اگر به کارنامه سریالسازی تلویزیون در دهههای مختلف نگاهی اجمالی بیاندازیم متوجه این مسئله خواهیم شد که در هر دوره نمودار تولید آثار نمایشی در رسانه ملی به چند فاکتور مهم و موثر از جمله؛
1) جسارت مدیران
2) انگیزه فیلمسازان
3) وضعیت اقتصادی
4) نویسندگان کاربلد
5) کارگردانان
6) تیم بازیگری
7) زمان و مناسبت پخش و...
بستگی داشته است و سوابق و کارنامه مدیران سیما در عرصه تولیدات نمایشی نشان از این دارد که تلویزیون در سریالسازی بالا و پایینهای مختلفی را تجربه کرده است و این نگرانی در مدیران تلویزیون همیشه مشهود بوده است که در بحث سریال ها به لحاظ قصه و ساختار با وسواس و دقت بیشتری عمل کردهاند چرا که تلویزیون همیشه در بخش تولید و پخش آثار نمایشی خودش را در مقابل مخاطب بسیار متعهد میداند و معتقد است که سبد سرگرمی سازی نمایشی مخاطب ایرانی باید در تلویزیون پر و پیمان طراحی شود تا بر اساس چارچوبها و موازین مرسوم اخلاقی و اعتقادی خانواده ایرانی پیگیر سریالی باشند که تمام جوانب مدنظر در آن لحاظ شده باشد.
اما از آنجا که زمان و جایگزینی مدیای مختلف در دنیای تکنولوژی و رسانه به ما این فرصت را نمیدهد که مدام با یک سیستم و نگاه مدیریتی بر رسانه ملی به عنوان پرمخاطبترین رسانه کشور مدیریت داشته باشیم بدیهی است که بایستی با دقت نظر و مراقبت بیشتری در تولید آثار نمایشی اقدام کنیم. چرا که امروزه بر خلاف گذشته تماشاگر سخت پسند در انتخاب سرگرمیسازیهایش بسیار پایبند سلایق شخصی است و نمیتوان او را با ترفندهای مندرس گذشته پاگیر کرد.
سریالهای تلویزیونی نیازمند این هستند که از چند زاویه از جمله؛
الف) نگارش فیلمنامه
ب) پرداختن به سوژههای مخاطب پسند
ج) نزدیک شدن به خطوط قرمز اجتماعی
د) بازگرداندن کارگردانان کاربلد به رسانه ملی
ه) فرصت دادن به کارگردانان جوان و باانگیزه
و) وسواس بیشتر در ساخت آثار
ز) تزریق مناسب اقتصادی در جهت بالا بردن کیفی تولیدات
و...
با نگاهی باز تر از قبل عمل کند که این میتواند مخاطبان تلویزیون را در پیگیری سریالهای نمایشی نیز درگیر تر از قبل کند.
بر همگان بار ها ثابت شده است که سریالهای تلویزیونی در صورت ارزش فنی و کیفی این قدرت را دارند که مخاطبی چند برابری نسبت به سینما و شبکه نمایش خانگی داشته باشند البته به شرط آنکه در قد و قوارههای سلیقه مخاطب امروز که بسیار سخت پسندتر از گذشته است و فرصت و قدرت انتخاب دارد بگنجد.
اما نکتهای که به عنوان تغییر تاکتیک در این یادداشت از آن یاد میکنیم تجربه موفق رسانه ملی در تولید آثار ترکیبی با هدفی مشخص و معین است که اصولا در شرایط فعلی تلویزیون و با توجه به بالا و پایینهای اقتصادی و حضور اسپانسرها در این باب نه تنها پتانسیل لازم را دارد که در همه حال شرایط جذب مخاطب بیشتری را نیز تجربه کرده است.
تلویزیون امروز میتواند حجم سریالسازی را به حداقل رسانده و به جای نگاه کمّی به کیفیت آثار نمایشی توجه کند و با تولید آثار معدود اما باکیفیت سریالهای تأثیرگذار گذشته را تکرار کند و از سویی دیگر برای برنامههای ترکیبی، مسابقات تلویزیونی و جنگهای شاد و مفرح که جای خالی آنها در رسانه به شدت حس میشود توجه ویژه داشته باشد.
عصر جدید، دورهمی، خندوانه و... در سالهای اخیر جور مطلوبی از کوتاهیهای تلویزیون در پارامترهای دیگر را حداقل در جذب مخاطب جبران کرده است و پیگیری و علاقه مخاطبان به این دست برنامهها قطعا در آنتن تلویزیون رنگ جدیتری به خود میگیرد. بهرغم اینکه در سالهای اخیر شاهد تولید آثار مختلفی با این فرمت و ساختار بودهایم اما هنوز کارکرد این دست آثار ترکیبی، رقابتی،استعدادیابی، مفرح و شاد به حداکثر نرسیده است و گویا این برنامههای جذاب و مفرح از برخی از سریالهای تلویزیونی بیشتر دیده میشوند.
با این مقدمه باید گفت تلویزیون میتواند بخشی از هزینههای ساخت سریال متوسط و ضعیف را به تولید این دست برنامهها اختصاص داده و سبد سریالی خانوادههای ایرانی را به بخش خصوصی واگذار کند که هم شرایط اقتصادی بهتری بر آن مترتب است و هم چارچوبها و خطوط قرمز رسانه بر فضای سریالسازی در شبکه نمایش خانگی سایهای منطقیتر پهن کرده است.
موضوع فوق را با کارشناسان و اهالی رسانه پیگیری خواهیم کرد.