به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ او آجر به شکم بسته، از علفهای پارک کنار خانه تغذیه کرده، زجردیده، گرسنگی کشیده و فقر را با پوست و استخوان چشیده تا توانسته به اینجا برسد. به قول خودش بچه فقر است و در کودکی در چهارراههای مشهد روزنامهفروش بوده و کفشهای مردم را واکس میزده است، دو برادر معتاد داشته که برای ملاقات آنها هر هفته پایش به زندان باز میشده به همین خاطر زندانیان و خانوادههای آنها را خوب میشناسد. در کوچههای تنگ و باریک محله «ساختمان قلعه» فقیر نشین مشهد بزرگ شده و طعم تلخ سختیهای زندگی را با تمام وجودش درک کرده است.
دست تقدیر سبب میشود علیرضا نبی برای تحصیل به خارج از کشور برود و حقوق اقتصاد بینالملل بخواند، به قول خودش بلد است چگونه از یک استخر کوچک، ماهی بزرگ بگیرد پس او بر می گردد تا برای هموطنانش کار کند و دست آنها را بگیرد. او الان کارخانهای دارد که فقط ورود افراد سوءپیشینه دار به آن ممکن است.
کودک کاری که کارآفرین شده است
این کارآفرین اجتماعی درباره جرقه ایجاد این کارخانه گفت: من از طبقه ضعیف و فقیر جامعه هستم. سال 1354 که 7 سال بیشتر نداشتم سر خیابانها روزنامه میفروختم، کفش واکس میزدم، سنگ قبر میشستم تا خانوادههای متوفیان به من پول بدهند، بلیتهای فیلمهای پربیننده را در صفهای سینما میخریدم و در بازار آزاد میفروختم تا خرج روزانه خود را دربیاورم.
او افزود: این زیرساختهای فکری باعث شد که یک طبقه موجود در جامعه که تعداد آن هم کم نیست را درک کنم، با آنها ارتباط برقرار کنم، خودم را جای آنها بگذارم تا وقتی برای تدریس به دانشگاه میروم، یادم نرود ریشهام از کجا آب میخورد.
نبی عنوان کرد: در محله بسیار فقیر و آسیب دیده ساختمان قلعه، دو برادرم معتاد شدند، سرقت کردند، زندان رفتند به خاطر همین درد زندانیان و خانواده آنها را خوب میدانم.
او ادامه داد: درنهایت وقتی بزرگتر شدم از این محله رفتم و خارج از کشور شروع به خواندن اقتصاد بین الملل کردم اما برگشتم به ایران و به همان محله که خیلی زجر کشیده بودم مراجعه کردم و در یک مرکز سلامت مشاوره سبک زندگی به مردم ارائه دادم.
این کارآفرین تصریح کرد: آنجا برای مردم این محله کلاسهای آموزشی برگزار میکردم، به آنها مشاوره میدادم اما دیدم آنها بیش از هرچیز نیاز به اشتغال و پول دارند. به اعتقاد من ما نمیتوانیم مردم را به سمت خدا، پیامبر، اخلاق و معنویات سوق دهیم درحالی سفره آنها خالی است و نان ندارند به همین دلیل تصمیم گرفتم به جای اینکه به آنها سبک زندگی یاد بدهم، آستین بالا بزنم و برای آنها اشتغال ایجاد کنم.
تاسیس کارگاه خانگی برای خانوادههای زندانی
نبی با اشاره به لزوم اشتغالزایی برای آسیب دیدگان، گفت: تصمیم گرفتم یک واحد اشتغال برای آسیب دیدگان ایجاد کنم و چون همیشه با مادرم به زندان میرفتم و زندانیان را میشناختم این قشر را بیشتر از هرکس درک میکردم.
او افزود: میدیدم بسیاری از این زنان که همسرشان در زندان هستند مجبور میشدند در خیابان بساط کنند، به بزه کاری روی بیاوردند، فساد اخلاقی انجام دهند تا خرج خودشان و بچهشان را دربیاورند حتی همسران برادرانم در خانههای مردم در تشت رخت میشستند یا خانههای آنها را تمیز میکردند تا هزینه زندگی خود را تامین کنند.
این کارآفرین درمورد شروع اولیه کار خود گفت: من ابتدا کارم را از خانوادههای زندانیان شروع کردم چون از این طریق این زنان هم میتوانستند خرج خود و بچهشان را دربیاورند چون به همسر خود که در زندان است کمک مالی کنند چرا که اگر یک زندانی در زندان پول نداشته باشد باید کف خوابی کند اگر پول داشته باشد میتواند حداقل شبها روی تخت بخوابد به همین دلیل یک کارگاه خانگی ایجاد کردم و پارچههایی را در اختیار این زنان قرار میدادم تا تی شرت بدوزند درنهایت این لباسها را مقابل حرم امام رضا (ع) بساط کرده و به زائرین میفروختیم.
او افزود: وقتی دانشجوهایم من را هنگام دستفروشی میدیدند تعجب میکردند که استادشان بساط کرده است درصورتی که خودم در کودکی خیلی دستفروشی و آفتاب سوختگی را تجربه کردم این کار تا جایی ادامه پیدا کرد که درنهایت احساس کردم الان وقتش است اولین کارخانه تولیدی را با شعار «اینجا شرط استخدام داشتن سوءاستفاده است» را تاسیس کنم.
سابقه دارانی که استخدام شدند/ اشتغالزایی برای 1057 سوءپیشینه دار
نبی بیان کرد: 17 تیرماه سال 1384 این فکر متولد شد و من توانستم اولین کارخانهای که شرط استخدام آن داشتن سوءپیشنه است را ایجاد کنم البته ناگفته نماند هیچکس من را تائید نکرد، کسی تشویق نکرد بلکه همه گفتند این کار غلط است اگر زندانیان را بیاوری به تو چاقو میزنند، کیف و مالت را برمیدارند، دزدی میکنند و دستت هم به جای بند نیست و با این کار فقط یک مشت دزد را دور خود جمع میکنی که هیچ امنیت جانی و مالی نخواهی داشت.
این کارآفرین افزود: در آن روز با 15 نفر کارم را شروع کردم و امروز 1057 نفر زندانی سابقهدار که در چهار جرم مشغول به کار هستند، رزق و روزی حلال کسب میکنند و نان سر سفره خود میبرند. معمولا هیچکس باور نمیکند چنین افرادی در یک کارخانه کنار یکدیگر در حال کار کردن هستند، من همینجا از همه درخواست میکنم اگر یک ذره شک دارند زحمت سفر مشهد را به دوش کشیده و از این کارخانه بازدید کنند حتی میتوانند با تک تک این افراد صحبت کنند و پروندههای آنها را بخوانند.
او با اشاره به چهار گروه مجرمی که در این کارخانه مشغول به کار هستند، گفت: دسته اول مردان و زنانی هستند که مرتکب جرائم عمدی مانند سرقت مسلحانه، نزاع دسته جمعی، اراذل و اوباش و قتل عمد شدند که الان تعداد خانمهایی که قتل عمد انجام دادند، بیشتر است.
نبی افزود: معصومه هوویِ خود را کشته، زهرا برادرزاده 7 ساله و خواهر 14 سالهاش را کشته، سعید مغز خواهر و شوهر خواهرش را با ضربات چوب متلاشی کرده اما فاطمه، زهرا و سعید هر سه در خط تولید بدون اینکه کوچکترین آسیبی را به یکدیگر وارد کنند در حال کار هستند و به خوبی و بدون هیچ خطر و آسیبی کار میکنند.
این کارآفرین بیان کرد: دسته دوم افرادی هستند که جرائم غیرعمد انجام دادند، مثلا کارخانهداری که ورشکسته شده و زندان رفته، فردی که چک بی محل کشیده، مردی که به خاطر مهریه زندان بوده و الان قسطی آن را پرداخت میکند و جرائمی از این قبیل که اینها هم هرکدام یک گوشه از کار را گرفتهاند.
نبی با اشاره به دسته سوم افزود: دسته سوم معتادین بهبودیافته هستند که مثلا 15 سال مصرف کننده بودند و الان پاک هستند اما هیچ جایی به آنها کار نمیدهند چون معتاد بودند و این اَنگ به پیشانی آنها مانده است در کنار این افراد دسته چهارم یعنی زنان سرپرست خانوار قرار دارند که به نوعی مثل اعتیاد، قاچاق مواد مخدر و... سایه همسرشان بالای سرشان نیست اما به جای اینکه بچهشان را در بهزیستی بگذارند و خودشان ازدواج مجدد کنند، کار کرده و بچههایشان را بزرگ میکنند.
هیچ سابقه دزدی و نزاعی تاکنون وجود نداشته است/ فرد سابقه دار، غیرقابل اعتماد نیست
این کارآفرین با اشاره به اینکه کار کردن با این افراد هیچ خطری ندارد، گفت: این چهار گروه فرشتهای که با آنها کار میکنم، بسیار انسانهای خوبی هستند تا جایی که تاکنون دزدی، دعوا، درگیری و مصادیقی از این قبیل اصلا وجود نداشته و به هیچ عنوان شاهد چنین مواردی نبودیم.
او افزود: انسانی که سابقه دار است غیرقابل اعتماد نیست این یک باور غلطی است که در جامعه شکل گرفته و باید تغییر کند. این افراد تا ته خط رفتند، سختی کشیدند، زجر کشیدند، تا پای چوبه دار رفتند، طناب دار دور گردنشان افتاده است به همین دلیل دیگر هیچ رفتار مخاطره آمیزی از آنها سر نمیزند برای مثال حسن اصلاح چی تا پای چوبه دار رفت و طناب دار دور گردنش افتاد اما الان بزرگترین سازنده کتاب قرآن معرق جهان است و در کارخانه من کار میکند. حتی «صبح روز آخر» اسم کتاب زندگینامه حسن است که این کتاب از زندگی واقعی او نوشته شده و تاکنون 30 هزارجلد به فروش رفته است.
نبی با اشاره به موارد خودآزاری در بین این افراد گفت: فقط دو مورد داشتیم که به خودشان آسیب زدند به این ترتیب که یکی از آنها لیوان را در سر خود شکست و یکی دیگر با مشت به دماغش ضربه زد و شکست یعنی درمواقع نادر پیش میآید به خودشان ضربه بزنند اما راضی نمیشوند انگشتشان به انسان کنار خود اصابت کند.
او ادامه داد: در بازدیدهایی که مردم از کارخانه دارند و با بچهها صحبت میکنند، همیشه میگویند ما اینجا خیلی احساس امنیت میکنیم چون واقعا این افراد انسانهای خطرناکی نیستند، آنها فقط قربانیان سیاستهای غلط هستند که به این روز افتادند.
هیچ مورد بازگشت به اعتیاد و جرم نداشتیم
نبی تصریح کرد: تاکنون مواردی نداشتیم که دوباره به جرم یا اعتیاد برگردند چون این عدم اشتغال و درآمدزایی است که باعث میشود افراد به اعتیاد یا جرم روی بیاوردند اما اگر کار داشته باشند، سرشان گرم باشد، درآمدزایی کنند دیگر دلیلی ندارد به انجام اینگونه کارها روی بیاورند.
کارفرماها تفکرات پوسیده خود را کنار بگذارند
این کارآفرین در پیشنهاد به کارفرماهای دیگر افزود: کارفرماهایی که از افراد سوءپیشینه دار یا حتی معتادان بهبودیافته میترسند باید این تفکر غلط را بیرون بریزند و بدانند اگر دست این افراد را نگیرند و مانع اشتغال آنها شوند، آنها مجددا به بزه و جرم روی میآورند بنابراین درخواست میکنم هرکس که در توانش است و مدیریت جایی را برعهده دارد از این افراد استفاده کند تا میزان اعتیاد و جرم و سرقت در جامعه کاهش پیدا کند و کمکی برای دولت شود.
10 برابر دیگران از من مالیات میگیرند
نبی با اشاره به پرداخت مالیات افزون گفت: تاکنون هر سنگی جلوی پای من انداختند، مردم جمع کردند و همیشه حمایت آنها پشت من بوده است اما یکی از موانع محکمی که جلوی کار ما قرار دارد همین پرداخت مالیات سنگین است.
او افزود: با وجود اشتغالزایی برای 1057 نفر در سه شرکت و 180 خانه که در همان منطقه قلعه ساختمان وجود دارد، کلی هزینه از روی دوش دولت برداشتیم اما متاسفانه برای ما مالیاتهای سنگین میبرند دلیل آن هم به گفته خودشان در چشم بودن و گزارشهای تلویزیونی از کارخانه ماست به همین دلیل من 10 برابر بیشتر از همسابه بغلی خود مالیات میدهم که هنوز دلیل آن را نمیدانم درصورتی که با نصف این پول میتوانم یک ماشین بخرم و سه نفر روی آن کار کنند.
نبی بیان کرد: در این سالها خانمها شهیندخت مولاوری، الهام امین زاده ، معاونین وزراء، روسای کمیسیونهای اجتماعی مجلس شورای اسلامی و... را به این کارخانه آوردم تا بازدید کنند اما تاکنون هیچ آبی گرم نشده است و حتی یک قانون به نفع کارآفرین اجتماعی تصویب نشده است.
تاسیس کارخانه سابقه داران در تهران
این کارآفرین با اشاره به تاسیس شعبه دو این کارخانه در تهران گفت: صدردرصد تصمیم دارم کارم را گسترش دهم چون مردم ایران ارزش این کار را دارند. وقتی خانمی در مترو من را میبیند و انگشتر 1 گرمی یادگاری مادرش برای من اندازه کل دنیا ارزش دارد و برای این آدمها جان میدهم بنابراین قطعا برای او و فرزندانش کار میکنم.
او تصریح کرد: این خبر خوش را به تهرانیها میدهیم که درحال حاضر با همکاری بنیاد مستضعفان درصدد تاسیس شعبه دو کارخانه در تهران هستیم و انشالله تا پایان امسال این کارخانه که شرط استخدام در آن داشتن سوءپیشینه است را رونمایی و افتتاح میکنیم.
علیرضا نبی در پایان گفت: پیش بینی ما این است که در ابتدای تاسیس این کارخانه حدود 200 نفر مشغول به کار شوند اما قرار است کارخانهدارها را صدا کنیم و آنها را تشویق کنیم در کارهای خود از این افراد استفاده کنند درواقع این کارخانه ما تبدیل به سمبل و نمونهای برای آنها شود تا موجی را از استخدام نیروهای سابقه دار درتهران ایجاد شود.
انتهای پیام: 3.5