دلاوری، مینا جمشیدی، شیدا امانی، شیوا مبینی، فاطمه صادقی نسب و زهرا زرنگار، شناسایی شده‌اند.

4 دانش‌آموز مصدوم به سایر بیمارستان‌های استان منجمله شیراز اعزام شده‌اندوتاکنون پلیس راه رسما علت حادثه را اعلام نکرده است.

ظاهرا قرار است تا چند ماهی به دنبال مقصر بگردند و در اخر هم پرونده را مختومه اعلام کنند؛ گویی حادثه ای رخ نداده و شهر در امن و امان است.