صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

معرفی کتاب؛

تعریف نقش قدرت در شکل‌گیری و گسترش جوامع با «قدرت» برتراند راسل

۱۳۹۹/۰۶/۲۰ - ۰۹:۴۸:۴۳
کد خبر: ۱۰۵۶۰۱۸
«قدرت» کتابی نوشته برتراند راسل نویسنده و فیلسوف اهل کشور ولز است. راسل این کتاب را دربارهٔ آنچه در سال ۱۹۳۸، زمانی که پنج سال از عمر حکومت نازیسم در آلمان می‌گذشت نوشت.

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، شیوه بحث راسل در کتاب «قدرت» بیشتر تاریخی است تا تحلیلی و نمونه‌های تاریخی فراوانی را از چگونگی تراکم و تبلور قدرت و کاربرد آن نقل کرده‌است.

برتراند راسل استدلال می کند که قدرت، هدف غایی انسان است و به شکل ها و نمودهای مختلف، مهم‌ترین عنصر در شکل گیری و گسترش تمام جوامع است. راسل که این کتاب را در اواخر دهه 1930 و در زمانی می نوشت که اروپا به خاطر ایدئولوژی های افراطی چندپاره شده بود و جهان در آستانه جنگ قرار داشت، تصمیم گرفت تا «علمی نوین» را کشف کند تا معنای رویدادهای شوکه کننده زمانه و رویدادهای پیش رو را تبیین سازد. نتیجه این تصمیم راسل، کتاب «قدرت» شد؛ اثری ارزشمند که خود راسل آن را یکی از مهم ترین آثارش در نظر می گرفت.

مضمون این کتاب دربارهٔ کاربرد بیرحمانه قدرت در اروپای پیش از جنگ جهانی دوم است. نویسنده تلاش کرده‌است از منظر جامعه‌شناسی سیاسی و همچنین نگاه فلسفی، بررسی موشکافانه و همه‌جانبه ای از ماهیت قدرت ارائه دهد. وی در فصول مختلف کتاب، صورتهای قدرت و همین‌طور قدرت از منظر روحانیون و پادشاهان را بررسی می‌کند، سپس به تبیین «قدرت برهنه» و «قدرت انقلابی» می‌پردازد و تأثیر ایدئولوژی را بر منشأ قدرت می‌سنجد. در فصول پایانی نیز تلاش می‌کند مقوله قدرت را از صافی اخلاق و صورت بندی‌های فلسفی بگذراند.

برتراند راسل در این کتاب در باب قدرت چنین می‌گوید: «برای جهان امیدی نیست، مگر آن‌که بتوانیم قدرت را مهار کنیم و آن‌ را نه در خدمت این گروه یا آن جبار متعصب، بل‌که در خدمت تمامی نوع بشر به کار گماریم، از سفید و زرد و سیاه، فاشیست و دموکرات؛ زیرا علم وضعی پیش آورده است که یا همه بمانند یا همه بمیرند.»

«قدرت» ترجمه نجف دریابندی، انتشارات خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۱، تهران.

نجف دریابندری در مقدمه کتاب «قدرت» و در معرفی این کتاب می‌نویسد: «این کتاب در پاسخ مسائلی نوشته شده است که در سال ۱۹۳۸ در اروپا مطرح بود؛ هنگامی که پنج سال از عمر حکومت نازی‌ها در آلمان می‌گذشت و بیش از یک سال به آغاز جنگ جهانی دوم نمانده بود. در آن روزها نگرانی شدید و کاملا موجهی از «کاربرد بی رحمانه‌ی قدرت» در اروپا وجود داشت که بازتاب آن در صفحات این کتاب می‌بینیم. پس از چهل سال بی‌گمان قدرت راسل مقدار زیادی فعلیت خود را از دست داده است. ولی مسئله‌ی قدرت در همه‌ جای جهان در یک روز مطرح نمی‌شود، و آن‌چه در یک جا ممکن است مسئله‌ی کمابیش کهنه‌ای به نظر برسد در جای دیگر چه بسا مسئله‌ی روز باشد.»

نظر شما