به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ استان کرمانشاه بالغ بر ۲ میلیون نفر جمعیت دارد که ۳۰ درصد از این جمعیت زیر ۱۸ سال دارند. استانی که همچون سایر مناطق کشور با معضلی به نام کودکان کار دست و پنجه نرم می کند. کودکان کاری که بعضا به کولبری نیز مشغول می شوند و خطرات جدی آن ها را تهدید می کند. طبق آمار رسمی، بهزیستی استان کرمانشاه تعداد کودکان کار این استان را 1000 نفر می داند که به صورت پاره وقت و دائم مشغول به کار هستند.
می خواهم پولدار شوم
یکی از همین کودکان کار مانی نام دارد که با 14 سال سن به کولبری مشغول بوده است. مانی ساکن شهرستان پاوه و در مقطع اول متوسطه مشغول به تحصیل است. کودکی با نمرات خوب که دوست دارد در کنار تحصیل به یک فوتبالیست حرفه ای بدل شود. مانی می گوید با تمام توان تلاش می کنم تا وضعیت مالی خود را ارتقا دهم و در آینده به کودکانی که توان مالی ندارند کمک می کنم تا بتوانند به راحتی درس بخوانند. او می گوید که در شهرش پسر بچه هایی هستند به علت مشکلات اقتصادی مجبورند تا کار کنند و نمی توانند درس بخوانند.
اغلب این کودکان به گردو فروشی مشغول هستند که در زبان محلی به آن شارو گفته می شود و با سن و سالی کم به خانواده خود کمک می کنند تا روزگار بگذرانند.
خانه ما در سال 96 خراب شد
مادر مانی نیز ناراحتی هایی دارد و می گوید در زلزله سال 96 در کرمانشاه خانه آن ها تخریب شده است و هم اکنون خانه ندارند. بنیاد مسکن برای ساخت خانه وام داده است اما در این سه سال قیمت مصالح ساختمانی چند برابر شده و عملا دیگر نمی تواند خانه خود را تکمیل کند و فقط توانسته ستون های خانه را تاسیس کند. در حال حاضر مستاجر است و هزینه های خانه نیز به سختی به دست می آید. از کمیته امداد فقط ماهانه 350 هزار تومان دریافت می کند.
او می گوید: نان آور خانه ما مانی بوده است که او نیز در حین کولبری مصدوم و هزینه های درمان او نیز به مشکلات ما اضافه شد.
این مادر و کودک در روستای شمشیر، در چند کیلومتری پاوه زندگی میکنند. مادر مانی بعد از جدایی از همسرش، به تنهایی بار زندگی را به دوش می کشد. او ابتدا از طریق پختن نان کسب درآمد می کرد اما بعد از گران شدن آرد دیگر این کار برای او منفعت مالی نداشت اما از ۲ سال قبل وقتی مانی بزرگ تر شد، گفت که او هم میخواهد کولبری کند. او میگفت غیرتش قبول نمیکند که مادرش به کولبری برود اما او در خانه بماند.
برای درمان به تهران آمده ام
حالا چند روز از این حادثه تلخ می گذرد و زن جوان و پسرش گرفتار بیمارستان هستند. مانی پس از حادثه خونریزی زیادی داشت. چشم، بینی و صورتش به تخته سنگ ها خورده بود. پس از درمان اولیه در درمانگاه او را به خانه بردند. چند روزی در خانه بود اما چون خونریزی داشت مجبور شدند دوباره او را به بیمارستانی در کرمانشاه ببرند. مانی 4 روز در آنجا بود اما پزشکان گفتند به خاطر آسیبی که به چشمش وارد شده باید به تهران منتقل شود و حالا در تهران نیز در حال ادامه درمان او هستند.
این تنها روایت سختی های یکی از کودکان کار استان کرمانشاه بود. سختی هایی که به باور متخصصین جامعه شناسی ریشه در عوامل متعددی دارد و در مسیر حل این معضلات سختی های زیادی وجود دارد.
معضل کودکان کار صرفا محدود به حضور آن ها در چهارراه ها نیست/کولبری سیاسی شده است
نادر امیری، استاد جامعه شناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در این خصوص به خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا گفت: معضل کودکان کار متاسفانه به مرحله ای رسیده است که دیگر در همه استان ها همه گیر شده است. متاسفانه امروزه حتی نگاه نهادهای مردم نهاد و شهروندان نیز به کودکان کار اشتباه است. زمانی که نوع نگاه طبقاتی خود را تغییر دهیم مشاهده می کنیم که معضل کودکان کار صرفا محدود به حضور آن ها در چهارراه ها و تمیز کردن شیشه خودروها نیست و زمانی که به حاشیه شهرها رجوع می کنیم با پدیده ای به مراتب سخت تر از باور ذهنی خودمان از کودکان کار مواجه می شویم.
او افزود: کار کودکان در کارگاه ها و کوره های آجرپزی شاید نمونه ای از شرایط سخت آن ها باشد. امروزه حتی فروش کودکان نیز مرسوم شده است و از آن ها در قاچاق موادمخدر استفاده می شود و این پدیده ای است که در تمام کشور وجود دارد. اشتغال کودکان در کارگاه های ساختمانی و خانگی شاید بیشترین عرصه ای باشد که کودکان کار در آن مشغول به کار هستند.
این استاد دانشگاه با اشاره به کولبری کودکان در استان کرمانشاه خاطرنشان کرد: تعداد کودکان که در منطقه پاوه و اورامانات مشغول به کولبری هستند کم است اما باید توجه کرد که این پدیده وجود دارد و اگر تعداد آن ها در این حوزه کم است اما در مشاغل سخت دیگری تعداد قابل توجهی از آن ها وجود دارد. دو مقوله جغرافیا و نوع شغل شاید در حاشیه باشند و مسئله مهم تر ریشه ها و علت هایی است که کودکان را به سمت اشتغال سخت کشانده است.
امیری افزود: زمانی به یاد کودکان کار می افتیم که یک جریان رسانه ای ایجاد شود و پس از مدتی باز هم آن ها را فراموش می کنیم. امروزه کولبری تبدیل به یک سوژه جذاب شده است و همه توجهشان به آن سمت است اما در اطراف شهر کرمانشاه کودکان به مراتب مظلوم تری در کارگاه های ساختمانی مشغول به کار هستند که به هیچ وجه دیده نمی شوند زیرا آن زیبایی بصری را ندارند.
این جامعه شناس تاکید کرد: امروزه کودکان در اطراف شهر کرمانشاه در محلی کار می کنند که افراد بزرگسال به سختی در آن محل ها می توانند 5 دقیقه حضور داشته باشند. برخی از مشاغل کودکان تبدیل به یک سوژه سیاسی شده است و به همین علت همگان به آن توجه می کنند و این نگاه سیاسی مانع می شود تا به مشکل اصلی این کودکان رسیدگی شود.
استاد دانشگاه رازی کرمانشاه گفت: نگاه به حل مشکلات کودکان کار مستمر نیست و نبود همین توجه مستمر است که این معضل را سالیان سال دست نخورده نگه داشته است. زمانی که کودک حقوق کمتری دریافت می کند و حقوقی که بزرگسالان می خواهند را دریافت نمی کند خود به خود یک شبکه مافیایی ایجاد می شود تا به صورت مستمر از کودکان بهره گیرند، موردی که شاید در عرصه کولبری در ارتفاعات کرمانشاه نیز به وجود آمده باشد. پایه روی آوردن کودکان به کار کردن، وضعیت نامطلوب اقتصادی است.
امیری با اشاره به توجه اشتباه به معضل کار کودکان افزود: شعار منع اشتغال کودکان به قدری زینتی و جلب توجه کننده است که به تبعات آن توجهی نمی شود. نباید کودکی که در سن نوجوانی سرپرست خانواده شده است به بهانه این شعارها از کار کردن منع شود. اصل کار کردن افراد کمتر از 18 سال نمی تواند مسئله ناخوشایندی باشد بلکه باید به صورت ریشه ای فکر کرد.
او عنوان کرد: اگر نوجوان و یا کودکی که درآمد خانواده را تامین می کند به شغلی مشغول نباشد پس چه کسی می خواهد زندگی آن ها را تامین کند. موسسات دولتی و خصوصی نمی توانند همه این خانواده ها را تامین کنند.
این جامعه شناس در پایان گفت: باید سختی ها را از چشم آن ها مورد توجه قرار داد و خودمان را در جای آن ها بگذاریم تا اینکه برای آن ها سختی های بیشتری ایجاد کرد. زمانی مشکلات کودکان کار تا حدودی برطرف می شود که توانمندسازی در دستور کار قرار گیرد.
//انتهای پیام:7