صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

دامنه انحصار صداوسیما و مرزهای نظارت

۱۳۹۹/۰۶/۲۶ - ۱۲:۴۵:۴۸
کد خبر: ۱۰۵۹۴۷۷
قادر باستانی- پژوهشگر ارتباطات و رسانه

 

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ اصناف سینمایی بسیار نگران هستند. آنها فکر می‌کنند اگر صدور مجوز آثار فیلم و سینما به دست صداوسیما بیفتد، کارشان دچار اختلال جدی خواهد شد. واقعا در دنیا انگشت‌نما شده‌ایم که یک بخش نظام، نظارت بخش دیگر را قبول ندارد و می‌خواهد انحصار همه آثار فرهنگ و هنر را در دست بگیرد. واقعیت این است که تلویزیون در رقابت با سینمای خانگی شکست‌ خورده و اکنون به جای اصلاح، درصدد تسلط بر رقیب خود برآمده است. تازه نظام صدور مجوز در دنیا منسوخ شده و دوران آن گذشته است و غیر از آثار خاص برای کودکان که نیاز به دریافت مجوز پیش از ساخت دارد، تولیدکنندگان آثار فرهنگی، با مسئولیت خودشان و در چارچوب قوانین و مقررات، محتوا تولید می‌کنند و در صورت تخلف از قانون، با برخورد دادگاه مواجه می‌شوند. هراس از نظارت تلویزیون، به خاطر غلبه سلایق و تنگ‌نظری‌های محفلی و جناحی بر صرف رعایت قانون و مقررات است. صداوسیما متأسفانه طبق قانون اساسی، انحصار تولید و پخش رادیو و تلویزیون را برعهده دارد و در 40 سال گذشته، مخصوصا سه دهه اخیر، چارچوب‌های شکلی و سلیقه‌ای، گاه فراتر از قانون برای خود ساخته و درون آن گرفتار شده است. این سازمان، عملکرد ناموفقی داشته که ریزش مخاطب و رونق‌یافتن شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان ماهواره‌ای، ازدست‌دادن مرجعیت خبری به نفع شبکه‌های خبری بیگانه و نیز بی‌اعتمادکردن مخاطبان و ضعف مستمر در قدرت اثرگذاری اجتماعی و سیاسی، از نتایج آن بوده؛ به نحوی که در آخرین انتخابات سراسری در اسفند سال گذشته، کمتر از نصف واجدین شرایط در آن مشارکت کردند و این شکستی مهم و محرز برای صداوسیما بوده است. اصرار بر حفظ وضعیت موجود و حتی افزودن به حوزه مسئولیت صداوسیما، عجیب نیست. برخی دستگاه‌ها دوست دارند دامنه انحصار خود را گسترده کنند. آنها در حال و هوای چند دهه گذشته سیر می‌کنند و نمی‌خواهند باور کنند که فناوری‌های ارتباطی جدید، همه مناسبات گذشته را تغییر داده و کنترل تولید محتوا با صدور مجوز، دیگر به افسانه‌ها پیوسته است. فرار از واقعیت، به تحقق اهداف فرهنگی کشور کمکی نمی‌کند، بلکه صرفا اقشار بیشتری را ناراضی می‌کند و در نهایت نتیجه‌ای جز بدگمانی حاصل نمی‌شود. سطح تولیدات محتوای فرهنگی، نازل و مبتذل شده؛ این ادعای درستی است، اما دلیل آن ضعف نظارت وزارت ارشاد نیست. دلایل عمیق‌تری دارد که دقت و توجه به آنها ضروری است. 

یکی اینکه در دنیا این‌طور نیست که هر اثری تولید می‌شود، فاخر است. هرگز چنین نیست. مخاطب تعیین‌کننده است. مخاطب، به طور معمول اثر مبتذل و بی‌کیفیت را نمی‌پسندد و به لحاظ اقتصادی، برای تولیدکننده صرف نمی‌کند اثر بد و ضعیف بسازد. بالابردن ذائقه مخاطبان عام، وظیفه دستگاه‌های فرهنگی، از جمله صداوسیما بوده که در سه، چهار دهه اخیر، مشغول‌شدن به رنگ لباس و ظاهر بازیگران، آنها را از این مهم دور داشته است. مخاطب جوان ایرانی، بر اثر کژکارکردی دستگاه‌های فرهنگی، توجه خود را معطوف به ظواهر آثار فرهنگی و نیز دقت در نمایش موارد ممنوعه کرده است. 

تفاوت سریال‌های تلویزیونی با سریال‌هایی که ارشاد برای نمایش خانگی مجوز داده، در چیست؟ تفاوت در این است که نظارت صداوسیما برای پوشش دختران و زنان، جدی‌تر و سخت‌تر بوده و نیز تلاش شده پیام فیلم و سریال، در خدمت دیدگاه‌های خاص باشد و در سریال‌های خانگی چنین نبوده است. مجموعه‌هایی چون قهوه تلخ، شهرزاد، شاهگوش، دندون طلا، هم‌گناه و ساخت ایران، آثار فاخری بودند و از بسیاری از سریال‌های تلویزیونی، هم به لحاظ کیفیت فنی و هم محتوایی بهتر هستند و البته با هزینه به مراتب کمتری ساخته شدند و حتی سریال‌هایی چون قلب یخی، کرگدن، دل، خواب‌زده و نهنگ آبی، از متوسط کیفی مجموعه‌های تلویزیونی، بالاتر و بهتر تولید شده و در این رقابت رسانه‌ای، صداوسیما بازنده بوده است. در صداوسیما، هر چه فضا بسته‌تر شده، دیگر خبری از تولید آثاری چون برنامه نود، مجموعه شب‌های برره، شب دهم، در چشم باد و سریال‌های فاخر قرآنی نمی‌شود.

تلاش صداوسیما برای تسلط بر فضای مجازی، مشکل آنها را با مخاطبان ناراضی حل نخواهد کرد، بلکه باعث تاراندن بیشتر آنها به سمت محتوای خارج از مرزها می‌شود. آنهایی که صداوسیما را به تسلط بیشتر سوق می‌دهند، توجه داشته باشند اینکه فناوری‌های جدید، این امکان را فراهم کرده که محتوا و اطلاعات بدون اینکه به وسیله نهادها و سازمان‌های سلسله‌مراتبی، پردازش شده باشد، مستقیم در اختیار استفاده‌کنندگان قرار گیرد؛ به علاوه با چنین محتوا و اطلاعاتی، مردم می‌توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و تازه هرچه فناوری پیشرفته‌تر می‌شود، مقابله با این روند، سخت‌تر و حتی غیرممکن می‌شود. راه درست این است که متولیان رسانه ملی، به جای گستردن دامنه انحصار و مرزهای نظارت، موانع قانونی تأسیس ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی توسط بخش خصوصی را از طریق مجمع تشخیص مصلحت برطرف کنند. در چنین شرایطی، عیار گوهر صداوسیما مشخص و تنوع تولید محتوا، منجر به تولید آثار فاخر و ارزشمند می‌شود. حذف رقیب و بازی با معیشت هزاران خانواده‌ای که از صنعت سینما و تولید محتوای فرهنگی ارتزاق می‌کنند، آخر و عاقبت خوشی ندارد و باید به عرف دنیا توجه کرد و تجربه کشورهای موفق را برای بهبود شرایط موجود، الگو قرار داد. اصرار بر مسیر اشتباه و نیز ناراضی‌تراشی، هنر نیست.

منبع:شرق

نظر شما