به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، تعطیلی برنامههای محبوب بسیاری که در تلویزیون شاهد بودیم باعث شده برنامهسازهای باتجربه و کارکشته به فکر ادامه فعالیت خود در رسانههای دیگر افتاده و به نوعی برنامه موفق خود را با شکل و شمایلی دیگر در شبکه نمایش خانگی تولید کنند.
از طرفی باز بودن فضا در شبکه نمایش خانگی برای پرداختن به موضوعات مختلف باعث شده تا استقبال خوبی از سوی برنامهسازها و همچنین مخاطبان در این رسانه شاهد باشیم اما همین مسأله باعث شده تا نگاه حساستری نسبت به این رسانه وجود داشته باشد و به نوعی شبکه نمایش خانگی نیز در خطر انحصار، از دست دادن برنامههای جذاب و در نتیجه ریزش مخاطب قرار گیرد.
برای بررسی همین موضوع با دو تهیهکننده با تجربه تلویزیون گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
امیرحسین خرمشاهی: ما به زودی مجبور به پذیرش شبکههای خصوصی در فضای مجازی خواهیم شد / برنامهسازی برای نوجوانان و جوانان را رها کردهایم
امیرحسین خرمشاهی تهیهکننده تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: وقتی برنامهای از حوزه تولیدات رسمی خارج میشود و پخشش خارج از مدیوم تلویزیون است، چه بخواهیم چه نخواهیم این برنامه باید از بهترین چهرهها استفاده کند. نمیتوان در این برنامه سراغ افراد ناشناس رفت و باید برای دیده شدن برنامه سراغ افراد مطرح بروید. این یک نمونه از تفاوت این برنامهها با آثار تلویزیون است که چهرههای ناشناخته را مطرح میکند.
خرمشاهی خاطرنشان کرد: این برنامهها در حوزه دکور پیشروتر هستند و جذابیتهای بصریشان بسیار بهتر از برنامههای تلویزیونی است. از طرفی برنامههای ساخته شده در فضای مجازی برای مجری هم به سراغ چهرههای مطرح مثل بازیگران محبوب میروند اما در محتوا در برخی مواقع کوچهبازاری رفتار میکنند و اصطلاحاً زرد هستند و میبینیم که همیشه در حوزه مطبوعات هم نشریات زرد پرطرفدارتر بوده و طبیعی است که در برنامهسازی نیز همین شرایط وجود داشته باشد. در این برنامهها نمیتوان انتظار فرهنگسازی داشت و این آثار معمولاً به دنبال دیده شدن هستند و به همین دلیل لحظاتی مخاطبان خود را خندانده و در برخی مواقع از چارچوب فرهنگی خارج میشوند.
او افزود: البته من تأکید میکنم که نباید بیزینس را از فرهنگ حذف کرد. در این حوزه باید هم درآمدزایی و هم فرهنگ را مدنظر قرار داد. در آثاری که معمولاً در فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی شاهد هستیم بحث فرهنگسازی بسیار کمرنگ است و این برنامهها با سیاستهای تلویزیون هم همسو نیستند. من همسو نبودن را ایراد نمیدانم و طبیعی است که برخی مردم به مسائل فرهنگی و سیاسی علاقه نداشته باشند، مخاطب تلویزیون نباشند و به همین برنامهها توجه کنند اما تلویزیون هم باید این مسأله را بپذیرد و در شبکه نمایش خانگی هم کنترلی منطقی وجود داشته باشد.
این تهیهکننده در ادامه اظهار داشت: حدود 10 یا 12 سال پیش برنامههایی مثل «پسران ایرونی» که احسان علیخانی از این برنامه معرفی شد، یا آثاری مثل «یخ در بهشت» و «نیمرخ» از تلویزیون پخش شدهاند و مخاطبان بسیاری هم داشتهاند. اگر تلویزیون ما امروز نمیتواند برنامههایی اینچنین داشته باشد که توجه نسل جوان را به خود جلب کند، نشان از جاماندگی رسانه ملی از جامعه امروز و معیارهای تولید است.
خرمشاهی تصریح کرد: ما باید بپذیریم که برنامهسازی برای حوزه نوجوان و جوان را رها کردهایم و از معدود افرادی که در این حوزه خوب کار میکنند نیز حمایت نمیشود. شبکه امید فعالیت خوبی در حوزه برنامهسازی برای نوجوانان دارد اما از این شبکه هیچ حمایتی نمیشود و هیچ تبلیغی هم برای برنامههای این شبکه در دیگر شبکههای تلویزیون شاهد نیستیم. نکته حائز اهمیت دیگر نداشتن حرف نوین و تازه برای نسل امروز است، به نظر من اکثر موضوعات و مباحثی که برنامهها مطرح میکنند تکراری شده است.
او در ادامه اظهار داشت: فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی یک نهال نو رسیده است که نباید مدام او را منکر شویم. وقتی که ما تلاش کردیم با ویاچاس برخورد کنیم غول وحشتناکی مثل ماهواره آمد که دیگر نتوانستیم کنترلش کنیم و امروز همه از آن استفاده میکنند و نمیدانیم استفاده از آن ممنوع است یا آزاد. شبکه نمایش خانگی و فضای مجازی هم همین عاقبت را خواهند داشت و اگر بخواهیم منکرش شویم تبدیل به غولی وحشتناک میشوند. باید از درس آموختهها و باسوادهای این حوزه استفاده کنیم و بدانیم که به جای حذف و انکار باید آن را جدی گرفت. قطعاً افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند راه دیده شدن را به هر شکل پیدا میکنند و با انکار آنها نمیتوان آنها را حذف کرد. ما به زودی ناچار به پذیرش شبکههای خصوصی فعال در فضای مجازی هستیم.
خرمشاهی در پایان تصریح کرد: متأسفانه ما در مسائل فرهنگی با تأخر همراه هستیم. یک نمونهاش تفکیک مخاطب است، تلویزیون ایران برای این کار اوایل دهه 70 اقدام کرد اما این در حالی بود که دنیا 30 سال پیش تفکیک مخاطب را در آثار تلویزیونی خود مدنظر قرار داده بود. قطعاً همانطور که امروز هم میبینیم در همه کشورهای دنیا شبکههای اینترنتی به راحتی فعالیت میکنند ما هم مجبور به پذیرش این شبکهها میشویم چرا که امکان ایجاد محدودیت در این زمینهها وجود ندارد.
سیدمحمد هاشمیاصل: وقتی مجریهای محبوب و کارکشته را حذف میکنیم آنها مجبور هستند در رسانه دیگری فعالیت کنند/ رفتار مدیران تلویزیون باید پدرانه باشد
سیدمحمد هاشمیاصل با اشاره به اینکه مدیران تلویزیون باید رفتاری پدرانه داشته و به راحتی افراد کاربلد و چهرههای محبوب را حذف نکنند، تأکید کرد که حذف افرادی مثل عادل فردوسیپور آنها را مجبور میکند که در رسانهای دیگر کار کنند.
سیدمحمد هاشمیاصل، تهیهکننده تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: از چند سال پیش با پر رنگ شدن فضای مجازی در زندگی شخصی افراد انحصار رسانه ملی در بین رسانههایی که آثار نمایشی تولید میکردند شکسته شد و ما امروز شاهد وضعیتی هستیم که هرکس برای خود میتواند رسانهای داشته باشد و این رسانه شخصی بالطبع ممیزی هم ندارد.
هاشمیاصل خاطرنشان کرد: نمیتوان این تغییر مدیا و تغییر ذائقه را نادیده گرفت و ما همواره با این مسأله همراه بودهایم. به عنوان مثال در موسیقی از سال 1357 تا سالهای 1375 ما در کشورمان تنها شاهد موسیقی سنتی، آئینی و مارش بودیم. خوانندههای ما محدود به افرادی مثل شجریان، ناظری و حسامالدین سراج میشدند و زمانی که افرادی مثل عباس بهادری و خاوری وارد موسیقی شدند زمزمههای موسیقی پاپ شنیده شد. بهطور قطع ارادهای برای تغییر ذائقه مخاطب در کشور وجود دارد که ما با این اراده به ناچار همراه میشویم و همین همراهی بود که در سالهای 77 ظهور خوانندههایی مثل خشایار اعتمادی و شادمهر عقیلی را به همراه داشت.
این تهیهکننده در ادامه گفت: این جریان تغییر ذائقه همواره وجود دارد و میبینیم که در دهه 80 شاهد ظهور خوانندههایی مثل ساسی و تتلو هستیم. خوانندههایی که اگر چه از شریانهای غیرقانونی ظهور کردهاند اما توسط مخاطبان کثیری شنیده شده و در واقع فعالیت رسانهای دارند. رسانه به تعریف دقیق، پدیدهای است که خود را در مقابل شما قرار میدهد و به نوعی شما را مجبور به استفاده و پذیرش میکند. امروز رسانههای نوین مثل اینستاگرام قدرت زیادی دارند و به نوعی سلیقهها را هم اداره میکنند. قطعاً ارادهای پشت این اتفاقات وجود دارد اما من نمیدانم این اراده از کجا نشأت میگیرد.
او افزود: در شبکه نمایش خانگی اولین سریالی که تولید شد، «قلب یخی» بود که ممیزیهای بسیاری را هم در این سریال نادیده گرفتند و مورد استقبال قرار گرفت. هنر از جنس تجاوز است، نه خواهش و به نظر من در جامعه ما میلی عمومی به ابتذال وجود دارد که رفتارهای خارج از عرف را میپسندد و یک سری افراد سودجو نیز از این شرایط استفاده کرده و آثاری تولید میکنند که با اقبال روبرو میشوند اما این اقبال مخاطب مقطعی است. برنامهای مثل «ام شو» ساخته میشود و افرادی کارنابلد که ممیزیها را نمیشناسند و نزدیک شدن به خط قرمزها را نمیدانند آثاری تولید میکنند که معلوم است پس از پخش توقیف میشوند. آقای اکبر عبدی را یا درباره زنده بودن برنامه توجیه نمیکنند و او هر حرفی میزند یا این توجیه نبودن یک توجیه برای هرگونه رفتار است و به او میگویند هر چه میخواهی بگو و بعد ما میگوییم که تو نمیدانستی برنامه زنده است. هر دو حالت، مشکل دارد و از نابلد بودن عوامل تولید «ام شو» ناشی میشود و میبینیم که در پشت پرده «ام شو» فقط برای جذب فالوور و منافع اقتصادی ساخته شده است. من به شخصه شاید از عملکرد آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور راضی نباشم و به او نقدهای بسیاری هم دارم اما نباید به او که رئیس جمهور کشورمان است توهین کنیم. از آن طرف هم سریالی مثل «شهرزاد» ساخته میشود که عدهای نمیدانند پول بادآوردهشان را کجا هزینه کنند و آن را به حوزه سریالسازی وارد کرده و پولشویی میکنند.
تهیهکننده مجموعه تلویزیونی «آوای باران» در ادامه اظهار داشت: من 25 سال است که در تلویزیون کار میکنم و در سینما هم چند اثر به عنوان سرمایهگذار تولید کردهام. امروز اکثر افرادی که به عنوان تهیهکننده فعالیت میکنند را نمیشناسم و معلوم نیست این افراد چگونه توانستهاند وارد این حرفه شوند. شخصی مثل هادی رضوی که با رانت به برج میلاد رفته بود و ضبط مراسمهای برج را بر عهده داشت چگونه با این رزومه بیربط میتواند تهیهکننده شود و به راحتی به وسیله سینما پولشویی کند؟
هاشمیاصل تصریح کرد: این مشکل امروز و دیروز حوزه فرهنگ و هنر ما نیست. از زمانی که سعید امامی وارد حوزه تولید آثار سینمایی شد این مشکل وجود داشت. مشکلات ما در حوزه تولید آثار هنری پس از میل جامعه به ابتذال و ورود پولهای مشکوک و کثیف، افراد باهوشی هستند که در واقع با مردم و کشور عناد و دشمنی دارند و تفکرات خود را تزریق میکنند و اتفاقاً از میل به ابتذال هم سوءاستفاده کرده و آثار خود را تولید میکنند.
او افزود: زمانی که امیرحسین مقصودلو در ایران بود بارها به دفتر من آمد و از من میخواست که به او در رسیدن به صحنه کنسرت در ایران کمک کنم. من بارها به او گفتم که صدای تو، صدای وجیهی نیست و امروز به آن سوی مرزها رفته و موسیقی را به لجن کشیده است و متأسفانه میبینیم که نسل امروز آثار او را گوش میدهد و با وجود اینکه در این آثار الفاظی رکیک استفاده میشود هم صدای موسیقیاش را در خیابان با صدای بلند میشنویم، به طوری که مخاطبان این موسیقی معتقدند مردم از شنیدن این موسیقی لذت میبرند. در برابر این اتفاق افرادی مثل محمدرضا شجریان را به خاطر اظهارنظری که به نظر من هم اشتباه بود ممنوعالکار کردیم و به جای برخوردی دوستانه برای خود اپوزوسیون تراشیدیم. مطمئن باشید اگر فضای کار را برای هنرمندان خود فراهم کنیم آنها در همین کشور میمانند و کار میکنند. افرادی هستند که امروز شکل و شمایل اپوزوسیون گرفتهاند اما زمانی در تلویزیون این کشور در راهپیماییهای 22 بهمن و روزهایی مثل روز قدس گزارش تهیهکردهاند. این افراد را تلویزیون تربیت کرد اما به دلیل بیتوجهی از دست داد؛ امروز مجری خوبی مثل فرزاد حسنی سالهاست که بیکار است و تلویزیون بدون هیچ دلیل قانعکنندهای از او استفاده نمیکند. فردی که در تلویزیون مدیر میشود باید پدرانه برخورد کند و اجازه ندهد برخوردهایی مثل اینکه برخی تصمیم میگیرند با رامبد جوان مقابله کنند یا او را خط بزنند در صداوسیما به وجود بیاید؛ مدیر در برابر این اتفاقات باید پدرانه رفتار کرده و در برابر هر اتفاقی که ممکن است اشتباهی فردی باشد رفتاری قهری نداشته باشد. وقتی افرادی مثل عادل فردوسیپور را که در کارش تبحر دارد و عاشق تلویزیون است از دست میدهیم به خود ما برمیگردد و مشکل از ما است؛ با این کار سرمایه بزرگی را نابود میکنیم چون هر شخصی که مثل عادل فردوسیپور امروز به این مرحله رسیده هزینههای بسیاری برای او شده و تلویزیون نباید به راحتی او را از دست بدهد.
هاشمیاصل در ادامه با اشاره به قواعد و قوانین کشور در حوزه تولیدات تصویری گفت: طبق قانون هر آنچه که مربوط به تولید آثار تصویری میشود باید با نظارت صداوسیما به مرحله نمایش برسد اما مدیران صداوسیما هم بهتر است این را مدنظر داشته باشند که خواسته مخاطب را باید جدی گرفت و اگر آنها خواسته مخاطب را جدی نگیرند چه در خارج و چه در داخل، رسانههایی هستند که به این نیاز پاسخ دهند. پس باید به این نکته دقت کرد که با محدود و ممنوع کردن نمیتوان به جایی رسید و بهتر است در رسانههایی مثل شبکه نمایش خانگی فضا کمی بازتر باشد.
او افزود: با تعطیلی و حذف برنامهها به دیده شدنشان بیشتر کمک میشود و حداقل اگر برنامه دیگر ساخته نشود مردم قسمتهای قبلیاش را میبینند. در رسانه ملی باید از مدیران جوانی که رسانه را میشناسند استفاده شود و باید به خوراک مورد نیاز جامعه در حوزه تولیدات فرهنگی هنری توجه شود. در حوزه موسیقی این اتفاق رخ داد و زمانی که دیدیم جامعه نیاز به ترانهها و سبکی دارد که با روحیه جوانان همخوانی داشته باشد با وجود بزرگانی چون علی معلم دامغانی و فریدون شهبازیان که از استادان کارشان هستند توانستیم به بهترین شکل به نیاز مخاطب روز با آثاری ارزشمند پاسخ دهیم. در رسانه ملی نیز باید این اتفاق رخ دهد و ما افراد کاربلد و جوان بسیاری داریم که میتوانند ما را در رسیدن به اهدافمان کمک کنند.
این تهیهکننده در پایان تأکید کرد: تلویزیون باید برای رسیدن به وضعیتی مطلوب وقت بگذارد؛ غرضورزی را کنار گذاشته و با حضور افراد باتجربه و کاربلد بدون اینکه برای خود دشمنتراشی کند با رفتار پدرانه از سوی مدیرانش به افراد باتجربهای که برنامههای موفقی ساختهاند امکان تولید اثر بدهد. مجریهای باتجربه و کارکشته که محبوبیت بالایی دارند که اتفاقاً عاشق کارشان هستند را نباید به راحتی حذف کرد؛ اگر ما اجازه ندهیم که در رسانه ملی کار کنند طبیعی است که مجبور شوند در جای دیگری فعالیت خود را ادامه دهند.
حسین فردرو: مدیران تلویزیون گرفتار منشور صداوسیما هستند/ سرگرمیسازی وظیفه تلویزیون است!
حسین فردرو، تهیهکننده و کارگردان تلویزیون، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: شروع هر کار با چالشهایی همراه است و برای موفقیت در آن به تمرین و ممارست نیاز است. شبکه نمایش خانگی به عنوان یک رسانه جدا از تلویزیون باید در ارتباط با مخاطب واکنشها را ارزیابی کرده و با تحلیل و بررسی آنها مسیر رشد خود را ترسیم کند.
فردرو تصریح کرد: به رسمیت شناختن شبکههای مستقل کاری است که باید 40 سال پیش انجام میشد و امروز هم اگر فضای کاری برای شبکه نمایش خانگی فراهم شود و سرمایه لازم وجود داشته باشد راه 40 ساله را در مدتی کوتاه طی میکنیم. برنامهسازها امروز باید بدون واسطه با مخاطبان خود ارتباط داشته باشند و فضای مجازی این واسطه را از بین میبرد.
او افزود: در طول سالهای فعالیت صداوسیما برنامههای بسیاری ساخته شد که مخاطبان زیادی داشت ولی به هزار دلیل جلوی پخش این برنامههای پرمخاطب و پرطرفدار گرفته شد و این برنامهها تبدیل به نشانههایی نوستالژیک برای مردم شد. آخرین نمونه را میتوان برنامه «نود» دانست که تعطیل شد و هر چند وقت یک دلیل برای این اتفاق مطرح میشود. وقتی شرایط اینگونه است برنامهسازها میتوانند در فضای مجازی برنامههایی بسازند که به دلیل مشکلات مدیریتی حاصل زحماتشان نابود نشود و خودشان از اثری که تولید کردهاند مراقبت کنند.
این تهیهکننده تصریح کرد: تعداد جوانانی که علاقهمند به فعالیت در این حوزه هستند بسیار زیاد است و این همه جوان نمیتواند جذب صداوسیما شود. باید فضایی فراهم کرد که این نیروی انسانی بتواند کار کند اما متأسفانه به هر دلیلی چنین تدبیری وجود ندارد.
فردرو در ادامه اظهاراتش گفت: زمانی که ماهواره وارد ایران شد و مردم از آن استفاده کردند تلویزیون برخلاف آنچه که وانمود میکرد از این اتفاق خوشحال شد و من خودم به شخصه از زبان مدیران وقت تلویزیون ابراز خوشحالی را شنیدم. آن زمان این تصور به وجود آمد که حال با آمدن ماهواره تلویزیون دیگر وظیفه سرگرم کننده بودن ندارد و میتواند بدون داشتن این دغدغه به ساخت برنامههای ایدئولوژیک فکر کند. ماهواره باعث شد هنرمندان ما متضرر شوند و از آن زمان بود که اتفاقاتی مثل ممنوع بودن ساز در تلویزیون را شاهد بودیم. تلویزیون پس از ورود ماهواره به کشور گویا مسئولیت سرگرمی را به ماهواره سپرد و سرگرمی را وظیفه خود ندانست؛ به همین دلیل دیگر به هنرمند که جنبهای از کار او خلق اثر جذاب است نیاز کمتری داشت و ما دیدیم که هنرمندان بسیاری ترجیح دادند که دیگر در ایران فعالیت نکنند و از کشور خارج شدند.
او افزود: تعطیلی برنامههای مختلف در فضای مجازی و شبکه نمایش خانگی اتفاقی ناامیدکننده است. من اطمینان دارم مدیران صداوسیما افرادی باشعور و فهمیده هستند اما آنها هم گرفتار منشور صداوسیما شدهاند و بر اساس آن منشور است که رسانه ملی اینگونه رفتار میکند. مدیران بیش از هر چیز دغدغه حفظ میز مدیریتشان را دارند و برای حفظ میز مدیریت هم مجبور به محافظهکاری هستند. منشور صداوسیما فضا را بسته کرده و شوراهای بسیار زیاد نظارت پشت مدیران را میلرزاند.
این تهیهکننده درباره مدیریت شبکه نمایش خانگی توسط صداوسیما گفت: این اتفاق باعث میشود قبل از هر چیز به شبکه نمایش خانگی حراست وارد شود، بعد از حراست نظارت است و بعد تجربه ثابت کرده که نابودی خواهد آمد و نمیدانم چرا باید جلوی افرادی که هیچ انتظاری از رسانه ملی و نهادهای دولتی ندارند را گرفت.
تهیهکننده برنامه «فامیلی» تأکید کرد: صداوسیما در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به کشور ما خدمات بسیاری کرده که نباید آنها را هم نادیده گرفت، مدیران تلویزیون خودشان میدانند که تلویزیون به چه عناصری نیاز دارد ولی متأسفانه منشور صداوسیما اجازه باز شدن فضا و بهتر شدن وضعیت را نمیدهد. از طرفی مسائلی وجود دارد که وضعیت را بدتر میکند؛ به عنوان مثال من برای ساخت یک اثر داستانی قصد داشتم خیابانهای آمریکا را به تصویر بکشم و به مدیر شبکه گفتم که اگر قرار باشد خانمها در این خیابانها حجاب داشته باشند قطعاً مخاطب آن را به عنوان خیابانی در آمریکا نمیپذیرد. به همین دلیل ما درخواست کردیم که برای استفاده از کلاهگیس برای بازیگران خانم مجوز صادر شود. در آن زمان آقای دعایی به نقل از حضرت امام (ره) به ما گفتند نباید از بانوانی که به حجاب اعتقاد دارند استفاده شود و شما به عنوان کارگردان نباید مستقیم به این بانوان نگاه کنی و باید مثل مخاطبان از مانیتور این کار را انجام دهی. ما این فیلم را به همین شکل ساختیم و اثر در 16 کشور نیز پخش شد اما پس از آن تصمیم گرفتند به نوعی مدیر شبکه را از سمتش برکنار کنند، برخی همین فیلم را دستمایه کنار زدن مدیر کردند و حال پس از آن که موفق شدند خودشان نمیتوانند همان چیزی را که با آن مدیری را برکنار کرده بودند با وجود اینکه از سوی حضرت امام (ره) هم مجوزش صادر شده، به تلویزیون برگردانند. باور کنید که نمونههای بسیاری در این مورد وجود دارد و مجوز بسیاری مسائل صادر شده اما از آنجا که برخی کاسه داغتر از آش هستند حالا رویشان نمیشود از مواضع اشتباه خود کوتاه بیایند.
او افزود: متأسفانه کوچکترین چیزها که بی ارزش هم هستند در تلویزیون بزرگ شده و مسائل مهم کنار گذاشته شدهاند. در بسیاری موارد عواملی که باعث ایجاد محدودیت میشود، یک سوءتفاهم است. به نظر من تلویزیون باید در فضای مجازی فعالیت کند و هر شبکه بخشی از کارهایش را در فضای مجازی ادامه دهد و باید اجازه دهیم برنامهسازها ارتباطی مستقیم با مخاطبان داشته باشند و به جای مصادره کردن رسانهها تلویزیون بهتر است به تعامل فکر کند.
فردرو در پایان اظهار داشت: تلویزیون امروز به لحاظ کمیتی در شرایط بسیار خوبی است و برنامههای زیادی ساخته شده و شبکههای بسیاری فعال هستند. یکی دیگر از اتفاقاتی که باید در رسانه ملی رخ دهد اجاره دادن شبکههای مختلف به مدیران است. میتوان کانالهای مختلف رسانه ملی را به همان شکل که در قوانین برای فعالیت شبکههای خصوصی وجود دارد به گروهی از مدیران مختلف اجاره داد تا این افراد با هم در رقابت قرار گرفته و خودشان به درآمدزایی شبکهها فکر کنند. افرادی که تجربه دارند، ثابت کردهاند که در کارشان متبحر هستند و به این شرط که از جوانان هم استفاده کنند میتوانند شبکهها را در اختیار گرفته و در رقابتی که با دیگر مدیران دارند مجبور به بالا بردن کیفیت آثار تولیدیشان شده که در نتیجه آن مخاطب تلویزیون بیشتر میشود. این ایدهای که مطرح میکنم از یک الگو گرفته شده و من این را از خودم نمیگویم. تلویزیون میتواند با این روش مخاطبان بیشتری داشته باشد و ما خیلی زود اگر این اتفاق رخ دهد شاهد بیشتر شدن مخاطبان رسانه ملی خواهیم بود.