به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ مهلکه جدیدی است این مهلکه پلتفرم "لایکی"! مشتریانش بیشتر دختران و پسران نوجوانی هستند که در بی توجهی پدر و مادر نه فقط روزگار هدر می دهند که آینده شان را هم به آتش می کشند.
اینستاگرام یک فضای عجیب بود، شاید عقده های فروخورده عده ای باعث شد در این پلتفرم اتفاقات عجیب و غریب زیادی رخ دهد، از تغییر چهره دختران و زنان تا کلاهبرداری های سنگین، نه اینکه همه اینستاگرام بد باشد و نه اینکه همه فضای مجازی افراد را تباه کند اما برخی بد بودند و تباه شدند. حالا یک پلتفرم جدید رونق گرفته آنهم بین نونهالان و نوجوانان که عملا نه تنها اخلاق و رفتار آنها را تغییر می دهد بلکه آینده آینده سازان را به نابودی می کشد.
به زور اعداد سنش 13 سال است، یک حوله حمام تنش کرده، روبروی دوربین موبایلش ایستاده و می رقصد، آن پشت پدرش را می توان دید که به دخترش نگاه می کند و انگار که لذت ببرد از این رفتار فرزندش، او را زیر نظر گرفته است. دخترک در همان 13 سالگی چنان آرایشی کرده نه به سنش می خورد و نه به حوله حمامش!
پسر نوجوان، کار هر روزش لایوهای عجیب و غریب است، التماس فالو می کند و برای حاضران در لایوش "رِل" می گیرد از دختران می خواهد قلب قرمز و از پسران می خواهد قلب سبز بفرستند! به حاضران در لایوش می گوید: "اسامی شهرهایتان را بگویید و بعد هر کسی همشهری خودش را فالو کند تا با هم رابطه بگیرند! توجه کنید که اینها نه تنها زیر سن قانونی که حتی زیر سن عادی برای چنین رفتارهایی هستند. نتیجه این ارتباط گیری ها هم مشخص است، دو غریبه که پشت یک پروفایل پنهان شده اند و مشخص نیست در پس این رابطه های مجازی چه بزهکاری های واقعی رخ می دهد.
لایکی نه اینستاگرام است، نه توییتر و نه تلگرام! دنیای دیگری دارد، دنیایی عجیب، خطرناک و مهلکه ای که نوجوانان را هر روز بیش از روز قبل می بلعد، این روزها که فرهنگ به ابزاری برای دعواهای سیاسی تبدیل شده و اهالی فرهنگش اعم از سینماگر و ... رفتارهایشان نه فقط بی فرهنگی که ضد فرهنگ شده، سلبریتی هایش فضای مجازی را به محل عرضه عقده هایشان تبدیل کرده اند و هنرپیشه های درجه چندمش خود را فعال سیاسی و مصلح اجتماعی فرض می کنند، نوجوانان وارد عرصه هایی می شوند که نه برای امروز ایران، که آینده این کشور را تهدید می کند. یک جمعیت لاابالی که زندگی را در جمع کردن فالور و محبوبیت به هر قیمتی می داند و محبوبیتی که حال و آینده این نوجوانان را به نابودی می کشد.
فیلتر نه، فرهنگ سازی کنید
فیلترینگ حتما اولین راهکاری است که به شکل متولیان فرهنگ کشور می رسد، آیا چاره ساز است؟ نیست که اگر بود این وضعیت ایجاد نمی شد. رضا صدقی، کارشناس ارتباطات می گوید: " فیلترینگ بیشتر از اینکه بازدارنده باشد، باعث ایجاد فضاهای جدیدی می شود که خطرناکتر هستند، این روزها پیدا کردن فیلتر شکن از خرید نان برای منزل راحت تر است و می شود تصور کرد که یک نوجوان اگر فیلترشکن داشته باشد در کنار لایکی سراغ چه سایت ها و پلتفرم هایی می رود و نتیجه اش چه می شود"
فضای مجازی، خیابانی با رانندگان ناشی است
تولید محتوای سالم بیشتر شبیه قصه و خیال است، این محتوای سالم را کسانی باید مصرف کنند که دغدغه سلامت داشته باشند ولی ندارند، در صف اول پدران و مادران جوانی قرار دارند که فرزند چند ساله شان را وسط مهلکه لایکی رها کرده اند، مژگان سارنگی، کارشناس روانشناس، می گوید: " ساده انگاری رفتارهای غلط اجتماعی، نتیجه اش بی بندباری نوجوانانی می شود که مثل والدینشان بزه را عادی سازی می کنند. مثلا آرایش کردن در همه جای دنیا برای دختران زیر 16 سال یک بزه است، وقتی برای دختر، 12، 13 ساله همین بزه عادی می شود فردا مصرف مواد مخدر و روانگردان هم عادی خواهد بود. روابط جنسی زیر سن قانونی در همه کشورهای دنیا ممنوع است، در بسیاری از کشورهای پیشرفته جرم تلقی می شود ولی در اثر سهل انگاری خانواده ها در کشور ما رواج پیدا می کند. یک نوعی لجبازی با فرهنگ و قانون عرف در والدین شکل گرفته که طبعا عوامل و علل مختلفی دارد ولی ضربه اول این لجبازی به همان والدین است که از یک سنی به بعد با فرزندان سرکشی روبرو خواهند بود که همه زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد."
این کارشناس روانشناسی، پلتفرهم هایی مثل لایکی را به خیابانی تشبیه می کند که رانندگان ناشی در آن ویراژ می دهند: "شما در خیابانی که رانندگان حرفه ای هم رانندگی می کنند دست کودکانتان را می گیرید تا اتفاقی برایشان رخ ندهد، حالا اگر در خیابان رانندگان ناشی رانندگی کنند حتما دنبال پل هوایی می گردید تا فرزندتان در امان بماند. هیچ پدر و مادری فرزندشان را تنها وسط یک خیابان خطرناک نمی فرستد، حواس والدین است که یک لحظه غفلت می تواند جان فرزند آنها را بگیرد. حالا همین پلتفرم ها هم حکم همان خیابان با رانندگان ناشی را دارد، آن چند لحظه شادی احتمالی ناشی از حضور در چنین فضاهایی شاید برای چند روز حال نوجوان شما را خوب کند ولی در دراز مدت او را می کشد، این کشتن شاید قطع نفس نباشد ولی قطع همه رفتارهای منطقی است که آینده او را نابود می کند و از نوجوان شما یک انسان لاابالی، سرکش و خود محور می سازد، این نوجوان سرکش قابلیت دارد رفتارهای پرخطری مثل مصرف مواد مخدر، مواد روانگردان و ورود در باندهای فساد جنسی از خود بروز دهد و آن روز است که والدین کاسه چه کنم دست می گیرند."
پدر، مادر، شما مقصرید
همه امور با بگیر و ببند درست نمی شود، این را رضا غیاثی، کارشناس جامعه شناسی می گوید و اضافه می کند: "اینکه توقع داشته باشید قانون حتی وارد گوشی های موبایل افراد شود تلقی غلطی است، رفتارهای اجتماعی با برخوردهای قهری اصلاح نمی شود، باید فرهنگ سازی کرد، باید فهمید که یک شهروند در قبال خودش مسوول است، در قبال خانواده اش مسوولیت بیشتری دارد، اصلاح جامعه، از بالا به پایین نیست، اتفاقا از پایین به بالاست، یعنی خانواده اولین نقش را در اصلاح جامعه دارد، اصلاح نه با زور اتفاق می افتاد و نه با قوه قهریه بلکه با شناخت و آینده نگری رخ می دهد."
این کارشناس جامعه شناسی می افزاید: "لایکی" در ظاهر یک پلتفرم تفریحی است، شاید هم کارکرد این پلتفرم در اصل همین باشد ولی متاسفانه ما به لحاظ ریشه ای بلد نیستیم از هر وسیله ای بر اساس کارکرد درست آن استفاده کنیم. ما تکنولوژی را وارد می کنیم ولی فرهنگ استفاده از آن را وارد نمی کنیم، همان مثال قدیمی رانندگی که هنوز هم بلد نیست از اتومبیل درست استنفاده کنیم در بسیاری از امور ما صادق است. اکثر والدین دهه شصتی که این روزها فرزندان نوجوان دارند، تحصیلات دانشگاهی دارند، یعنی انتظار می رود جهان بینی این افراد مدرن و منطقی باشد ولی تلقی اینها از مدرنیسم یک تلقی نادرستی است. بسیاری از این والدین آنارشیسم را با مدرنسیم اشتباه می گیرند، به همین دلیل هم است که در محیط بیرون یک نوعی حرف می زنند و درون خانه یک نوع دیگری عمل می کنند، در واقع آنها برای خودشان یک شخصیت اجتماعی روشنفکر، منتقد و همیشه طلبکار در بیرون تعریف کرده اند و در داخل یک فرد کاملا منعطف، بی خیال و خارج از عرف های تربیتی! نتیجه چنین پارادوکسی همین می شود که نوجوان آن خانواده مقابل پدرش رفتارهای خارج از عرف انجام می دهد، در اینترنت بارگذاری می کند و به عرضه عمومی می گذارد.
وی ادامه می دهد: توجه کنید که ما از مذهب و تعلقات و تعصبات مذهبی حرف نمی زنیم، ماز فرهنگی حرف می زنیم که در هر جامعه نرمالی جاری است، یعنی در هر جامعه نرمالی کودک و نوجوان آموزش می بیند، او هنجارها را می شناسد، بزه ها را شناسایی می کند، غیر از آموزش و پرورش که نقش مهمی دارد، در خانواده شخصیت او شکل می گیرد تا در آینده اول برای خودش و مهمتر از خودش برای جامعه اش مفید باشد. الگوی اخلاقی هر کسی اول اولدینش است، اگر کودکی در خانواده بلشو بزرگ شود، رفتارهای اجتماعی او هم بلبشو خواهد بود ولی اگر در یک خانواده آرام و قائل به رفتارهای منطقی تربیت یابد، رفتارهای اجتماعی او هم چنین می شود. بسیاری از مشکلات رفتاری اجتماعی ما ناشی از این رفتارهای غلط است، اگر بخش حکمرانی فرهنگی ما مشکل داشته باشد که حتما دارد، متاسفانه مشکل بزرگتر در بخش تربیت خانوادگی است. ما نوجوانانی تربیت می کنیم که همیشه خود را محق می داند، در واقع کودک و نوجوان ما در خانه یاد نمی گیرد به همان میزان که حق دارد، وظیفه هم دارد. نتیجه چنین تربیتی این می شود که نوجوان ما وقتی به سن استقلال می رسد خانواده را درگیر بحران های جدی می کند و مقصر این بحران ها قطعا پدر و مادر هستند.