علیاصغر شعردوست ادیب، پژوهشگر، نمایندۀ أسبق مجلس شورای اسلامی، سفیر اسبق ایران در تاجیکستان در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: من به استاد شهریار علاقهمند بودم و در تبریز به دلیل رادیو و وظیفه اداری مکرر به دیدار ایشان میرفتم.
در این دیدارها دستگاهی با خود میبردیم و با استاد صحبت میکردیم و اگر ایشان سرحال بودند شعر میخواندند و ما هم ضبط میکردیم و در برنامهها این صداها به تناسب پخش میشد. استاد یک اعتمادی به من داشتند بهنحوی که بعد از اینکه من به تهران آمده بودم هم، اگر مثلاً کسانی میخواستند با استاد دیدار کنند یکی از کسانی که میگفتند با او صحبت کنید بنده بودم. یکبار من از ایشان پرسیدم استاد این چه رازی است که شما میفرمایید که من به شما بگویم، درصورتیکه شما ممکن است بشناسید یا صلاح بدانید به کسی وقت بدهید؟ استاد فرمودند: «بعضی از اینها، شیاطین هستند میخواهند از من حرفهایی بگیرند و ضبط کنند و بعد منعکس و پخش کنند، من میخواهم آدمهایی که میآیند، آدمهای معتمدی باشند».
زمانی که تهران بودم هم از حضور استاد شهریار بهرهمند میشدیم و چند برنامه ویژه با حضور ایشان ساختیم که از شبکه سراسری پخش شد. یکی از کارهای خوبی که در آن زمان صورت گرفت ضبط یک زندگینامه تصویری کامل از شهریار بود که آقای طرزمی با یک واحد سیار از تهران به تبریز آمدند و آن را تولید کردند.
روز پاسداشت شعر و ادب پارسی، آنگونه که شایسته است ملی نشده!
شعردوست خاطرنشان کرد: شهریار شاعر بزرگ و محبوب روزگار ما است و من بسیار خوشحالم که طرح اینجانب بابت نامگذاری روز درگذشت استاد شهریار به عنوان روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی به ثبت رسید و پس از تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی از سال 1379 در واقع 20 سال است که در تقویمها جا گرفته، اما نقیصه بزرگی که وجود دارد این است که این روز آنگونه که شایسته است ملی نشده و در همچین روزی باید شعر و ادب پارسی و به تبع آن به شعر و ادب اقوام ایرانی و به شخصیت و آثار استاد شهریار بیشتر پرداخته شود و برنامههای درخور در فضای مجازی و حقیقی تدارک دیده شود؛ متأسفانه اتفاق چشمگیری به چشم نمیخورد و در سالهای گذشته هم کمتر شاهد برگزاری مراسم درخوری بودیم. تکمله این طرح این بوده که ما جایزه ادبی استاد شهریار را برای شعر معاصر ایران داشته باشیم که متأسفانه تا کنون اجرایی نشده است. گنجاندن سرودههایی از استاد شهریار در کتابهای درسی و مطرح کردن مباحثی مربوط به این شاعر در دروس دانشگاهی به منظور شناساندن شهریار به نسل جوان خبری نیست و حتی بحث شهریارشناسی که در دانشکدههای کشورهای همسایه ایران مطرح است نیز در کشور ما خبری نیست. خواهش من از مسئولان و سیاستگذاران فرهنگی این است که به این مسئله مهم توجه داشته باشند. این روز را باید به عنوان فرصتی برای پرداختن به شعر فارسی در کشور ما و دیگر کشورهای همسایه که به زبان فارسی شعر میسرایند، غنیمت بدانیم و همت و حضور مسئولان اجرایی، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و سیاستگذاران فرهنگ و هنر کشور لازم است تا این روز واقعاً ملی شود.
همیشه بیمهریها نسبت به استاد شهریار زیاد بود و یکی از دلایل بیمهری به این شاعر بزرگ، حسادت بود. به هر حال شهریار شاعر محبوبی بود و این حسادتها طبیعی است. استاد من، آقای شفیعی کدکنی میگفتند که: «من قبل از انقلاب هم و بعد از انقلاب هم، در دو مقطع به دانشجویانم در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران گفتم بیهیچ ملاحظهای سه شاعری که از همه بیشتر میپسندید را بنویسید. در هر دو مقطع اولین شاعر «شهریار» نام گرفت».
در مجلس ششم در سال 78 که من به عنوان نمایندۀ تبریز از طرف مردم انتخاب شدم، ایده اختصاص دادن یک روز از سال به روز شعر در فکر من وجود داشت، البته تأکید دارم که این پیشنهاد هیچ ارتباطی با نمانده بودن من در مجلس شورای اسلامی ندارد. با برخی از بزرگان کشور که مطرح میکردم از آن استقبال میکردند اما اقدامی صورت نمیگرفت. ایران در دنیا به کشور شعر شناخته شده است و باید جلوی فراموشی این موضوع مهم را میگرفتیم، ما در تقویمان روزهایی برای هنرهای مختلف در نظر داریم اما تا پیش از زمانی که روز بزرگداشت شعر و ادب پارسی ثبت شود چنین روزی نداشتیم که بخواهد به شعر و ادب اختصاص داشته باشد. در آن زمان تصمیم گرفتم خودم برای به ثبت رساندن این روز دست به کار شوم، طبیعتاً برای انتخاب روز شعر به دنبال یک روز به خصوص بودم و به سراغ شعرای بزرگی چون «حافظ»، «سعدی»، «مولانا»، «فردوسی» و... رفتم اما دیدم که در سال یک روز را به این شعرا اختصاص دادهاند و البته نمیشد فقط به یکی از این شعرا توجه داشت، چرا که هر کدام موافقان و مخالفانی دارند و اگر مثلاً ما به مولانا توجه داشتیم یک عده قطعاً میگفتند که چرا به سعدی توجه نشده است.
برای من مهم بود که شخصیت مدنظر نسبتی با دوران ما داشته باشد و از طرفی من قصد داشتم در این روز یک جایزه هم به شاعری در کشور اهدا شود که این هدف من لزوم انتخاب یک شاعر معاصر را بیشتر میکرد و طبیعتاً ما باید به سراغ یک شاعر معاصر میرفتیم. در بین شعرا نامهای بسیاری به چشم میخورد اما واقعاً حتی مخالفان شهریار هم تفوق او را میپذیرند؛ در این وضعیت باز هم برخی آمدند و اعتراض کردند و مثلاً نامهایی مثل سهراب سپهری را مطرح کردند اما من علاوه بر معاصر بودن نکات دیگری نیز مدنظرم بود. شهریار پس از انقلاب یک دهه زندگی کرده بود و واقعاً با مردم زندگی کرده بود و بدون اینکه کسی به او بگوید برای نهضت سوادآموزی، جهاد سازندگی، برای اشخاصی مثل آقای خامنهای، رفسنجانی، بهشتی، شهدای هفتم تیر و... شعر سرود.
شهریار خودش به من گفته بود: «من سال 57 خسته شده بودم، پیر شده بودم، شعر میگفتم حال نوشتنش را نداشتم. انقلاب یک روح دیگری در من دمید و من دوباره جوان شدم. من این یک دهه را جهاد قلمی کردهام. من نمیتوانستم بروم بجنگم ولی جهاد قلمی کردم و این یک دهه دوران جهاد قلمی من است».
شهریار مکتب و راهی نوین در غزلسرایی ایجاد کرد
نماینده مردم تبریز اسکو آذرشهر در دورهٔ ششم مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: شهریار واقعاً شخصیتی منحصر به فرد است که هر انسان منصفی با هر نوع نگرش به جامعیت او، اشتهار پیش از انقلاب و تسلط او بر ادبیات کلاسیک و پدید آوردن سبکها و شیوههای جدید در شعر را میپذیرد و او را انتخاب میکند. شهریار زمانی شروع به غزل سرودن کرد که همه معتقد بودند دوره غزلسرایی به سر آمده و همه قافیهها، شکلها و مفاهیم در غزل آورده شده و دیگر نوآوری در این شعر امکانپذیر نیست اما شهریار با تصویرگرایی، رمانتیسم و با یک روش نوین مکتب و راهی ایجاد کرد و به محبوبیت رسید. شهریار شاعری است که اگر در خیابان از مردم درباره او بپرسید همه او را میشناسند و به نحوی با شعرهایش ارتباط برقرار کردهاند.
ما پیشنهاد روز بزرگداشت شعر و زبان پارسی را مطرح کردیم و من به رئیس جمهور وقت نامه نوشتم، در ارسال این نامه از تجربههایم استفاده کردم و نامه را محرمانه تلقی کردم و از دفتر رئیسجمهور، به شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانۀ شورای فرهنگ عمومی خواستم که این موضوع را رسانهای نکنند، چرا که میدانستم در صورت رسانهای شدن جوی به راه میافتد که اجازه ثبت این روز داده نمیشود.
آقای رئیسجمهور این موضوع را بهعنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع کرد به شورای فرهنگ عمومی، من دو جلسه در شورای فرهنگ عمومی رفتم و از این موضوع دفاع کردم. سرسختترین مخالفین استاد شهریار حضور داشتند و دعوت کرده بودند که بیایند و مخالفت کنند و من استدلال میکردم. مهمترین استدلالم این بود که اگر شهریار نه، پس چه کسی؟ با هر معیاری که میخواهید بسنجید، از نظر مردمیبودن، فخامت زبان، محتوا، کیفیت، زیستن با انقلاب، معاصربودن و... شهریار نمونه بینظیری بود.
زمانی که من در تاجیکستان سفیر شدم تصورم بر این بود که شهریار را به دیگر کشورها معرفی میکنیم اما دیدم پیش از فروپاشی شوروی گزیده دیوان این شاعر در آنجا با الفبای کریل چاپ شده است.
شعر ترکی شهریار یک امتیاز بزرگ برای او است
او افزود: بسیاری اشعاری که شهریار به زبان ترکی سروده را دستمایه قرار داده و مسائلی را مطرح میکنند که من قبول ندارم. یک شاعر بزرگ میگفت، شاعری که اکثر سرودههایش به زبان ترکی است، نمیتواند شاعر ملی ایران باشد. من در جواب به این استاد گفتم این دیگر به ترازوی عقل احتیاج ندارد، شما در ترازوی وزنکشی هم بگذارید، معلوم میشود که سرودههای ترکی شهریار به اعتبار کمیت، یکدهم سرودههای فارسیاش است ولی با همین کمیت کم، شهریار به شعر ترکی هویتی داد که به قول خودش خنجر را به خرما تبدیل کرد.
قبل از شهریار، شعر ترکی حداکثر بیانیههای حزبی و وارداتی از جاهای دیگر بود. شهریار وقتی«حیدر بابایه سلام» را سرود، یک شعری که فولکلر، مفاهیم عرفانی، دینی، زیستی و همهچیز در آن جمع است، به قول بعضی از محققین ترک، این شعر تبدیل شد به شعر پرچمی جهان ترک. ما نیامدیم که بگوییم روز بزرگداشت شعر و ادبیات ترکی، گفتیم «روز بزرگداشت شعر و ادبیات فارسی». شاعری که در هر دو زبان شاهکار بیافریند اصلاً پیدا نمی کنیم. در فارسی شعری بگوید که مهرداد اوستا بیاید بگوید پای شما را میبوسم استاد. در سیسالگی شهریار، آن القاب را ملکالشعرای بهار برای شهریار استفاده کند، خود شهریار به من گفت، من خجالت میکشیدم وقتی بهار آن القاب و الفاظ را برای من استفاده میکرد. در شعر فارسی به آن اوج برسد، در شعر ترکی نیز به اوج برسد. همین شعر «حیدر بابایه سلام» بسیار مقلد داشته، از سوی بسیاری از شاعران، ولی آنها حتی نتوانستهاند به جایگاه شهریار نزدیک شوند.
به طور کل شعر ترکی شهریار یک امتیاز بزرگ برای او است. شهریار بهعنوان یک شاعر تبریزی و ترک زبان، اگر شعر ترکی نداشت یک نقص در او به حساب میآمد. شعر ترکی شهریار هم، در انحصار اسلام و ایران و اعتقادات خودش است.
عامل ماندگاری شعر شهریار پیوند شعر او به یک عالم ماورایی و قدسی است
این محقق خاطرنشان کرد: شهریار به عوالمی از عرفان دست پیدا کرده بود که هنوز برای بسیاری دست نیافتنی و ناشناخته است و تنها عدهای خاص آن را درک میکنند. شعر را نمیشود صرفاً با قافیه پرداختن سرود باید در روح شاعر چیزهایی جاری باشد که او بتواند از عالم بالا الهام بگیرد. به اعتقاد من شهریار این امتیاز ویژه را داشت وگرنه در چنین جایگاه بالایی قرار نمیگرفت. من عامل ماندگاری شعر شهریار را به پیوند شعر او به یک عالم ماورایی و قدسی میدانم.
ما در مراسم بزرگداشت استاد شهریار که در تالار وحدت برگزار شد، از فرزند آیتالله مرعشی نجفی دعوت کردیم که درباره ماجرای خواب ایشان در رابطه با شعر «علی ای همای رحمت» صحبت کند. ایشان درباره این موضوع در این مراسم صحبت کردند و ما آن را به ثبت رساندیم.
مناعت طبع از ویژگیهای خاص شهریار بود
شعردوست در ادامه گفت: مناعت طبع شهریار دیگر ویژگی خاص این شاعر بزرگوار است. اجازه بدهید یک خاطره از ایشان تعریف کنم. پیش از انقلاب شهریار به عنوان رئیس کتابخانه سلطنتی منصوب میشود، یک خانه در شمیرانات تهران برای هدیه به شهریار در نظر میگیرند اما شهریار امتناع میکند. پس از انقلاب هم آقای میرمحمدی نمایندۀ مردم قم یک چک بهعنوان صله برای شهریار آورد، ما خدمت شهریار بودیم، گفت من صله نمیخواهم و ما هر چه اصرار کردیم با وجود اینکه ایشان شاید وضعیت مالی مساعدی نداشت نپذیرفت که این پول را دریافت کند.
برخی سعی دارند این روز را حذف کنند
اولین دبیر شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور خاطرنشان کرد: متأسفانه از چند سال گذشته برخی سعی دارند این روز را حذف کنند. چند سال پیش در یک مراسم در مشهد که با حضور مدیر کلهای اسبق و سابق ارشاد، معاونان استان و... برگزار شد گفتند که از وزیر فرهنگ و ارشاد خواستهاند روز بزرگداشت فردوسی را بهعنوان روز بزرگداشت زبان و ادب پارسی بگذارند.
متأسفانه این طرح به تصویب رسید و من به مسئولان کشوری و استانی اعتراضم را مطرح کردم. هیچکس منکر بزرگ بودن فردوسی نشده است ولی ما با نامگذاری این روز قصد داشتیم شهریار را که میخواستند از دستمان در بیاورند برای خودمان حفظ کنیم. به نظر من روز 27 شهریور روز بسیار مهمی در تقویم ما است و نباید دچار این انحراف شویم که شهریار را در مقابل فردوسی قرار دهیم.
با تمام مشکلات فیلمنامه، سریال «شهریار» را اثری خوب و قابل قبول میدانم
شعردوست در پایان درباره تولیدات نمایشی با موضوع زندگی شهریار گفت: از بین شاعران معاصر ما فکر میکنم تنها شهریار است که سریالی با محوریت زندگی او ساخته شده است. ساخت این سریال به پیشنهاد من بوده و هم به عنوان مشاور طرح و هم به عنوان مشاور فیلمنامه در تولید این اثر حضور داشتم اما در مراحلی از کار به دلیل ضعف پرداخت فیلمنامه و هم به دلیل سلایق خاص کارگردان سریال آقای کمال تبریزی به نظر من برخی مشکلات در این سریال وجود دارد اما به طور کل سریال «شهریار» را اثری خوب و قابل قبول ارزیابی میکنم.
شهریار آنقدر زندگی پر فراز و نشیبی دارد که به نظر من هنوز آثار هنری موجود درباره او از جمله این سریال و دیگر آثار مستند نتوانستهاند سیمای نورانی استاد شهریار را به صورت جدی و کامل مطرح کند. امیدوارم که با این نوع کارها به علاقهمندی نسل جوان ما به شعر کمک موثری کند. شهریار با مردم زیسته و همه لحظات زندگی خود را با حیات مردم عجین کرده و از این جهت است که شعر و شخصیت شهریار مطلوبیت دارد، توجه به او توجه به شعر و ادبیات را به دنبال دارد و امیدوارم که با فضاهای امروزی کشور و رواج فضاهای مجازی نسبت به تولیدات فاخر و در خور شأن استاد شهریار و در خور شأن شعر ایرانی و به ویژه شعر ترکی استاد شهریار در ساخت برنامهها و آثار متناسب به صورت جدی توجه شود.