به گزارش خبرگزاری برنا از گنبد کاووس: الهام امینی: این روزها کنار هر جوانی که مینشینی به جای تبلور شور و نشاط جوانی در کالبدهای سرزنده، کسی را میبینی که در بهترین سالهای عمرش سالخورده شده و مثل نهالی که هنوز بارور نشده میپژمرَد. برق امید و شور و نشاطش زیر گرد و غبار ناامیدی مدفون شده، سایه شوم ناامیدی بر قلبش نشسته و چشمانش خیره به آیندهای است پر دلهره و نامعلوم.
هزاران آرزویی که انگار همه چیز و همه کس کمر همت بستهاند که دستنیافتنی شوند و هرچه میگذرد سقف آمال و آرزوهایش کوتاهتر میشوند. چندسالی را در دانشگاههای همین کشور درس خواندند تا بتوانند برای همین مرز و بوم کار کنند اما امروز کمتر کسی را میبینی که مشغول کاری مرتبط با مدرک تحصیلیاش باشد و چه بسیاری که در پی یک شغل ساده با حداقل حقوق از این اداره به آن شرکت پاسکاری و آخر هم گوشه خانه منزوی شده و چشم دوختهاند به قاب مدرکی که گوشه دیوار خاک میخورد.
هر از گاهی خبرها از برگزاری آزمونهای استخدامی خبر میدهند و کورسوی امیدی میشود برای همین جوانان و جرقه و بارقه حرکت و نشاط میشود اما افسوس این هم دوایی برای درد بیکاری جوانان نیست.
دفترچههای استخدامی را که زیر و رو میکنی ظرفیتهای بسیار محدود با شرایط سخت و عجیب میبینی که اگر شانس با تو یار باشد آزمونی مرتبط با رشته تحصیلیات در این لیست پیدا کنی آن هم با ظرفیت فقط یکی دونفر.
اگر شانس ثبتنام در آزمون را داشته باشی باید حواست باشد بهای بیکاریات را هم باید پرداخت کنی. شرکت در آزمون منوط به پرداخت هزینهای است که هرسال هم بیشتر میشود و البته سوال اینجاست مگر استخدام و شغل وظیفه دولت در قبال جوانان نیست و این هزینهها چرا باید از جیب همین جوانان بیکار تهیه شود.
به هر صورت باید بعد از ثبتنام به سراغ لیست بلندبالای دروس و موارد آزمونی بروی، فارغ از اینکه با هزینههای گزاف کتاب و منابع را تهیه و در مدت زمان محدود بتوانی آنها را مطالعه کنی یک سوال مهم در ذهنت پررنگ میشود، کسانی که چندین سال قبل بدون هیچ آزمونی در همین رشتهها استخدام شدهاند همه این مسائل را میدانند؟
اصلا خیلی از این موارد امتحانی هیچ خط ربطی با این شغل نداشته و ندارد، دلیل گنجاندنشان در این آزمونها چیست؟ از این هم بگذریم سطح سوالات براساس چه استانداردی هرسال دشوارتر از سال قبل شده و با کنکور دکترا هم سطح است؟
بخت اگر یار بود و در آزمون کتبی نمره قبولی کسب کردی و خان این مرحله را هم با موفقیت پشت سر بگذاری وارد غول مصاحبه میشوی و حتی اگر بالاترین نمره قبولی را هم که کسب کنی اگر در مصاحبه رد شوی همه چیز برایت تمام میشود.
مصاحبههای سلیقهای بدون هیچ چارچوب اصولی سرنوشتت را تعیین خواهد کرد، مصاحبهای که سالهاست بسیاری از فرمالیته بودنش شهادت میدهند و اعمال سلیقه شخصی و صد البته پارتیبازی بسیار زیاد در آن به چشم خورده است.
در این بین دردی درمان نشده که هیچ فقط داغی به دل جوانان اضافه شده و بیرمقتر از قبل چشم به آینده نامعلومشان میدوزند، جایی که هیچ اتفاق خوبی انتظارشان را نمیکشد.
القصه تنها یک مورد مهم قابل توجه است و اگرچه مسئولان هرگز به این دست از مسائل اهمیت نمیدهند اما قابل تذکر و یادآوری است که نیروهای سالخورده با اطلاعات پارینه سنگی خود که حتی کار کردن ساده با رایانه برایشان دشوار است و از گذشته استخدام دستگاههای دولتی شدهاند شایستهتر هستند از نیروی جوان تازهنفس با اطلاعات و ایدههای ناب؟
آیا وقت آن نرسیده قوانین بیسر و ته تغییر کنند؟ آیا وقت آن نرسیده دولت به وظیفه خود طبق قانون اساسی یعنی اشتغال رسیدگی کند؟ آیا وقت آن نیست که شایستهسالاری حکمفرما شود نه رابطهسالاری؟ آیا وقتش نرسیده برای بسیاری از رشتههای دانشگاهی که در عین مهجور ماندنشان راهگشای جامعه خواهند بود توجه شود؟ زمان آن نیست که از فرار و مهاجرت مغزها و استعدادهایمان جلوگیری شود؟
این جوانان آقازاده نیستند که از پول پول در بیاورندفقط یک شغل میخواهند که با زحمت خود پول در بیاورند، کمکی برای پیشبرد کشورشان باشد، کمترین چیزی که حق مسلم آنهاست.