پیمان عباسی فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: سالها قبل بحثی درباره راهاندازی تلویزیون خصوصی مطرح شد که آن زمان دولت نسبت به این موضوع گارد گرفت چرا که کنترل این تلویزیون به گفته آنها کار سختی بود و کنترل قصهها و چارچوبها دغدغهای بود که آن زمان به وجود آمده بود.
عباسی خاطرنشان کرد: اگر چارچوبها برای ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی توسط تلویزیون تعریف شود قدمی برای سانسور و محدودیت در این رسانه برداشته شده و این به هیچ وجه برای مخاطب و فیلمسازان نشانه خوبی نیست.
او افزود: ما در تلویزیون جهان و آدمهای دروغین خلق میکنیم و سریالهایمان روز به روز بی خاصیتتر، خنثیتر و فاقد جذابیت میشوند. تلویزیون وقتی دید که شبکه نمایش خانگی فضای بازتری دارد نگران شد و این نگرانی باعث نشد که تلویزیون به سمت باز شدن فضا حرکت کند و به جای این کار سعی کرد شبکه نمایش خانگی را به سمت خود بکشاند و آن را محدود کند.
این نویسنده در ادامه درباره ادامه فعالیت شبکه نمایش خانگی با همین رویکرد با نظارت صداوسیما گفت: امکان ندارد صدا و سیما در صورتی که صدور مجوزها را دست بگیرد اجازه دهد شبکه نمایش خانگی به همین شکل به فعالیتش ادامه دهد. ممکن است در وهله اول در باغ سبزی نشان دهد و به سریالی مجوز دهند که حتی از دیگر سریالها در فضای بازتری ساخته شود که همه تعجب کنند اما این در دراز مدت اتفاق نمیافتد و قطعاً در آینده همه سریالهای شبکه نمایش خانگی از قانون سریالسازی در تلویزیون تبعیت خواهند کرد و شبکه نمایش خانگی هم به همان باتلاقی که تلویزیون در آن افتاده خواهد افتاد.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «بچههای نسبتاً بد» در ادامه اظهار داشت: رسانه ملی مسیری بسیار غلط را در پیش گرفته و امروز سریالهایی که پیشتر در این رسانه پخش شدهاند دیگر امکان پخش مجدد ندارند چرا که با سیاستهای جدید رسانه ملی مغایرت دارند و امروز در تلویزیون ساخت سریالی مثل «میوه ممنوعه» و حتی «سلطان و شبان» هم غیرممکن است. تنها بازمانده سریالهای جذاب تلویزیون در سالهای اخیر «پایتخت» بود که آن را هم به حاشیه کشاندند و دیدیم که چگونه مورد حملات بی رحمانهای قرار گرفت.
عباسی در ادامه گفت: من همه سریالهای شبکه نمایش خانگی را میبینم و سریالهای تلویزیون را هم دنبال میکنم، بدترین سریال شبکه نمایش خانگی از بهترین سریال تلویزیون هم بهتر است چون فضا، قصه، شخصیتها و موقعیتی که تعریف کرده به مردم و واقعیتهای امروز جامعه نزدیکتر است. مخاطب جوان امروز وقتی ادبیات، پوشش و روابط واقعی جامعه را در سریالهای تلویزیون نمیبیند به سمتش نمیرود و ترجیح میدهد آنها را در رسانه دیگری دنبال کند و اگر رسانه دیگری هم وجود نداشته باشد طبیعی است که به سراغ شبکههای خارجی برود.
این فیلمنامهنویس درباره سریالهای ماه رمضان گفت: سریال «سرباز» مربوط به ماه رمضان نبود و برای این ماه ساخته نشده بود وگرنه در 30 قسمت به پایان میرسید. ماه رمضان فرصتی است برای تلویزیون تا با سریالهای مختلف به مباحث ایدئولوژیک بپردازد، پیشتر این سیاست در تلویزیون با سریالهای ماه رمضان وجود داشت اما متأسفانه مدتی است که این سیاست کنار گذاشته شده و شبکههای مختلف در تلاش هستند تا در این زمان بهترین سریالشان را پخش کنند تا رقابت را به نفع خود به پایان برسانند. این در حالی است که امسال تلویزیون لبنان ماه رمضان امسال سریالی پخش کرد که مربوط به چند سال آینده است و در آن اسرائیل نابود شده بود و خبری از آن نبود.
او در پایان گفت: کسانی که در تلویزیون کار میکنند مثل ما تلاش میکنند که تلویزیون به روزهای خوبش برگردد و ما سریالهایی مثل آثار رضا عطاران و «شب دهم» و... داشته باشیم. امسال در تلویزیون سریال «زیر خاکی» که با گذر از سانسورهای عجیب و غریب به مرحله پخش رسیده و توانست نظر مخاطبان را جلب کند واقعاً کار بزرگی کرده و باید به عواملش تبریک و خسته نباشید گفت. چندی پیش فیلمنامه سریالی را ارائه دادم و با من تماس گرفتند که در شورای بررسی فیلمنامه حضور داشته باشم، در این شورا حتی یک نفر که من بشناسم و متخصص این کار باشد حضور نداشت. چرا ما در این شوراهایمان افرادی مثل محمدحسین لطیفی، حسن فتحی و بهمن فرمانآرا نداریم؟ چرا فیلمنامهنویسی مثل فرهاد توحیدی در این شوراها حضور ندارد که من به عنوان فیلمنامهنویس درباره مباحث تخصصی با او صحبت کنم؟ شوراهای نظارتی در تلویزیون هیچ نگاه تخصصی ندارند و فقط به مسائل ممیزی و سانسور فکر میکنند. مسئولان باید بدانند آنچه فیلمنامه را میسازد عمق جای مهر بر پیشانی نویسنده نیست، فیلمنامه را باید کسانی بنویسند که سواد این کار را دارند و کسانی باید سریال بسازند که متخصص هستند. مباحث ایدئولوژیک را باید از درام جدا کرد و در بهترین حالت باید این دو را به کسی سپرد که سواد ادغام کردنشان را دارد./2