صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

مروری بر زندگانی و ابعاد شخصیتی حضرت ابوالفضل‌ العباس (ع)

۱۳۹۹/۰۶/۰۸ - ۱۵:۰۰:۳۷
کد خبر: ۱۰۵۱۰۴۸
کارشناس مذهبی گفت: رفتار عباس (ع) را نباید در محدوده وفا به برادر تحلیل و تبیین کرد. وفاداری ایشان کمترین فضیلتِ دریای وجودی ایشان است.

به گزارش گروه روی خط رسانه‌های خبرگزاری برنا؛ حجت‌الاسلام محمد عامری‌راد اظهار کرد: عباس در لغت، به معناى شیر بیشه است، شیرى که شیران از او بگریزند. مادر ایشان فاطمه کلابیه بود که بعد‌ها با کنیه ام‌البنین (س) شهرت یافت.

وی افزود: امیرالمؤمنین امام‌علی (ع) پس از شهادت حضرت فاطمه‌زهرا (س) با ام‌البنین (س) ازدواج کرد. حضرت‌عباس (س) هم اولین ثمره این ازدواج بود. ولادت ایشان در شعبان سال ۲۶ هجرى قمری در مدینه بوده و بزرگترین فرزند ام‌البنین (س) به همراه سه برادر رشیدش، همه در کربلا در رکاب امام‌حسین (ع) به شهادت رسیدند.

این کارشناس مذهبی گفت: وقتى امیرالمؤمنین (ع) شهید شد، عباس چهارده ساله بود و در کربلا ۳۴ سال داشت. کنیه‌‌های مبارک ایشان «ابوالفضل، ابوفاضل، باب الحوائج، قمرالعشیره، ساقی عطاشا کربلا» بود و معروف‌ترین لقب هایش، قمربنى‌هاشم، سقاء، صاحب لواء الحسین، علمدار، ابوالقربه، و عبدصالح است.

عامری‌راد ادامه داد: عباس با لبابه، دختر عبیدالله‌بن‌عباس (پسر عموى پدرش) ازدواج کرد و از این ازدواج، دو پسر به نام‌هاى عبیدالله و فضل یافت. بعضى دو پسر دیگر براى او به نام هاى محمد و قاسم هم ذکر کرده‌اند.

این استاد حوزه و دانشگاه گفت: آن حضرت، قامتى رشید، چهره‌اى زیبا و شجاعتى کم‌نظیر داشت و به خاطر سیماى جذابش او را «قمر بنى هاشم» مى‌‌گفتند. در حادثه کربلا، سمت پرچمدارى سپاه امام حسین (ع) و سقایى خیمه‌‌هاى اطفال و اهل‌بیت امام را داشت و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب، نگهبانى خیمه‌‌ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین (ع) نیر بر عهده او بود و تا زنده بود، دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند.

وی افزود: همه این فداکاری‌ها یک طرف، ولایت‌مداری و بصیرت ایشان زبان زد است. ایشان تا پای جان و از دست دادن همه دنیاس خویش در راه ولایت ایستادند و آخرت خود را با ولایت روشن کردند. این در حالی است که افراد دیگری از فرزندان امام‌علی (ع) از اطاعت سرباز زدند و همراه با امام و برادر خویش حسین بن علی (ع) به میدان مبارزه با ظلم و ستم اموی و برپایی حکومت عدالت خواه حسینی نیامدند.

عامری‌راد گفت: رفتار عباس (ع) را نباید در محدوده وفا به برادر تحلیل و تبیین کرد. وفاداری ایشان کمترین فضیلتِ دریای وجودی ایشان است. اول بصیرت یعنی شناخت دقیق و به موقع و پس از آن ولایت‌مداری، یعنی در صحنه دفاع از امام باقدرت ایستادن، از بالاترین فضیلت‌های ایشان است.

این خطیب حسینی گفت: آن چه موجب شد تا عباس (ع) چنین فداکاری کند تنها مسئله عصبیت خونی و نسبی و برادری نیست، بلکه چنان که خود می‌فرماید ریشه این جانفشانی و دفاع تا آخرین دم از امام‌حسین (ع) را باید در حقیقت دینداری او جست که امام (ع) را اولی از خود بر می‌شمارد و به حکم آیه "النبی اولی بالمومنین من انفسهم" (سوره احزاب، آیه ۶) عمل می‌کند.

وی گفت: خود آن حضرت بار‌ها بر رفتار برخاسته از دینداری خود تأکید می‌نمود. ذره‌ایی از این دینداری را در هنگام مواجه شدن با آب می‌توان یافت. هنگامی که برای آب آوری تشنه‌گان، با لب‌های خشکیده از سه روز بی آبی، در امواج آب قرار می‌گیرد و در نهایت تشنگی، به یاد تشنگی برادر و مولایش، آب نمی‌آشامد.

این استاد حوزه گفت: ما هم باید در دوره خود این نگاه را نسبت به امام‌زمان (عج) داشته باشیم، خود را در خصوص ایشان مسئول بدانیم، اگر امروز شهدای ما، شهدای مدافع حرم، شهید حججی‌ها به ویژه علمدار ما سپهبد قاسم سلیمانی یک الگوی کم نظیری برای جهان به ویژه مسلمانان و ما ایرانی‌ها شده‌اند این است که از مولایشان ابالفضل‌العباس (ع) الگو گیری کرده و خود را مسول می‌دانستند.

عامری‌راد گفت: در شب عاشورا حضرت‌عباس (ع) در خدمت اباعبدالله (ع) نشسته بود. در همان وقت یکی از سران دشمن می‌آید و فریاد می‌زند: عباس بن علی و برادرانش را بگویید، بیایند. عباس می‌شنود؛ ولی اعتنا نمی‌کند، آن‌چنان در حضور امام‌حسین (ع) مودب بود که آقا به او فرمود: جوابش را بده، هرچند فاسق است!

وی ادامه داد: اباالفضل‌العباس (ع) می‌آید، می‌بیند شمربن‌ذی‌الجوشن است، روی یک رابطه خویشاوندی دور که از طرف مادر با عباس دارد و هر دو از یک قبیله‌اند، خواست به خیال خود، خدمتی کرده باشد؛ تا حرف خودش را گفت، عباس فریاد مردانه‌ای به او کرد و فرمود: خدا تو را و آن کسی که این نامه را به دست تو داده است، لعنت کند. تو مرا چه شناخته‌ای و درباره من چه فکر کرده‌ای؟

این استاد دانشگاه گفت: حضرت‌عباس (ع) به او گفت: تو خیال کرده‌ای من آدمی هستم که برای حفظ جان خودم، امامم، برادرم حسین (ع) را این‌جا بگذارم و بیایم دنبال تو؟ آن دامنی که ما، در آن تربیت شده‌ایم و آن سینه‌ای که از آن شیر خورده‌ایم، این گونه ما را تربیت نکرده است.

عامری‌راد افزود: چقدر برای دانشمندان ما از این امان‌نامه‌ها فرستاده شد، شهدای هسته‌ای ما انسان‌های بزرگی بودند، مثلا شهید احمدی‌روشن و دیگر شهیدان علمی ما، همه‌ی تلاششان دفاع علمی و صنعتی از این نظام امامت و ولایت بوده است.

وی بیان کرد: حضرت‌عباس (ع) در روز عاشورا وقتی به سوی دشمن هجوم می‌برد، رجز می‌خواند: "من از مرگ، آن هنگام که بانگ بر می‌آورد بیمی ندارم، تا این که پیکرم در میان دلیرمردان به خاک افتد. جانم فدای جان پاک پیامبر (ص) باد. منم عباس که کارم آب آوری است و از دشمنان نمی‌هراسم.

این کارشناس مذهبی گفت: الان آمریکای جنایت‌کار سپاهیان بُرومند ما را تهدید به ترور می‌کند، جواب این سرداران ما جواب قمربنی‌هاشم (ع) بود که ما را به مرگ تهدید می‌کنید ما از مرگ هراسی نداریم و آرزوی ما شهادت است.

عامری‌راد افزود: این‌گونه برخورد را تنها از ولایت‌مداران می‌توان توقع و انتظار داشت که جان و مال و هستی مولی خویش را بر خود مقدم می‌دارند. این که دین او راهی دیگر برای او نگذاشته است. به این دلیل است که به تمام و کمال در برابر حق و دین و ولایت تسلیم است و تسلیم در مقابل امام‌حسین (ع) را عین اطاعت و تسلیم در برابر خداوند و رسول (ص) می‌شمارد.

وی گفت: امام‌صادق (ع) در بیانی زیبا در وصف قمربنی‌هاشم (ع) می‌فرماید: "کان عمنا العباس‌بن‌علی نافذ البصیره، صلب الایمان، جاهد مع ابی‌عبدالله و ابلی بلاء حسنا؛ عموی ما عباس‌بن‌علی (ع) دارای بصیرت دینی و استواری در باور بود. در راه خداوند در رکاب ابی‌عبدالله جهاد کرد و نیکو آزمایش داد و به شهادت رسید.

این پژوهشگر دینی گفت: این مطلب به خوبی نشان می‌دهد که فداکاری حضرت‌عباس (ع) همانند فداکاری برادری برای برادر نیست، بلکه نمی‌توان این فداکاری و جانفشانی را جز در عنوان "ولایت‌مدادی و اطاعت از ولایت تعبیر و تفسیر کرد.

عامری‌راد گفت: ایشان از اهل بصیرت و ولایت و از صالحین بودند. در زیارت مخصوص حضرت‌عباس (ع) هم به همین نکته اشاره می‌شود که: "اشهد انک مضیت علی بصیره من امرک مقتدیا بالصالحین و متبعا للنبیین؛ شهادت می‌دهم عمر با برکت خود را در بصیرت گذراندی، به صالحان اقتدا و از جمیع انبیا پیروی کردی.

وی ادامه داد: عزاداران حسینی و ابالفضلی، راه و روششان راه این فرمانده ولایت‌مدار است که در روز عاشورا در حمایت از ولایت جان خود را تقدیم کرد و وفاداری خود را در اشعار حماسی و رجزخوانی‌هایش باز گفت، چنان که فرمود: والله ان قطعتموا یمینی/ انی احامی ابدا عن دینی/ وعن امام صادق الیقینی/ نجل النبی الطاهر الامینی؛ به خدا سوگند اگر دست راستم را قطع کنید، من هرگز از حمایت دین و از امام صادق و یقینی خودم که فرزند پیامبر پاک و امین است دست بر نمی‌دارم.

این خطیب حسینی گفت: حضرت‌عباس (ع) در این عبارت به صراحت اعلام می‌دارد که آن چه او را در میدان جنگ نگه داشته و جانش را تقدیم می‌کند، حمایت از دینی است که براساس اصول ولایتمداری از معصومان (ع) بنیاد نهاده شده است؛ بنابراین آن چه عامل وفاداری اوست، ایمان به ولایت و اطاعت و دفاع از حوزه ولایت است.

این استاد حوزه گفت: در خصوص صفت باب‌الحوائج بودن ایشان، اینکه باب یعنی درب و حوائج جمع حاجت‌هاست. به ایشان باب‌الحوائج گفته می‌شود، چون حضرت‌عباس (ع) به گونه‌ای است که وقتی بسیاری از افراد به در خانه ایشان رفته‌اند، هم سریع پاسخ گرفته‌اند و هم نتیجه‌های خوبی دریافت کرده‌اند حتی اگر مسلمان نبوده باشند.

عامری‌راد افزود: با نگاه کردن به بخش‌هایی از تاریخ، متوجه می‌شویم که بسیاری از افرادی که مسلمان هم نبوده‌اند هم برای رفع مشکل خود به حضرت قمربنی‌هاشم ابوالفضل‌العباس (ع) مراجعه و پاسخ دریافت کرده‌اند.

وی گفت: افراد غیرمسلمان وقتی پاسخ حوائج خود را از حضرت‌باب‌الحوائج (ع) دریافت کردند، به یک شکل استثنایی نسبت به حضرت‌ابوالفضل (ع) نگاه می‌کنند و حتی در روز شهادت قمربنی‌هاشم (ع) و در روز تاسوعا که به بزرگ‌داشت ایشان اختصاص دارد، نذر و نیاز و بذل و بخشش بسیاری می‌کنند.

این استاد دانشگاه بیان کرد: کراماتی زیاد از این شخصیت والامقام نقل شده، اما آنچه خودم شنیدم را محضرتون عرض میکنم، در مسیری سوار قطار بودم در کوپه‌ای که نشسته بودیم یکی از مسافرین ارمنی مذهب بود، در میانه‌ی صحبت‌مان گفت: که ما روز تاسوعا برای حضرت‌عباس نذری می‌دهیم.

وی ادامه داد: من از او پرسیدم که فلسفه‌اش چیست؟ گفت داستانی دارد که برای شما نقل می‌کنم، فرزندم بیمار بود و از کمر به پایین را احساس نمی‌کرد و توانایی راه رفتن نداشت و هر کجا را که بگویید برای شفا و درمانش رفتیم و تقریبا همه پزشکان ما را ناامید کرده بودند.

عامری‌راد افزود: آن شخص گفت: روز تاسوعایی بود، دسته‌ی عزاداری از کنار خانه ما می‌گذشت و من و همسرم از بالای بالکن در حال تماشای عزاداری بودیم، مداح دسته این شعر را میخواند "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، علمدار نیامد... " دل من و همسرم شکست، همسرم گفت شنیدم که این آقایی که سقای تشنه‌های کربلا بوده باب‌الحوائج است و هرکس هر حاجتی داشته باشد برآورده میکند.

وی بیان کرد: زن آن شخص ارمنی گفت: بیا نذر کنیم که اگر فرزندمان را هم شفا داد روز تاسوعا برای عزاداران غذا تهیه کنیم. وی می‌گفت هنوز حرف من و همسرم تمام نشده بود که صدای فرزندم را شنیدم که صدا می‌زد بابا پاهام را دارم حس می‌کنم، پاهام دارد گرم میشود، ما دُرسته ارمنی هستیم، ولی از ارادتمندان قمربنی‌هاشم هستیم.

منبع: فارس

نظر شما