عباس موزون تهیهکننده تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: مخاطبان تلویزیون خانوادهها هستند و اعضای خانواده در کنار هم پای برنامهها و سریالهای تلویزیون مینشینند و برخی مواقع نیز مهمان و میزبان با هم به دیدن آثار تلویزیون مینشینند و در فرهنگ ما هنجارهایی وجود دارد که پذیرش پخش برنامهها بدون ردهبندی امکان ندارد. شاید این تصور وجود داشته باشد که باید برنامهها ردهبندی سنی شوند ولی این ردهبندی وقتی که کودکان تنها هستند نمیتواند کارکردی داشته باشد و لازم است فکر بهتری برای رفع این مشکل داشت.
موزون خاطرنشان کرد: اساساً کارکرد اصلی تلویزیون در جهان به بحث استناد برمیگردد. قابلیت دنبال کردن اخبار برای شبکه نمایش خانگی، اینترنت و... به اندازهای که در تلویزیون وجود دارد، نیست و تلویزیون در هر شرایطی حتی در کشورهایی که کمترین اعتماد به این رسانه وجود دارد بالاترین اعتبار را در اعلام اخبار دارد. برای مثال میتوان به پخش مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری در تلویزیون اشاره کرد. این برنامه که میتواند سرنوشتسازترین اتفاق برای یک کشور را جهتدهی کند توسط تلویزیون پخش میشود و این در همه کشورها وجود دارد و هیچ ارتباطی به اندازه اعتماد مردم نسبت به تلویزیون ندارد. بنابراین کارکرد اصلی تلویزیون در محتواهایی است که جنبه خبری دارند و هر چه که ریشهاش در استناد و سند باشد میتواند در تلویزیون اعتبار بیشتری داشته باشد.
او افزود: تلویزیونها در موضوعات اسنادی حرف اول را میزنند و هر جا که بخواهیم اعتبار و سند رو کنیم تلویزیون مطرح میشود و بشر هنوز رسانهای معتبرتر کشف نکرده که بخواهد منبع معتبرتری باشد اما در کنار محصولات اسنادی برنامههایی تولید میشود که جنبه سرگرم کننده و داستانی دارند. برنامههایی مثل «خندوانه» که شاید فیلمنامه و قصهای ندارند هم در این بحث جزو آثار داستانی محسوب میشوند و این برنامهها میتوانند مباحث آموزشی را در تلویزیون پیش ببرند و از طرفی سرگرمکننده باشند که میتواند به بالا رفتن میزان مخاطبان رسانه کمک کند.
این تهیهکننده در ادامه گفت: خانوادهها تصمیم میگیرند که چه برنامهای ببینند و کنترل برنامههای تلویزیون و مخاطبانش کار بسیار سختی است. نمیشود تلویزیونی ساخت که کنترلش هوشمند باشد و بتواند تشخیص دهد شخصی که از آن استفاده میکند چه سنی دارد اما میتوان مثلاً تلویزیونهایی داشت که با پسورد روشن میشود و هر نفر از اعضای خانواده یک پسورد دارد که تلویزیون در زمان وارد کردن پسورد متوجه میشود کدام یک از اعضای خانواده به دیدن تلویزیون نشسته است و مناسب با آن شبکهها و برنامهها را پخش کند اما با توجه به عدم وجود چنین تکنولوژی و امکانی تلویزیون بر سر دو راهی قرار گرفته و در بسیاری مواقع برای محتواهایی مثل خشونت دچار دوگانگی شده که یا فیلم خشن را پخش نکند یا با وجود پخش، تمهیداتی داشته باشند که اعضای خانواده با خیال راحت فیلم را ببینند و یا درباره دیدن آن خودشان تصمیم بگیرند.
او افزود: اگر تلویزیون بخواهد محتواهای داستانی خود را حذف و آن را به رسانه دیگری بسپارد مخاطبانش شدیداً ریزش میکند، پس تلویزیون به محتوای داستانی به هر شکل نیاز دارد تا اصطلاحاً جنسش جور باشد. بنابراین نمیتوان تولید سریال را به یک رسانه دیگر سپرد و تلویزیون را از این محصول خالی کرد چرا که با کمبود مخاطب، تلویزیون اعتبار خود را از دست میدهد و امنیت اطلاعرسانی در این رسانه کاهش پیدا کرده و ما یکی از زیرشاخههای امنیت ملی را از دست میدهیم. در این حوزه تکیه کردن به فضای مجازی امکانپذیر نیست و از آنجا که شکل تولید محتوا در فضای مجازی چندان اعتبار ندارد نمیتوان به این رسانه اعتماد کرد.
این تهیهکننده خاطرنشان کرد: امنیت اطلاعرسانی یکی از زیر شاخههای امنیت ملی است و برای حفظ این مسأله مهم راهبردهای متنوعی وجود دارد. امنیت یکی از حیاتیترین مسائل برای یک جامعه است این موضوع خود به مسائل مختلفی از جمله امنیت مالی، غذایی، بهداشتی و... مربوط میشود، امنیت اطلاعرسانی نیز اهمیت ویژهای دارد و پس از تأمین امنیت است که میتوان به مسائل دیگری مثل اخلاق و رفتار رسیدگی کرد.
تهیهکننده برنامه «زندگی پس از زندگی» اظهار داشت: رسانه ملی مثل همه اجزای پیکره جامعه باید در وهله اول امنیت را برقرار کند و در این رسانه امنیت معطوف به بحث اطلاعرسانی است. هر عاملی که منجر به ریزش مخاطب شود امنیت اطلاعرسانی در رسانه ملی را کاهش داده و به آن صدمه میزند. اگر نگاهی به میزان مخاطبان صداوسیما در 40 سال گذشته داشته باشیم متوجه میشویم که افت و خیزهای بسیاری در میزان مخاطب داشته اما اگر از دور به این 40 سال نگاهی کلی داشته باشیم میبینیم که میزان مخاطبان تلویزیون افزایش داشته و در اضافه شدن شبکهها اتفاقاً رشدی کاملاً صعودی را شاهد هستیم.
او افزود: یک مسابقه کشتی را در نظر بگیرید، پیش از شروع مسابقه وزنکشی وجود دارد تا افراد تقریباً هم وزن روبروی هم قرار گیرند و طبیعی است که دو فرد غیر هم وزن را برای مسابقه مقابل هم قرار نمیدهند. اگر امروز برنامههای تلویزیون ما توسط رسانههای قدرتمند و باسابقه دنیا مثل بیبیسی مورد هجمه قرار میگیرند نشان از قدرت تلویزیون ما است وگرنه چرا آنها در برنامههای تحلیلیشان به نقد و حمله به برنامههای تلویزیونی کشوری مثل پاناما و... نمیپردازند؟ دلیل این اتفاق کاملاً مشخص است چرا که ضربه این رسانهها موج و تنهای ایجاد نمیکند و آنها هم خود را ملزم به پاسخگویی و حمله به این رسانه نمیدانند.
موزون در ادامه گفت: زمانی که برنامه «زندگی پس از زندگی» پخش میشد یک شبکه ماهوارهای 20 دقیقه از آنتنش را به تحلیل قسمتی از این برنامه اختصاص داد و این واکنش نشان از قدرت نفوذ و تأثیرگذاری رسانه ملی ما دارد. برای ارزیابی وضعیت تلویزیون من معدل آن را مدنظر قرار میدهم و به نظر من در 40 سال اخیر به لحاظ کمی پیشرفتی چشمگیر داشتیم و از نظر کیفی نیز نیاز به وقت داریم چرا که وقتی در کوتاه مدت به لحاظ کمی توسعه داشتیم زیرساختهای کیفی به مرور فراهم میشود و باید کمی صبور بود.
این تهیهکننده در پایان گفت: رشد کمی تلویزیون خیلی سریع بود و تا دستیابی به کیفیت ایدهآل قطعاً نقدهای بسیاری متوجه رسانه ملی خواهد بود که اتفاقاً خوب و سازنده است و این نقدها میتواند سوخت و بنزین رسانه ملی برای پیشرفت باشد؛ قطعاً باید از آنها استقبال کرد و جلوگیری از نقد کار درستی نیست. اگر انتظار مردم از رسانه ملی بالا است نشانه خوبی است و باید به آن خوشبین بود و امیدوارم مردم نیز درک کنند که باید به تلویزیون برای رسیدن به کیفیت مطلوب وقت داد. عملکرد رسانه ملی در وضعیت تحریمها با توجه به رشد کمی بالایی که داشته بسیار خوب بوده و من معتقدم که باید از رشد آن دفاع کنیم و اگر افتی وجود دارد باید گفته شود و سازمان صداوسیما نیز باید به برطرف کردن آن توجه کند.