به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ ماجرا از آنجا شروع میشود که «بهمن» با مراجعه به پلیس مدعی میشود خانواده همسر سابقش با زور و با تهدید او را از محل کارش ربوده و به یکی از مناطق خلوت شهر قم منتقل کردهاند و از او درخواست 480 میلون تومان سفته امضا شده کردهاند.
ماجرای آدم ربایی در تجریش چه بود؟
روز گذشته در شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران پروندهای با موضوع آدم ربایی مطرح میشود که در آن جوانی به اسم بهمن از سه نفر از بستگان همسر سابق خود شکایت میکند و مدعی میشود او را به زور از محل کارش در میدان تجریش در تاریخ 3 بهمن سال 96 ربودهاند.
بررسی پرونده آدمربایی در دادگاه کیفری
روز دادگاه فرا رسید و جلسه به ریاست قاضی متین راسخ آغاز میشود. نماینده دادستان در ابتدا در جایگاه حاضر میشود و بیان میکند: هادی، مرتضی و موسی متهم به مشارکت در آدمربایی میدان تجریش تهران در تاریخ 3 بهمن سال 96 هستند.
مرا به زور سوار یک خودرو پژو پارس کردند
بهمن، شاکی پرونده در جایگاه حاضر می شود و میگوید: «در میدان تجریش در مغازه پارچه فروشی مشغول به کار بودم و به علت بدهی مالی نزدیک به دو سال متواری شدم. در این مدت همسرم از من طلاق گرفت و پس از بازگشت به محل کار آقا هادی، که پدر همسر سابقم است، در محل مغازه حاضر میشود و مرا تهدید میکند باید به پائین مغازه مراجعه کنم وگرنه با چاقو به قلب من ضربه میزند. به دنبال این تهدید به بیرون از مغازه رفتم و یک خودروی پژو پارس سفید رنگ را مشاهده کردم که شیشههای آن کاملا دودی بود و در آن لحظه مرا به زور وارد ماشین کردند و از آن محل رفتند.»
480 میلیون تومان از من خواستند
پس از دیدن این صحنه همکاران من با پلیس تماس گرفته و موضوع را گزارش کردند. پس از متواری شدن از مقابل مغازه، من را به سمت قم برده و عنوان کردند باید به آنها 480 میلیون تومان سفته بدهم تا مرا آزاد کنند. من قبول دارم به آنها بدهکار بودم و آنها نیز به علت عدم پرداخت نفقه همسرم حکم جلب مرا گرفته بودند. در ادامه پدر همسر سابقم مرا به خانه خود در قم برد و در میانه راه هر چه خواهش کردم مرا رها نکردند و فقط تهدید میکردند.
در ادامه قاضی راسخ از شاکی پرسید: «برای رسیدن از میدان تجریش به شهر قم حداقل 3 ساعت زمان نیاز است و در ساعت حدود 14 این اتفاق رقم خورده که ادارات تعطیل میشوند و خیابانهای تهران به شدت شلوغ است، چگونه ممکن است هیچ شهروندی شما را ندیده باشد و شما هیچ اعتراضی به ربایش خود نکرده باشید در صورتیکه دو نفر از متهمین به آدمربایی نیز از نظر جسمانی بهمراتب از شما کوچکتر و ضعیفتر هستند؟»
من از هدف آنها آگاه نبودم
بهمن در پاسخ گفت: «من در ابتدا از هدف آنها آگاه نبودم و هنگامی که متوجه هدف آنها شدم و تلاش برای مقابله کردم به بینی و پهلوی سینه من ضربه وارد کردند.»
قاضی در پاسخ گفت: «پزشکی قانونی فقط پهلو را تائید کرده است.»
متهم در پاسخ گفت: «به علت فاصله افتادن بین زمان درگیری و مراجعه به پزشکی قانونی اثرات آن مشخص نشده است.»
سپس نماینده دادستان مجددا در جایگاه حاضر میشود و عنوان میکند: « آدم ربایی زمانی در این پرونده مصداق پیدا میکند که بهمن به قم منتقل میشود و آنها نیز در شکایت خود این را مطرح کردهاند که در ابتدا به هدف متهمین پی نبردهاند.»
قاضی راسخ مجددا از بهمن پرسید: «عوارضی قم در سال 96 به صورت الکترونیکی نبوده و متهمان باید برای پرداخت عوارض توقف میکردند و شما در آن زمان فرصت سر و صدا و متوجه کردن دیگران را داشتید، چرا این کار را انجام ندادید؟»
میترسیدم فریاد بزنم
من را چندین مرتبه تهدید کردند و میترسیدم فریاد بزنم و اعتراض کنم. محلهای در قم که من به آنجا منتقل شدم نیز در حال ساخت و خلوت بود. آنها در ابتدا به زانوی من ضربه زدند و توان جسمانی برای مقابله و فرار نداشتم.
سپس وکیل بهمن در جایگاه حاضر شد و گفت: «به علت اینکه موکل من را تهدید کرده اند در مسیر ترسیده و نتوانسته دیگران را از آدم ربایی مطلع و مقابله کند. موکل من دچار درد بدنی شدید شده و توان مقابله نداشته است و این در گزارش پزشکی قانونی نیز وجود دارد. در فیلم مشخص است دست موکل من را می گیرند و به سمت خودرو میکشند. این دلایل برای به زور بردن او به قم وجود دارد و همکاران او نیز صحنه را دیده اند.»
بهمن به ما بدهکار است
پدر زن سابق بهمن که متهم به ربودن او بود در جایگاه حاضر شد و گفت: «بهمن پس از مشکلات اقتصادی به مدت طولانی غیبش زد و تا جایی که توانستیم به او کمک کردیم و مقداری از بدهیهای او را پرداخت کردیم. حتی خواهرزادههای من نیز از ایشان طلبکار هستند. در این مسئله به علت اینکه ما با تهران آشنا نبودیم موسی به همراه ما آمد تا محل کار بهمن را به ما نشان دهد. وقتی بهمن را دیدم به او گفتم بدهیهای تو را من پرداخت کردهام و او در جواب به من گفت این محل مناسب برای بحث کردن نیست و برویم بیرون حرف بزنیم و او با میل خودش بیرون آمد و برای اینکه این مشکلات مالی را حل کنیم با ما به قم آمد و هیچگونه زور و اجباری به او وارد نکردیم و پس از اینکه به خانه ما آمد به علت اینکه حکم جلب او را داشتیم پلیس آمد و او را جلب کرد.»
سپس مرتضی، دیگر متهم به آدمربایی در جایگاه حاضر شد و گفت: «من راننده خودرو بودم و به علت اینکه قم به شدت گرم است شیشههای خودرو را دودی کردهام و ربطی به این اتفاق ندارد. حتی زمانی که پیش خودروی من آمد همکارش از او پرسید مشکلی هست یا خیر؟ که او نیز عنوان کرد نه مشکلی وجود ندارد و با ما آمد. بهمن در میان راه تلفنی با برادرش صحبت کرد و هیچ برخورد بدی با او نداشتیم و حتی در میان راه برای او آب و سیگار هم خریدیم. هیچگونه ضرب و شتمی رقم نخورده و ما اتهام آدمربایی را قبول نداریم.»
مشارکت در آدم ربایی را قبول ندارم
موسی، سومین متهم پرونده آدم ربایی در جایگاه حاضر شد و گفت: «من مشارکت در آدم ربایی را قبول ندارم زیرا هیچگونه اجباری صورت نگرفته است و او با اختیار خودش سوار ماشین شد. »
قاضی راسخ پس از شنیدن صحبتهای طرفین در خصوص این پرونده اظهار کرد: «به علت اینکه هیچ ادلهای مبنی بر اعمال قدرت و عنف در پرونده وجود ندارد و به علت اینکه این دادگاه در راستای بررسی آدمربایی تشکیل شده است، دادگاه رای بر برائت هر سه متهم از آدم ربایی می دهد و از زمان ابلاغ رای به شاکی او می تواند تا مدت 20 روز نسبت به این رای اعتراض کند.»
انتهای پیام: 5