سرنوشت پیروزی اصلاح طلبان در ۱۴۰۰ به حذف ترامپ گره خورده است

به گزارش برنا، بیماری کووید-19 همچون طوفانی جهان شمول عجایب و اتفاقات تلخی را در جای جای این کره خاکی رقم زد و کشور ما نیز از اعوجاجات این بیماری منحوس در امان نبود و سال نو با اخبار مرگ و میر برای برخی خانوار های عزیز کشور شروع گردید.

در حال حاضر کلیه مردم دنیا متوجه شدند که این ویروس اکثر معادلات جهانی را برهم زده و ثمره آن تمرکز دولت ها برای مهار بیماری و جلوگیری از انتشار هر چه بیشتر آن است.

اما در کشور ما تفکر اکثر سیاسیون به انتخابات ریاست جمهوری سال «1400» گره خورده و تحرک رسانه های نزدیک و یا وابسطه به جریان «اصول گرایی» علقه شدید به پیروزی در این کارزار را منعکس می نماید.

در انتخابات سال آتی دو عامل مهمترین نقش را ایفا خواهند نمود. ابتدا انتخابات ایالات متحده و دوم تصمیم گیری شورای نگهبان

در خصوص اولین عامل می توان اضهار داشت که دونالد ترامپ به شهادت شهروندان ایرانی واقع در آمریکا و رسانه های جهانی در بحث اقتصاد رفاهی مردم عملکرد قابل قبول تری نسبت به روسای جمهور پیشین آن کشور داشته اما وضعیت سیاسی آمریکا و آن قدرت متمرکز جهانی دچار تزلزل بسیاری شده و دموکرات های این کشور زنگ خطر را شنیده اند .

در کنار تمام حواشی دولت ترامپ که مهمترین آنان نقض اکثر توافقات بین المللی آمریکا می باشد مرگ سیاه پوست مهجوری به نام جورج فلوید بنزینی بر آتش های پراکنده ای بود که تبدیل به یک آتش سوزی وسیع گردید.تا انتخابات نوامبر آمریکا هر اتفاق کوچکی می تواند پیروزی دور دوم ترامپ را به چالش بکشد.

دومین عامل ، تایید و یا رد صلاحیت نامزدهای جریان اصلاحطلب توسط شورای نگهبان است.اگر شورای نگهبان نامزد های شناسنامه دار ، شجاع ، فعال و دارای سلامت نفس از هر جریان سیاسی کشور را برای شرکت در کارزار پیش رو تایید کند و رئیس جمهوری بعدی آمریکا از حزب دموکرات آمریکا باشد امید در مردم زنده خواهد شد و آرای خاکستری که می دانند اصولگرایان فی نفسه موافق با تعامل و مذاکره با کشور های غربی به ویژه ایالات متحده نیستند به اصلح ترین نامزد اصلاحطلبان رای خواهند داد و به احتمال زیاد با تحقق این دوعامل دولت بعدی اصلاح طلب خواهد بود.

امروزه در اکثر کانال های خبری فضای مجازی از چهره هایی به عنوان نامزدهای انتخاباتی اصلاحطلبان نامبرده می شود که هیچ کدام در توده مردم خوش نام نیستند و مشخص است که این اقدامات در راستای تخریب این جریان ریشه دار کشور منتشر می شوند. اما نامزدهایی که می توانند در صورت اجماع اصلاح طلبان رای آور باشند می توان به محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ، سید محمد صادق خرازی سفیر سابق ایران در فرانسه و مشاور ارشد رئیس دولت هفتم و هشتم و مصطفی کواکبیان نماینده پر سابقه مجلس و رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نام برد که میتوانند از طریق توانایی گفتن صحبت های تاثیر گذار با تکیه بر عملکرد گذشته شان رای مردم را به خود تخصیص دهند اشاره نمود.در بهترین حالت نیز اصلاح طلبانی چون محسن صفایی فراهانی و مصطفی تاج زاده ، شانس بالایی در راستای رای آوری و پیروزی جریان اصلاحات دارند.

در طرف مقابل هم نام برخی چهره ها همچون پرویز فتاح رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی ، محمد باقر قالیباف که به احتمال زیاد برای شرکت نکردن در انتخابات به جبهه اصول گرایی و پایداری تعهد داده و علی لاریجانی رئیس سابق قوه مقننه که در حال حاضر در سکوت خبری فعال است به گوش می رسد.

این جریان در کنار تمرکز به منظور معرفی یک نفر نامزد رای آور که به نظر بنده سعید جلیلی از همه جدی تر به نظر می رسد ، گوشه چشمی هم به پدیده رای آور خود «محمود احمدی نژاد» رییس جمهور ادوار نهم و دهم نیز دارند. پس از مسائل قضایی که در دوره قبل از حجت الاسلام‌رئیسی برای نزدیکان دکتر محمود احمدی نژاد به وجود آمد ، فعالیت رسانه ای ایشان به نحوی کاهش یافت که دیگر خبری از صحبتهای بی پرده و جنجالی اش نبود.اما به ناگهان مدتی است که فعالیت های مجدانه رسانه ای وی به نحو چشمگیری افزایش یافت و خبر احتمال شرکت کردن نامبرده در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو تا حدود زیادی جهانی شد.

صحبت های محمود احمدی نژاد در رسانه های وابسطه به دولت بهار مملو از عدالت خواهی ، انسانیت و امید به آینده پیش روی کشور است. این صحبتها به جایی می رسد که وی از ارتباط سازنده با ایالات متحده آمریکا سخن می گوید و صد درصد شعار انتخاباتی ایشان هم شعار دیپلماتیک و برپایه روابط بین الملل باشد.

بنده بر این باور هستم که احتمال تایید رئیس جمهور سابق در سال 1400 از چند جهت دور از ذهن نیست.اولین

تحلیل که احتمال تایید وی توسط شورای نگهبان را تقویت می کند مبحث مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی  اسفند 98 می باشد که دیدیم اصولگرایان پیروز کارزاری شدند که رای دهندگان جناح مقابل بر مبنای نا امیدی از عملکرد نامزد های قبلی در پای صندوق ها حضور پیدا نکردند است که قریب به یقین احمدی نژاد آرا توده عظیمی از مردم را بدست می آورد و مسئله رای های خاکستری را به چالش خواهد کشید.

تحلیل ثانوی هم فعال بودن نامبرده در دو دوره ریاست جمهوری وی است که هم در بازگویی نتایج فعالیت های دولت خویش قوی عمل کرده و هم مناسبات سیاسی را به خوبی تحلیل می نماید و می تواند تاثیر گذاری بسیاری بر روی افکار عمومی داشته باشد.

در نهایت مبحث ریاست جمهوری سال 1400 و پیروزی آن بحث پیچیده ای است که برای تحقق آن فاکتور های مهمی پیش روست که با توجه به نتایج انان می توان گمانه زنی کرد.

مسئله مهم بعدی که در سال 1400 دغدغه هر دو جریان می باشد ، پیروزی در شوراهای اسلامی شهر ها به ویژه پیروزی در شورای اسلامی پایتخت است.

عملکرد فعلی شورای اسلامی شهر تهران از سال 1396 به این طرف به صورتی بوده که اجرای پروژه های مهم در مقابل شفاف سازی عملکرد شهرداری و شورا و از بین بردن فساد در این دو نهاد مهجور مانده و این مهم موجبات نارضایتی و دلسردی مردم نسبت به شرکت در انتخابات شوراها و رای دهی به اصلاح طلبان که به فکر حل اساسی بحران های گذشته شهرداری پایتخت هستند را فراهم می سازد.این نهاد مهم یکسال تا پایان فعالیت خود فرصت دارد تا با افتتاح پروژه هایی که گام هایی برای رفاه هرچه بیشتر همشهریان می باشد را برداشته و برای جلب اعتماد انان به منظور انتخاب مجدد نامزد های این جریان تلاش نمایند.