صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

درباره تولیدات نمایش خانگی؛

آثار دم بریده و کاسبی به شرط ویترین!

۱۳۹۹/۰۳/۱۸ - ۰۶:۵۹:۰۰
کد خبر: ۱۰۰۹۲۶۸
مجتبی احمدی؛ دبیر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا

سریال‌های نمایش خانگی این روزها به جای رقابت با تلویزیون رقابتی جدی با یکدیگر پیدا کرده‌اند و مشخصا پیوستن تعدادی از کارگردانان صاحب نام سینما و تلویزیون به شبکه نمایش خانگی فرصتی ایجاد کرده است تا روند سریال‌سازی در این مدیوم خوش بیزینس، روندی رو به صعود داشته باشد.

اگرچه سبقه تولید آثار نمایشی در محیطی خارج از رسانه ملی اتفاقی مسن در  عرصه آثار نمایشی  نیست اما به هر حال این سبک سریال‌سازی و ساخت آثاری با چند فصل در دنیا همیشه پرمخاطب بوده و به نوعی انحصار سریال‌سازی را از تلویزیون گرفته است در نتیجه می‌توان گفت رسانه نمایش خانگی به واسطه فاکتورهای ویژه‌ای که برای سازندگان ایجاد می‌کند فرصتی مناسب هم به لحاظ بیزینس و هم به لحاظ ارتقای کیفیت در حوزه سریال‌سازی محسوب می‌شود.

با این مقدمه نسبتا طولانی تصمیم داریم بررسی کنیم فاکتورهای موفقیت سریال‌ها در شبکه نمایش خانگی را البته این بار در رقابت با یکدیگر .

بدیهی است با توجه به حجم آثار در نوبت قابل پیش بینی است که بسیاری از سرمایه‌گذاران و حتی تولید کنندگان علاقه‌مند باشند در این عرصه (خارج از چارچوب‌های گاهی دست و پا گیر تلویزیون) سریال‌سازی کنند و سود چند جانبه ی این عرصه بی بهره نمانند. 

 سریال‌های نمایش خانگی  با توجه به ابعاد اقتصادی‌شان ملزم به رعایت چند نکته موثر در فروش هستند  و به همین دلیل گاهی این ویترین به هندوانه دربسته‌ای می‌ماند که تنها مخاطبش را در بحث زیبایی‌شناسی و استاتیک اغوا می‌کند و در ادامه عملا با فاصله گرفتن مخاطب از اثر کار با شکست هنری و حتی  اقتصادی مواجه خواهد شد.

فاکتورهای موثر در جذب، کشش و ماندگاری تماشاگر با سریال‌های نمایش  خانگی تا روز پایانی؛

1)تیم بازیگری

قطع به یقین بازیگران هر پروژه نمایشی در سینما، تلوزیون و شبکه نمایش  خانگی در  جذب تماشاگر موثر هستند اما بازیگران تنها برای چند قسمت می‌توانند   بهانه فروش یک سریال در شبکه نمایش  خانگی باشند.

2)داستان

در قدم بعدی این قصه است که می‌تواند تماشاگر را با خود همراه کند و بدیهی است کشش قصه در حس مخاطب برای پیگیری تأثیری  بسزا دارد.

3)ساختار

دیدن سریال‌های تکراری در تلویزیون و اتفاقات سردستی در این آثار  که حتی برای مخاطب عام هم قابل حدس است و سوپرایزی ندارد، کم کم تماشاگر را از دیدن سریال زده کرده است و معدود هستند سریال‌هایی که  در تلویزیون مخاطب را پیگیر خود می‌بینند. 

4) روند قصه و جمع بندی داستان

از تیم بازیگری، نام کارگردان، انتخاب یک سوژه بکر و ساختاری متفاوت در سریال‌سازی که عبور کنیم به روند روایت و جمع‌بندی داستان می‌رسیم که یکی از مهم‌ترین و اساسی ترین بخش‌های سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی است.

 سریال‌هایی که خوب استارت می‌خورند اما در ادامه داستان کم رمق و کم عمق رها می‌شود.

شخصیت‌هایی که در ابتدا براساس داستان جذاب و دوست‌‌داشتنی طراحی شده‌اند اما در ادامه به لطف قصه‌های سبک از دست می‌روند.

بارها دیده شده است که نویسنده در شبکه نمایش خانگی با هدف گیرایی بیشتر و جلب توجه و تمرکز مخاطب تعداد بالایی از شخصیت‌ها را برای قصه‌اش طراحی می‌‌کند برای هر کاراکتر تدارک ویژه‌ای از یک قصه ایجاد می‌کند اما در ادامه طوری به داستان محوری و شخصیت  اصلی معطوف می‌شود که بسیار واضح بقیه کاراکترها رها می‌شوند.

اینکه طبیعی است که در یک قصه  به واسطه دیدن برشی از زندگی یک یا چند شخصیت به زندگی کاراکترهای دیگر نیز ورود کردیم اما رها سازی شخصیت ها ایرادی است که نمی توان از آن عبور کرد.  در برخی از سریال ها دیده می شود که در شروع با ایجاد چند سوال مبهم  در مورد شخصیت های گاه محوری و گاه غیر محوری ناخواسته مجبور به ترک چند کاراکتر هستیم چرا که داستان پتانسیل لازم برای پرداختن به همه شخصیت ها را در ادامه ندارد  و  فقط حول زندگی شخصیت‌های دیگری می‌چرخد. 

بی تردید رها کردن کاراکترها در میانه راه و استفاده کاتالیزوری از قصه زندگی آنها می‌تواند یک  تکنیک باشد اما با این فرمول ما به راحتی اعتماد مخاطب را از دست می‌دهیم و معمولا دیده شده است با یک پایان‌بندی سردستی سریالی که برای دیده شدن به انواع و اقسام شیوه‌ها متوصل شده است از بین رفته و تماشاگرش را رها می‌کند.

در حالیکه تجربه نشان داده است این پایان بندی جذاب است که می‌تواند سریال را برای مدت‌ها در ذهن مخاطب نگه دارد.

نظر شما