صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

نگاهی طنزآلود به مشقات همزیستی با ویروس کرونا؛

تن آدمی شریف است به " ماسک" آدمیت!

۱۳۹۹/۰۴/۱۲ - ۱۲:۴۵:۴۴
کد خبر: ۱۰۲۳۵۶۵
اول از همه باید از جناب کرونا بابت وقت شناسی و ورود به موقع خودش به ایران مراتب تقدیر و تشکر رو بجا بیاریم که با ورود این ویروس چند گرمی خیلی هوشمندانه بعد از مسابقات ورزشی و جشن ها و البته انتخابات مملکت ما رو برای سفر انتخاب کرد و تصمیم گرفت تا ایرانی ها رو از این همه خوشی که هرروز داخلش غوطه ور بودند دور کنه.

اصلا چه معنی داره آدم انقدر خوش باشه، باید این ویروس میومد تا به ما بفهمونه که زندگی این چیزی نیست که ایرانی ها دارن و باید کمی هم از لذت های دنیا فاصله گرفت تا بفهمیم بحران یعنی چی، آخه کشور ما با مقوله بحران کاملا بیگانه است و به نظر ورود این بزرگوار به ایران در این برهه از زمان لازم بود.

از اونجا که ما تا حالا اتفاقات تلخی رو تجربه نکرده بودیم به یکباره با ورود کرونا برگ های درختان ریخت و همگی با قایم شدن در سوراخ موش مثل رستم به جنگ با این دشمن فرضی رفتیم اما  از این موضوع غافل بودیم که در این جنگ خودمون می توانیم با رعایت نکردن خیلی از مسائل بهداشتی به دام این " دشمن منحوس" بیوفتیم و زمین رو از وجود پر برکت خودمون محروم کنیم.

باتوجه به هوش بالایی که داریم خیلی زود فهمیدیم با سلاح ماسک باید به مقابله با کووید 19 بریم و بخاطر همین به سرعت خودمون رو با شرایط بحرانی وفق دادیم و با خریدن ماسک های لاکچری که قیمتش حتی تا 500 هزار تومان هم می رسید منافذ چانه و قسمت هایی از گردن خودمون رو از ورود این ویروس به خوبی پوشش دادیم!

موضوع استفاده از ماسک آنقدر برای مردم حیاتی شده که حتی همین الان هم بقای خودشان را در داشتن ماسک می دانند، حال فرقی هم ندارد که این ماسک روی بینی باشد یا دهان و چانه و سایر نقاط بدن فقط همین که ادای به همراه داشتن آن را در بیاوریم کافیست.

وخامت ماجرا آنقدر زیاد بود که جناب سعدی ضمن عذرخواهی بابت سخنان و نصایح خود از دیار باقی پیامی ارسال کرد و گفت با وجود کرونا دیگر تن آدمی به جان آدمیت شریف نیست بلکه جان‌هایتان را به ماسک‌هایتان زینت دهید تا مدتی بیشتر در این دنیای فانی قدم بزنید.

شاید امروز دکارت هم اگر زنده بود فکر کردن را به سطل زباله می انداخت و می گفت من ماسک می زنم پس هستم. واقعا هم تمام ماجرا همین است و ماهم به همین نتیجه رسیده ایم که فقط با ماسک زدن می توان از این پیچ تاریخی عبور کرد و اتفاقا همگی به کمپین " من هم ماسک می خرم" پیوسته ایم.

حال اینکه ماسک را به صورت خود نزنیم و یا نصف و نیمه از آن استفاده کنیم اهمیت چندانی ندارد بلکه آن را بخریم و یک عکس با این ناجیِ جان ها در اینستاگرام بارگذاری کنیم کفایت می کند و کرونا هم با دیدن این حجم از مراعات ما پا به فرار می گذارد.

از حق نگذریم ماسک زدن این روزها اختلافات طبقاتی را دوچندان کرده و این یک تکه پارچه معیار آدم ها و شخصیت آن ها را تعیین می کند.

افرادی که از ماسک های فیلتردار 1گران قیمت یا نانو استفاده می کنند از احترام بیشتری برخوردار هستند و معمولا کنترل تلوزیون در اختیار آن ها قرار می گیرد حال اگر روی این ماسک ها طرحی چاپ شده باشد که دیگر گوشت های خورشت هم به کنترل تلویزیون اضافه شده و فرد لاکچری می تواند بر روی تخت پادشاهی جلوس کند.

افرادی هم که اعتقادی به لاکچری بازی و استفاده از ماسک های گران قیمت ندارند معمولا با رفتن به مراکز دولتی تعداد زیادی از ماسک ها را بر می دارند و به سرعت آن ها را در کشوی میز تلویزیون احتکار می کنند و راضی از این هستند که تمامی پروتکل های بهداشتی را رعایت کرده اند.

کرونا باعث شد ما قدر آلودگی هوا را بیشتر بدانیم و بفهمیم مصیبت‌های بدتر از آن هم هست! مثلا اگر آلودگی هوا نبود هیچ‌گاه نمی‌توانستیم به فن‌آوری تولید ماسک ملی دست یابیم و سالانه میلیون ها دلار از خروج ارز جلوگیری کنیم و درنتیجه این روزها می‌ماندیم چه چیزی را باید در خانه‌های‌مان انبار و یا احتکار کنیم! هر چند که کرونا باعث شد خودروهای تک‌ سرنشین بیشتر شود و کارهای تیمی و گروهی ما طبق معمول کمتر شود.

وقت آن رسیده که تمام کشورهای دنیا به احترام ما ایرانی ها کلاه از سر بردارند چون روزهایی که آن ها ادعای کار گروهی و سیستماتیک را داشتند ما اعتقادی به این مسخره بازی ها نداشتیم چون از همان اول چنین روزهایی را می دیدیم که مردم بجای دست دادن در خیابان به سمت هم لگد پرت می کنند و شدت چاق و سلامتی گاهی چنان می شود که در دعواهای خیابانی هم کمتر دیده ایم.

تشکر آخر از جناب کرونا

در ابتدای عرایض خود از جناب کرونا بابت وقت شناسی خود تشکر کردم که بعد از اتمام بسیاری از جلسات و جشنواره ها به ایران آمد اما نگارنده در آخر قصد دارد تا بار دیگر مراتب قدردانی خود را از کرونا بجای آورد اما این بار نه بخاطر وقت شناسی بلکه بخاطر تعطیلی جلسات و جشنواره ها، کرونا ثابت کرد که خیلی از جلسات و سمینارها فقط سرانه مصرف موز و آبمیوه کشور را افزایش می دهد و هیچ فایده دیگری ندارد و اگر برگزار نشود آب از آب تکان نمی خورد.

ضمن تشکر مجدد از جناب کووید 19 بابت نکات مفیدی که برای ما به یادگار گذاشت از ایشان خواهشمندیم بار سفر را ببندد و کشور عزیز ما را ترک کند و ما هم به رسم مهمان نوازی و یادگار همان جلسات بی فایده و صاحبانشان را توشه راه این ویروس عزیز می کنیم تا هر دو دیگر به این سرزمین برنگردند.

سعید فغانی

 

 

نظر شما