به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا؛ مازیار ناظمی، سرپرست فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری، چند سال به عنوان رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت ورزش و جوانان مشغول به خدمت بود و پیش از آن چندین سال در سازمان صداوسیما به عنوان گزارشگر و گوینده خبر فعالیت میکرد. به مناسبت روز ارتباطات و روابط عمومی گفتگویی را با این مدیر با سابقه در حوزه خبر و روابط عمومی انجام دادیم که در زیر میخوانید.
روابط عمومی یک مفهوم کاملا مستقل از مفهوم خبرنگاری است
به مدت 2 هزار و 415 روز رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت ورزش و جوانان بودم. توفیق پیدا کردم از 10 مهر سال 92 با حکم دکتر صالحی امیری، سرپرست وقت وزارت ورزش و جوانان، به این سمت منصوب شوم. در طول این 6 سال و 7 ماه با دو وزیر و 4 سرپرست کار کردم. قبل از این موضوع هم از سال 1367 که تقریبا داشتم دیپلم میگرفتم وارد صداوسیمای مرکز کرمان شدم. عنوان شغلیام گزارشگر و گوینده بود و در بزرگترین دستگاه رسانهای کشور پرورش پیدا کردم و استخدام شدم و کار کردم و سالهای زیادی آنجا حضور داشتم. همه سمتهای تولیدی و پخش را در آنجا داشتم غیر از امور فنی. بعد از آن هم در کنار ورزش بودم. من فوتبال بازی میکردم و فوتبالیست بدی هم نبودم و بعدها رفتم سراغ کاراته و در رشته کاراته مراتب خوبی را به دست آوردم. قهرمانی کشور و نیروهای مسلح داشتم اما همزمان وارد دانشگاه و صداوسیما که شدم و آمدم به سمت تولید و کار. تحصیلاتم لیسانس مهندسی است و فوق لیسانس و دکتری ارتباطات است و علاقهمند این حوزه هستم و با این کار عجین و اخت شدهام. این کار را میشناسم و وارد سختترین جای یک مجموعه وزارتی شدم، یعنی روابط عمومی و اطلاع رسانی. من سالها به عنوان رسانه مطالبهگر و برنامه ساز بودم در حوزههای مختلف رادیو و تلویزیون. ولی وقتی در مسند اجرا قرار میگیری آن هم دقیقا در حوزه روابط عمومی که یک مفهوم کاملا مستقل از مفهوم خبرنگاری است. خبرنگاری در حوزه رسانه با کشف حقیقت، پرس و جو و نظارت و نگهبانی از حقوق مردم مواجه هستی، در روابط عمومی تقریبا مقابل این موضوع برای حفظ یک سازمان قرار گرفتی ضمن اینکه حقوق و ارتباط مردم است و در آن تعریفهای سنتی و کلاسیک که پلی است میان آن سازمان و مردم در آنجا قرار میگیرد و آنجا روابط عمومی یک سازمان و وزارت است و یک ساختار دولتی است و بخشی است که نزدیک 60، 70 سال موضوع روابط عمومی وارد ایران شده از شرکت نفت، از بزرگانی که این حوزه را وارد کردند در دنیا یک علم جوان است به نسبت سایر علوم و اتفاقا علمی هست که با افکار سر و کار دارد و علمی هست که امروز در قرن 21 به نظر من مهمترین بخشی است که میتوانید ببینید یک سازمان چقدر موفق است اگر روابط عمومی آن را ببینید. از روزی که وارد این حوزه شدم روزهای سختی را هم پشتسر گذاشتم مثلا نزدیک به 100 روز وزارت ورزش وزیر نداشت در دولت یازدهم با مسائلی که با مجلس وقت بود. وزرایی که معرفی میشدند از طرف دولت آقای روحانی رأی نمیآوردند ساختار سختی را موضع روابط عمومی پشت سر گذاشت. جا دارد تشکر بسیار ویژهای کنم از همکاران بسیار خوب و بسیار پرتلاشم در مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ورزش و جوانان و در مجموعه فدراسیونها و 31 استان کشورمان. ما با این داشتهها و اندوختههایمان در کنار یک خبرگزاری که واقعا یک سرمایه است برای هر مجموعهای. خبرگزاری برنا در رسانهایترین نهاد ورزش کشور قرار گرفته است.
الان عصر همگرایی رسانههاست
من از سال 1385 که شروع کردم وبلاگ نوشتن برای مجموعه سازمان صداوسیما با نام حقیقی خودم موضوع مرسومی نبود. شاید کسانی بودند به صورت کوتاه چیزی مینوشتند ولی من از سال 85 که شروع کردم به وبلاگ نویسی یا پادکست درست کردن در آن روزها شاید خیلی مأنوس نبود این موضوع، وقتی تکنولوژیها وارد کشور ما میشود از ویدئو بگیر تا خیلی چیزهای دیگر ما اول با تقابل و ممنوعیت سراغ آن میرویم. کم کم میپذیریم و سعی میکنیم برای آن قانون بگذاریم اما همینها زمان میبرد. الان از همان دوستانی که در آن روزها مخالف بودند که من وبلاگ بنویسم الان همهشان در توئیتر هستند سمت دارند در سازمان و به خبرنگارانشان میگویند توئیت بزنید و صحبت کنید. نمیتوانیم از مجموعه عظیم اطلاع رسانی و اتفاقی که در دنیای تکنولوژی افتاد و این شتاب شگفتآوری که در دنیا اتفاق میافتد عقب بمانیم یا یک جایی را برای خودمان درست کنیم واقعا نمیشود. الان دیگر در عصر فرا ارتباطات هستیم و به جای مقابله و احیانا باید و نباید برویم از آن استفاده خوب کنیم الان عصر همگرایی رسانهها است. شما باید بگویی توئیتر و اینستاگرام، الان همین کاری که داریم انجام میدهیم مجموعهای عظیم مثل صداوسیما هم باید انجام دهد. از مجموعه فنی تا استودیو و تا حداقل کار 14، 15 نفر آدم است با یک هزینه سنگینی که اصطلاحا میگوئیم از آنتن حساب کنید تا پخش شود ولی الان من و شما داریم این کار را با یک پلتفرم از یک شبکه اجتماعی به نام اینستاگرام انجام میدهیم و شما در خبرگزاری برنا هستید و من در منزل هستم و یک موبایل روبروی من است. به همین اندازه هم تعریف مخاطب فرق میکند یعنی دارم اینها را کنار هم میگذارم یک روزگاری بود که من باید تمام روز مینشستم که یک خبر ساعت 5 تلویزیون باید راه میافتاد تا ببینم در دنیا چه خبر است. امروز بچههای من و شما و بینندهها به راحتی دسترسی دارند و عصر این نیست که چیزی را نگوییم عصر این است که چطور بگوییم و از جریان عقب نمانیم. مخاطبمان دسترسیاش بالاتر رفته و سختگیرتر شده و اغنائش کار بسیار مشکلی است. اینها را از این جهت میگویم که کار روابط عمومی هم به همین نسبت سخت شده است. زمانی چهار، پنجتا روزنامه بود و 2 بخش خبری بود، بهتر میشد صحبت کرد و کنار آمد اینها بحثهایی است که در حوزه روابط عمومی مطرح میشود الان 1 نفر میتواند با توییت زدن دیده شود. عیر آماتورهای قهرمان است.
برای آنچه که انجام میدهم، هیچگاه پشیمان نمیشوم
من اخلاقی که دارم این است که برای آنچه که انجام میدهم هیچگاه پشیمان نیستم چون حتما با آگاهی بوده ولی اگر دوباره برگردم آن کار را انجام دهم، این کار را نمیکنم چون شما در یک مرحله و دورانی خدمتی را ارائه میدهید و دیگر نباید آنجا برگردی، همان طور که به سازمان صداوسیما به عنوان گوینده خبر برنخواهم گشت و درست هم نیست. یعنی من روزگاری بودم و کاری را ارائه دادم و خاطرهای از یک سبکی را ارائه کردم و الان باید جوانان دیگر بیایند در حوزه اطلاع رسانی و روابط عمومی. من پرسابقهترین مدیر روابط عمومی بعد از انقلاب هستم در این همه روزها و سمتها کسی را نداشتیم که در آنجا باشیم کاری که توانستم با تفکر و دانشی که داشتم با کمک شما این کار را انجام دادم. از آنچه که انجام شده خودم راضی هستم هر چند باید خیلی بهتر از این میبود.
برای ورود رسانههای نوین به روابط عمومی فدراسیونهایمان مقاومتها و سدهایی است
مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی یک حدی از ساختار اداری بین اداره کل و معاونت یعنی یک ساختار جزو مقامات است. ارتباط مستقیم با وزیر دارد اما این مجموعه یک ردیف بودجه مستقل ندارد یعنی هر ادارهای حساب کنید در یک جایی بالاخره در سال در ردیفهای بودجه و اعتبار چیزی برایش در نظر میگیرند و مدیر میداند چقدر پول در جیبش است و برنامهریزی و هزینه میکند و کارش را انجام میدهد ولی مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی نه در وزارت ورزش و در خیلی جاهای دیگر چنین چیزی را ندارد. برای ورود رسانههای نوین به روابط عمومی فدراسیونهایمان مقاومتها و سدهایی است. در کنار این حرفها یک مدیری نشسته که باید باور داشته باشد. مدیر بالادستی من در فدراسیون و وزارت ورزش و استان باید به موضوع دگرگونی ارتباط و نوع برخورد با موضوع روابط عمومی در رسانه او هم تفکر متفاوتی داشته باشد اگر او نگاه سنتی داشته باشد کار من در آنجا بسیار مشکل است. ما همه اینها را پشت سر گذاشتیم و امروز رسیدیم به جایی که عرض میکنم یکی از رسانههای جریان اصلی حوزه روابط عمومی و اطلاع رسانی است در وزارت ورزش و جوانان، باید قدر داشتههایش را بداند.
رسانه جای آدمهای شجاع است/ هیچ وقت عقب نایستادم که به وزیرم صدمه بخورد
من اول در مورد شخصیت رئیس مرکز اطلاع رسانی روابط عمومی بگویم. سمت دولتیاش را نگاه نکنید، آنجا باید آدمی بنشیند که مشاور وزیر باشد، سخنگوی وزارتخانه باشد، یعنی حرف او حرف وزارتخانه باشد ما چنین نقشی را کمتر در سازمانهایمان و سیستمهایمان را داریم. من خدا را شکر میکنم که یک سرمایه اجتماعی داشتم به واسطه شناختی که مخاطبم نسبت به من در جامعه ورزش و کل کشور به واسطه حضورم در سازمان صداوسیما و اجرای برنامههای ورزشی و گویندگی خبر و مرا میشناختند و نیامدم که از آن عنوان تازه معرفی شوم. با یک جایگاهی وارد شدم. خوشحالم بگویم احساس کردم باید این کار را انجام بدهم توانستم در خیلی از جاها وارد شوم. نمیگویم من شجاع بودم اما احساس مسئولیت کردم و عقب نایستادم که به وزیرم صدمه بخورد و به سازمان و مجموعهام لطمه بخورد. خطا هم داشتیم بالاخره این فضای مجازی هم حسن است هم به همان اندازه غیر قابل کنترل است و تیغ دولبه است گاهی اگر اسیر جریاناتش شوید یا جریانات مخربی که در آنجا حضور دارند ممکن است به آن سازمان صدمه بزنند اما اصل اعتقاد من این بود که باید حضور داشته باشیم و شفاف باشیم و صحبت کنیم و باید توضیح بدهیم به جای اینکه واکنشی باشیم کنش ایجاد کنیم.
نقص بزرگ فدراسیونها و باشگاههای بزرگ در حوزه اطلاعرسانی است
اگر امروز در موضوع خصوصی شدن استقلال و پرسپولیس اتفاقی دارد میافتد اولین خبر را باید وزارتخانه بدهد و باید باشگاهها بدهند. در طول سالها تجربهام که در کنار این دو تیم بودم نقص بزرگ در حوزه اطلاع رسانی و ارتباط با مردم میبینم و این پیچیدگیها و بازار شایعهای که خود سازمانهای رسمی و وزارتخانه و باشگاه و فدراسیونها و باقی جاها اجازه میدهند بهوجود بیاید. ما با تفاوتی که در مخاطبمان امروز میبینیم و تشنگی که رسانهها دارند و زمان بسیار مناسبی که به فضای ورزش میدهند حتما باید آدمی بنشیند که به موقع وارد شود و استراتژی داشته باشد صحبت کند و از این فضا استفاده کند و به همین اندازه هم عقب بنشیند و صحبتی نباشد صدمه میخورد و آنوقت باید بروی در یک زمین دیگر بازی کنی و مدام توضیح دهی و توجیه کنید. من همیشه میگویم شایعه شاید توضیح شما 30 درصدش را حل کند ولی 70 درصد صدمه خودش را میزند. به نظر من فضای مجازی را هرکسی باید استفاده کند در مسئولیتی که دارد به این عنوان که باید پاسخگوی مردم باشد و نکات را بگوید.
در دورهای نیستیم که بخواهیم با تهدید رسانهها را ساکت کنیم
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که هر روابط عمومی میتواند انجام دهد تکذیبیه و تهدید رسانه و بحثهای قضایی را پیش کشیدن است. اینها کمکی به اعتبار شما نمیکند و الان به نظر من در دورهای نیستیم با تهدید و ارعاب بتوانیم رسانهها را ساکت کنیم و از خبرنگاران بخواهیم از مسیری غیر از شفافیت اطلاع رسانی کنند، اینها را همه پشت سر گذاشتم در همین وزارت ورزشی که 6 سال و 7 ماه مدیر بودم. رئیس مرکز بودم به دفعات پشت در همین وزارت خانه ایستاده بودم تا مسئولی خارج شود. یعنی میخواهم بگویم همه اینها را حس کردم و این گونه نبوده که از خلایی بخواهم وارد شوم و ندانم چه خبر است. دکتر سلطانیفر، دکتر محمود گودرزی و بقیه عزیزان و معاونینی که آنجا هستند اینها همه لطف و اعتماد داشتند و حرف بنده را به عنوان مشاور نه صرفا آدمی که در آن حوزه روابط عمومی کار میکند پذیرفتند و در خیلی از بحرانها وارد شدیم توانستیم مثمرثمر باشیم.
روابط عمومی یعنی مردمداری
من از اواخر دهه 60 گزارشگر و مجری بودم که آن در یک فضای دیگری است. در دهه 70 مفصلتر مجری برنامههای شبکه سه بودم. در روزهای اولی که پخش زنده شروع شد و فضا خیلی فرق میکرد. از دهه 70 تا دهه 80 گوینده خبر بودم و زمانش فرق میکرد. وقتی همزمان در حوزههای اجرا بودم برنامه تهران 20 به عنوان یک برنامه اجتماعی، حوزه و تخصص من بیشتر برنامههای گفتگو محور است یعنی در این حوزه کار کردم و علاقه دارم و یک چیزهایی بلدم. زمانش فرق میکرد و فضاهایش فرق داشت در هر کاری بودم نیتم این بود که دانش آن کار و اطلاعات آن کار را داشته باشم و تأثیر بگذارم. من خیلی جاها سنگ صبور خیلی از ورزشکارانی بودم که واقعا مشکل داشتند و دسترسی به جایی هم نداشتند احساس کردم این کار من در واقع همان روابط عمومی است. اگر بخواهم روابط عمومی را اینجا در یک عبارت دو بخشی به شما بگویم یعنی مردم داری. من واقعا با این اعتقاد رفتم که مردم داری کنم و ارتباطش را داشته باشم و رفیق آن مجموعه باشم.
روزنامه نگاری زرد تکنیک است و زشت نیست و در همه جای دنیا کار میشود پس ما با ژورنالیسم زرد نباید بجنگیم. اتفاقا یک تکنیک عامه پسند است. گاهی کسی برای تفریح و اوقات فراغتش دارد با شما همراهی میکند. در حال حاضر مشکل ما اخبار سیاه است. یعنی روزنامهنگاری سیاه. اتفاقا این مشکل است. روزنامهنگاری سیاه یک روزنامهنگاری فحاش، تهاجمی و تخریبگر و شایعه پرداز است و اساس یک سازمان را ویران میکند ما مشکلمان امروز این است. به خصوص در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اخبار مفصلی که ممکن است برخی از آنها درست باشد و درصد مهمی از آنها که بر میگردد به ناکارآمدی مدیرانی که داشتیم از شناخت حوزه رسانه و روابط عمومی و ارتباطات به اخبار سیاه انجامیده و چون به هواداران و روی سکوها کشیده میشده ناتوانی این حوزهها در کنترل اخبار صحیح و درست و ارائه آن موجب بروز اخبار سیاه شده است. مشکل ما امروز نه تنها در ورزش کشور در بسیاری از نقاط این است.
فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری یک فدراسیون با مخاطبان بسیار جنتلمن است
فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری یک فدراسیون بسیار محترم با یک مخاطب بسیار جنتلمن است. یک خانواده بزرگ و صنعتی و باهوش چه خانمها و چه آقایان و اینها برای عشقشان آمدند سراغ این رشته. هزینه این رشته هزینه سرسام آوری است و بنابراین غاطبه افرادی میآیند که این کار را دوست دارند و فدراسیون اتومبیلرانی و موتورسواری هم از جمله معدود فدراسیونهایی است که دارایی خوبی دارد دو پیست بزرگ دارد همکاران من که در 31 استان هستند در بیشتر استانها دارای پیست و امکاناتی هست و دارای 24 کمیته است. در بخش های مختلف چه موتور و چه ماشین و چه خانمها و چه آقایان. دارایی معنوی و مادی آن زیاد است اما اشکالاتی دارد و آن این است که یک منبع کشف نشده و انباری است از اتفاقات خوب که نتوانستند از آن خوب استفاده شود.