به گزارش خبرنگار خبرگزاری برنا؛ چند روزی از جنجال محمود کریمی نگذشته است که صحبتهای حجتالاسلام حامد کاشانی، کارشناس مذهبی، در برنامه تلویزیونی «ماه من» جنجال رسانهای تازهای به پا کرده و صحبتهایش در فضای مجازی دست به دست میشود و تعجب همگان را بر انگیخته است.
پیشتر محمود کریمی در برنامهای که از شبکه دوم و به صورت زنده پخش میشد ماجرایی را درباره امام حسین (ع) نقل کرد که با واکنشهای فراوانی روبرو شد.
حالا در برنامه زنده «ماه من» یک روحانی مدعی شده حب امیرالمومنین (ع) از اصول دین است و توحید، توهمی بیش نیست.
حجت الاسلام حامد کاشانی در پاسخ به شبههای که سخنان او در برنامه «ماه من» ایجاد شده بود، با این عنوان که محبت امیرالمومنین (ع) اصل دین است و توحید توهمی بیش نیست، بیان کرد: «سوال اینجاست که آیا هر توحیدی مورد پسند خداوند است؟ آیا توحید به نبوت و امامت ربط دارد یا خیر؟ با توجه به آیات ۱۵۹ و ۱۶۰ سوره صافات، توحید بدین شکل نیست که هرکس از آن حرف بزند خداوند از او قبول میکند زیرا هر کس به اندازه فهمش خداوند را درک میکند و خدا نیز از وصف ناقص ما مبراست.»
او ادامه داد: «پس چه کسانی حق وصف خداوند را دارند؟ کسانی که توحید را از مسیر درست به دست آوردهاند یعنی از مسیر ولایت؛ در نتیجه باید ولی خدا را شناخت که در همین آیات به ولی خدا اشاره شده است که چه کسانی هستند. پیامبران و امامان (ع)، ولی خداوند و مخلَصین هستند، لذا در جملهای که عرض کردیم توحید توهم است، منظور توحیدی است که به اندازه ذهن خودمان از خدا داریم که آن توحید را از مسیر انبیا و امامان بدست نیاوردیم.»
حجتالاسلام کاشانی بیان کرد: «از این کلام متوجه میشویم توحید اهمیت بالایی دارد زیرا هر شخصی نمیتواند در مورد آن صحبت کند و کلامی که بنده بیان کردم در پاسداری از عظمت توحید بود نه بیارزش بودن آن.»
سوال اینجاست که چرا باید در برنامه زنده سخنانی مطرح شود که وهن در دین است و رنگ و بوی قشریگری و سطحینگری دارد؟ انتخاب کارشناسان زبده بهخصوص در حوزه معارف دینی کار دشواری نیست. تکرار سخنان موهون در خصوص دین و انتساب حرام به معصومین موضوعی نیست که علما و کارشناسان معارف دینی بخواهند برابر آن سکوت کنند. قابل تصور است که اگر این مباحث کمی رنگ و بوی سیاسی داشت، افراطیون در واکنش به آن از یکدیگر پیشی میگرفتند اما اکنون سکوت پیشه کردهاند. اما باید توجه کرد تکرار این اشتباهات از سوی افکار عمومی قابل پذیرش نیست.
«محمدتقی فاضل میبدی»، استاد حوزه و دانشگاه، پیشتر در اینباره گفته بود: «من در شگفت نیستم که یک مداح آمده و از روی بیسوادی حرفی زده و رفته است؛ بلکه در شگفتم چرا بزرگان این کشور و متولیان فرهنگ و علمای قم برابر چنین حرکتی ساکت هستند؟»
این پژوهشگر مسائل دینی تاکید کرده بود: «کسانی که به خاطر ورود زنان به ورزشگاهها فریادشان بلند بود و یا به دوچرخهسواری زنان اعتراض میکنند، که البته هیچکدام از این دو اشکال شرعی ندارند، چرا در موارد اینچنینی و در مسائلی که بدعت و دروغ بستن به دین و مطرح کردن جعلیات است ساکت هستند و فریاد «وا اسلاما»ی آنها شنیده نمیشود. مگر نه اینکه یک حدیث دروغ در ماه رمضان میتواند روزه را باطل کند؟ چرا در چنین ایامی دروغ و خرافه و جعلیات از تلویزیون ملی کشور پخش میشود؟ در این مرحله بزرگان باید احساس مسئولیت داشته باشند و نهی از منکر کنند. من به خاطر رشد این جریان احساس خطر میکنم.»
«حجتالاسلام محسن غرویان»، استاد حوزه و دانشگاه، نیز تاکید کرده بود صداوسیما باید از اندیشهورزان استفاده کند، نه مداحانی که جعل حدیث میکنند.
حجتالاسلام و المسلمین «حسن علی اکبری»، رئیس انجمن علمی اسلام و پیشرفت، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری برنا با بیان اینکه رسانهها باید از قشریگرایی و سطحینگری دوری کنند، گفت: «پخش برنامه زنده مذهبی چه لزومی دارد؟ آیا در مسائل مهم عقیدتی و دینی نباید فرصتی ایجاد شود که بهترین شکل بحث ارائه شود؟ در ارائه مسائل معرفی و اعتقادی نباید غفلت کنیم. باید از کارشناسان قوی و مطمئن استفاده کنیم تا وقتی که تریبون زنده به آنها میدهیم مطمئن باشیم از چنین آفتهایی مصون هستند.»
او با تاکید بر اهمیت ارائه محتوا خاطرنشان ساخت: «در رسانهها به نکات ریز فنی چون صدا و نور حداکثر توجه میشود اما محتوا در اولویت نیست. روی مشی انتقال معارف باید تجدید نظر شود، حرفهای سست و قشری باید حذف شوند. باید گروه معارف در صدا و سیما تقویت شود. شیوههای استفاده از کارشناسان نیز باید دقیقتر باشد.»
واضح است که صدا و سیما در ایام ماه بارک رمضان از عملکرد مطلوبی برخوردار نبوده و به خصوص در حوزه مسائل دینی در این ماه مسائلی در صداوسیما مطرح شده که وهن در دین است و موجب انحراف افکار عمومی میشود. چنین سخنانی پیشتر در پای برخی از منابر شنیده میشد اما گویی قشریگری به سطحی از رشد رسیده که امروزه صداوسیما، تریبون اصلی اشاعه بینشهای سطحی دینی است.