به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا؛ برخی رسانه ها، ویدئویی را در نیمه های اردیبهشت ماه 99 منتشر کرده اند که شخصی مدعی شده افرادی به صورت غیر قانونی وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شدند و پس از بازداشت توسط نیروی مرزی ایران به رودخانه انداخته شدند. انتشار این ویدئو دستاویزی برای رسانه های خارجی و فارسی زبان شد.
در خبرهای اولیه که یک رسانه فارسی زبان منتشر کرد، تعداد عابران مرزی غیرمجاز که قصد داشتند به صورت قاچاقی وارد خاک ایران شوند، 50 تا 57 نفر اعلام شد. برخی منابع با گذشت چند روز از این حادثه ادعای غرق شدن 10 نفر از این جمع را مطرح کردند و این در حالی بود که منابع دیگری از غرق شدن 23 نفر خبر می دهند. نقطه اوج این خبر زمانی بود که یکی از افرادی که مدعی است با قربانیان همسفر بوده ادعا کرد که نیروهای مرزی ایران او و سایر افراد همراهش را بازداشت کردند، مورد آزار و اذیت قرار دادند و حتی آنها را لخت کردند.
بلافاصله پس از این اتفاق و دامن زدن آن توسط کانال و شبکههای معاند و ضد انقلاب بررسی این موضوع در دستورکار قرار گرفت. در روز 13 اردیبهشت ماه مرزبانی نیروی انتظامی، ادعاهایی مبنی بر بازداشت و شکنجه مهاجران غیر قانونی افغان در مرز ایران و افغانستان از سوی مرزبانان ایرانی را به شدت تکذیب کرد. اما تکذیب این خبر پایان ماجرا نبود و با تلاش رسانه های معاند، سیر رسانه ای و مطبوعاتی در رسانههای افغانستان به راه افتاد و این اتفاق به موضوعات گوناگون، ربط داده شد. در میانه مانورهای رسانهای برخی مقامهای رسمی دولت افغانستان و مقامهای محلی در هرات نیز بدون درنظر گرفتن لزوم تحقیقات پیش از اظهارنظر قطعی با آن همراه شدند.
از آنجاییکه روابط ایران و افغانستان همواره از حساسیت های ویژه ای به خصوص برای مقامات ایرانی برخوردار است مسئولان به ویژه وزارت امور خارجه، تنها به بیانیه مرزبانی نیروی انتظامی اکتفا نکرده و برای پیگیری بیشتر موضوع، به میدان آمدند و در این راستا کنسولگری ایران در هرات، سفارت ایران در افغانستان و معاونت حقوقی وزارت امور خارجه تحقیقات جامع به عمل آوردند.
علیرغم ورود وزارت امور خارجه به این حادثه همچنان ابهاماتی تا به امروز وجود دارد و یکی از این ابهامات، وضعیت پاسگاه مرزی در کشور همسایه است. در پی تشدید حضور عناصر تروریستی در سال های اخیر، ایران برای جلوگیری از این قبیل حوادث، تصمیم گرفت برای طرف افغانستان، 54 پاسگاه مرزی احداث کند که و در حال حاضر این پاسگاه ها خالی بوده و هیچ کنترلی آن سوی مرز وجود ندارد. طرف ایرانی همواره طی یادداشتی این مسئله را گوشزد کرده و اما به دلیل برخی خطرات، طرف افغانستان زیر بار چنین درخواستی نمی رود و پاسگاه های مرزی رها شده است.
رها شدن پاسگاه های مرزی مشکلات مرزبانان ایرانی را برای حفظ حریم مرزها دو چندان کرده و عملا طرف ایرانی عهده دار همه، مسئولیت ها است. هرچند باتوجه به وخامت اوضاع امنیتی در مرز مشترک، در 6 ماهه گذشته 3یادداشت رسمی به طرف مقابل نوشته شده و در همه آنها نسبت به تبعات رها شدن مرزها از سوی مرزبانان افغان هشدار داده شده بود. متاسفانه علیرغم هشدارهای جمهوری اسلامی ایران، این روزها برخی از این پاسگاههای مرزی رها شده به مرکز عملیات داعش درست در چند کیلومتری خاک ایران تبدیل شدهاند. در نتیجه افغان ها ۵۴ پاسگاه مرزی که در سالهای گذشته به هزینه برای کنترل مرز ۷۰۰ کلیومتری احداث شده بود را ترک کرده اند و ایران را با ۷۰۰ کیلومتر مرز که بعضا در کنترل طالبان است تنها گذاشتهاند؛ مرزی که از آن برای قاچاق انسان، موادمخدر و اقدامات تروریستی علیه ایران بکرات استفاده شده و میشود.
اما نکته قابل تامل دیگر در این حادثه این است که فقط درباره نقش مرزبانان ایرانی سخن به میان آمد و توجهی به نقش مرزبانان افغانستان نشده است؛ حساسیتهایی که به نظر میرسد طرف افغان چندان توجهی به آنها ندارد. هرچند که مرزبانان ایرانی همواره در مواجهه با عابران مرزی غیرمجاز از پروتکل مشخص شده رد کردن آنها به داخل مرز افغانستان پیروی کرده است اما در عرف بینالملل، مرزبانها در مرزهای خود بهخصوص در مناطق قرمز تعیین شده از حق تیر برای برخورد با عابران مرزی غیرمجاز برخوردار هستند. البته که جمهوری اسلامی ایران در مرز با افغانستان همواره از توسل به چنین حقی پرهیز کرده است. از آنجاییکه مهاجرین غرق شده غیرقانونی بوده اند و دولتها عموما در مرز به مرزگذران غیرقانونی شلیک میکنند این درحالی است که هیچ موردی از شلیک به مهاجرین غیرقانونی افغانستانی در تاریخ ایران، گزارش نشده است.
در این راستا و در نهایت با تاکید جمهوری اسلامی ایران برای رفع ابهامات، روز پنجشنبه 25 اردیبهشت ماه هیات مرزبانی افغانستان که تعدادی از شاهدان عینی حادثه نیز در آن بودند با سفر به ایران با همتای ایرانی خود دیدار میکند. هیات افغان در ابتدا تمایلی برای حضور در محل حادثه از خود نشان نمیدهد و تاکید دارد که شواهد منتشر شده در رسانهها و فضای مجازی برای اثبات ادعاهای مطرح شده کفایت میکند. در نهایت به پیشنهاد و اصرار هیات ایرانی، دوطرف در محل حادثه حاضر شدند. طبق روایت هیات ایرانی، در صحنه طرف افغان نتوانست شواهد خود را اثبات کند و اصلا ثابت نشد که افراد مدعی در روز حادثه حضور داشتد یا خیر. هیات افغان نیز حتی برگ پزشکی قانونی درباره جزییات حادثه رخ داده برای غرقشدگان در اختیار نداشت یا به تیم ایرانی ارایه نکرد. در نهایت جلسه بر محور حرف های متناقض اداره شد و بی نتیجه به پایان رسید.
بر اساس قرارداد انتظامات مرزی اگر دیدار مرزبانها به نتیجه نرسد راه بعد برگزاری جلسه کمیسیون مرزی مشترک دو کشور است که باید دید طرفین چه تصمیمی اتخاذ میکنند. کمیسیونی که آخرین بار 5 سال پیش در تهران برگزار شد و علیرغم تاکیدات ایران، در 3 سال گذشته طرف افغانستانی درخواست برگزاری این کمیسیون و برگزاری آن در سال گذشته را در کابل رد کرد.
فرازو نشیب های موجود در روابط ایران و افغانستان
ایران و افغانستان بیش از ۸۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند که شماری از افغان ها در سالهای گذشته و اکنون بصورت قاچاق برای یافتن کار وارد خاک ایران می شوند که گاهی با برخورد سربازان ایرانی مواجه می شوند، زیرا قاچاقچیان مواد مخدر نیز از همین مناطق برای انتقال مواد مخدر استفاده می کنند و شناسایی آنها بسیار دشوار است. رودخانه هریررود هم که 150 کیلومتر از مرز با ایران را شامل می شود در خشکسالی خشک بوده و زمینه را برای ورود بیشتر قاچاقچیان فراهم می کند.
در طی 4 سال گذشته هر سال 500 هزار عابر مرزی غیرمجاز وارد ایران می شوند. علیرغم اینکه در میان آنها افراد ضعیف افغانستان نیز هستند اما عناصر داعش، طالبان، قاچاقچی انسان و مواد مخدر هم حضور دارند که کار را برای مرزبانان ایرانی سخت میکند. پس شیوع ویروس کرونا در افغانستان بدلیل فقدان امکانات و ارائه خدمات رایگان بهداشتی حتی به مهاجرین غیرقانونی در ایران، موج مهاجرت به ایران تشدید شد. این عابران مرزی پس از مواجه با مرزبانان ایرانی در اردوگاه هایی نگه داری می شوند که تفکیک آنها صورت گیرد هرچند که در پی شیوع کرونا این اردوگاه ها هم تعطیل و مرزبانان ایرانی در صورت مواجه با عابران مرزی از آنها درخواست می کنند که از مسیری که آمدند، برگردند.
ابهامات در ماجرای غرق شدن مهاجران افغان
ابهام اول این است که حادثه در شبی سیلابی در هیرمند، از معابر اصلی مهاجرین، رخ داده است. ایران کشور پایین دست هیرمند است و نظر به جریان بالا به پایین آب طبیعتا اجساد مغروقین باید در ایران کشف میشد تا در سواحل افغانستان لذا مهمترین گزینه محتمل، غرق شدن مهاجرین در آبهای بالادست هیرمند در خاک افغانستان است.
این احتمال هست که اتباعی از افغانستان قصد ورود غیرقانونی به خاک ایران را داشته اند و برای احتراز از مواجه شدن با پاسگاههای ایرانی، تلاش کردهاند از بخشهایی از رودخانه که نزدیک پاسگاههای ما نیست، عبور کنند. در این ایام رودخانه هریرود از جریان آب قابل توجهی برخوردار است و احتمال میرود این افراد چون به منطقه ناآشنا بوده و از شدت آب و عمق رودخانه بیخبر بوده اند، وارد رودخانه شده و دچار حادثه شده باشند.
همچنین چرا یک روز پس از حادثه گزارشی از سوی مرزبانان افغانستان ارائه نشد و اگر 50 نفر کشته شدند علی القاعده انتظار است طرف افغانستان درخواست بررسی موضوع کند که این کار نشد. پس از درخواست ایران طرف افغانستان پس از 16 روز پذیرفت تا ابعاد این حادثه را بررسی کند.
حال سوال این است که بنابر ادعا طرف افغانی و خالی شدن پاسگاه های مرزی بدلیل گسترش نیروهای تروریستی آیا همواره طرف ایرانی باید هزینه جانی پرداخت کند و مرزبان ایرانی باید از جان خود برای دفاع از مرزهای کشور همسایه، هزینه بپردازد.
طبق قرارداد کمیساران سرحدی که با افغانستان در سال 1335 منعقد شد، در صورت وقوع هرگونه حادثه در محدوده مرزی، بنا به درخواست هر یک از طرفین، مرزبانان دو طرف می توانند از محل حادثه بازدید کرده و نسبت به بررسی مشترک اقدام کنند در صورتیکه در نهایت با درخواست ایران، دیداری در تاریخ 25 اردیبهشت ماه انجام شد.
اینها ابهاماتی است که بدلیل نقش کمرنگ طرف افغانی تا به امروز، بی پاسخ مانده است.