صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یک گفت‌وگوی متفاوت با «مجید مسچی» درباره استانداردها و شاخص‌های سالن‌‌های سینما

بین «سینمای خوب» و «سالن خوب» باید تفکیک قائل شد

۱۳۹۹/۰۶/۲۹ - ۱۲:۰۹:۵۶
کد خبر: ۱۰۶۰۵۶۷
مجید مسچی با اشاره به این که بین «سینمای خوب» و «سالن خوب» باید تفکیک قائل شد گفت: ممکن است مجموعه‌ای تجاری با 10 سالن سینما امکانات مناسبی برای مراجعان نداشته باشد. بدون شک نوع چیدمان صندلی‌ها و امکان دسترسی‌ به مکان‌های خاص، سطح کیفی سینما را تعیین می‌کند. اگر بخواهید سینمای خوب داشته باشید، حتماً باید سالن‌ خوبی از حیث چیدمان و فرم فراهم کنید. فاجعه برای سینما زمانی اتفاق می‌افتد که نه فرم و ساختمان و چیدمان خوبی داشته باشد، نه فیلم خوبی اکران کند.

به گزارش گروه روی خط رسانه خبرگزاری برنا، مجید مسچی متولد 1335 تهران و دارای مدرک کارشناسی مهندسی الکترونیک از دانشگاه صنعتی شریف است. او حدفاصل سال‌های 1358 تا 1384 در سمت‌هایی چون مدیر واحد عکاسی شبکۀ اول سیما، مدیر پشتیبانی تولید سیما، مدیر تولید شبکۀ دوم سیما، مدیر تولید بنیاد سینمایی فارابی، قائم‌مقام مدیرعامل بنیاد یادگار‌های فرهنگی و قائم‌مقام بنیاد سینمایی فارابی مشغول به فعالیت بوده است. عضویت در شورای ارزشیابی هنرمندان (بخش عکس)، عضویت در هیأت مدیرۀ موزۀ سینما، مؤسسۀ سینماشهر و مؤسسۀ رسانه‌های تصویری و ریاست هیأت مدیرۀ شرکت پشتیبانی و تجهیز سینمای ایران و مدیریت مؤسسۀ سینماشهر از دیگر مسئولیت‌های مهندس مسچی به شمار می‌رود.

«داود ضامنی» پژوهشگر سینما در گفت‌وگویی مشروح با «مجید مسچی» درباره سالن‌سازی در سینمای ایران به بحث پرداخته است که گزیده‌ای از آن را از نظر می‌گذرانید.

*استانداردهای سالن‌سازی

مسچی در این گفت‌وگو درباره استانداردهای ملی یا بین‌المللی ساخت‌وساز در سینما گفت: تا آنجا که اطلاع دارم در داخل کشور آیین‌نامه‌هایی برای سالن‌های سینما وجود دارد که معمولاً قدیمی هستند و بر مبنای «سینماهای تک‌سالن» نوشته شده‌اند. البته پس از انقلاب چندبار ویرایش‌ شدند، ولی مبنایشان سینماهای تک‌سالن بوده است. نگاه نویسندگان این آیین‌نامه بیشتر معطوف به بخش ایمنی و دغدغه‌شان این بوده است که اگر در سینما اتفاقی بیفتد، مردم بتوانند از سینما خارج شوند. همیشه به دوستان گفته‌ام که در کنار این دغدغه، به آیین‌نامه‌‌ای نیاز داریم تا بگوید مردم چگونه وارد سینما شوند. چون دغدغۀ ما باید چگونگی ورود مردم به سینما باشد.

او با اشاره به ایجاد تغییرات اساسی در قواعد ساخت سینما در دنیا گفت: سینماها در گذشته فقط یک سالن داشتند، ولی امروز سینماهایی با چندین سالن ساخته می‌شوند. دو الگو در این زمینه وجود دارد؛ مجتمع‌های تجاری بزرگ یا «مال» هایی که سینما بخش جدایی‌ناپذیر آنهاست و در مرتبة بعد سینماهایی که مستقل از مجتمع‌های تجاری هستند.

مسچی در بخش دیگری از  این گفت‌وگو اظهار داشت: تقریباً هیچ «مال» یا مجتمع‌تجاری بزرگ در دنیا ساخته نمی‌شود که سینما نداشته باشد. البته تعداد سینماهایی که مستقل از یک مجموعة تجاری فعالیت می‌کنند بسیار کمترند، ولی در هر دوی آنها دیگر شخصی به نام مالک وجود ندارد، بلکه زنجیره‌های بزرگ سینمایی با بیش از چهارهزار سینما در اختیار مدیریتی واحد قرار دارد. در واقع زنجیره‌های سینمایی، خودشان سازنده و معمار سینما هستند؛ این‌طور نیست که زنجیرة ام.‌ای.‌سی با یک مهندس یا پیمانکار قرارداد ببندد تا او برایش سینما طراحی کند و بسازد. همۀ این افراد و تجهیزات داخل آن مجموعه وجود دارند. بنابراین، زنجیرة سینمایی ام‌.ای‌.سی تیم طراحی و تیم سازنده دارد. حتی بعضی از زنجیره‌های سینمایی، مدل صندلی انتخابیِ خاص خودشان را دارند و آن خاص‌بودگی تقریباً نقش آرم آن زنجیرة سینمایی را بازی می‌کند. به این ترتیب، سازندة صندلی‌ها حق ندارد طرح و ایدة ساخت آنها را به سینمای دیگری بفروشد؛ تا این حد در جزئیات دقیق هستند. دربارۀ تجهیزات و نوع عایق‌های‌ صوتیِ به کاررفته در سالن هم این قوانین وجود دارد. به همین دلیل پوشه‌های  اطلاعاتی آنها معرض دید همگان قرار نمی‌گیرد. بنابراین، مسابقه‌ای هم برای انتخاب بهترین طرح یا نقشۀ ساخت سینما برگزار نمی‌کنند. همۀ این عوامل درون سیکل یا چرخه‌ای بسته قرار دارد. شما اگر در گوگل جست‌وجو کنید، پلان سینما را طرحی بسیار ساده می‌پندارید و چیزی دستگیرتان نمی‌شود. شرکت MC استانداردهایی دارد که منتشر نمی‌کند، ولی این به آن مفهوم نیست که هیچ استانداردی در این زمینه وجود ندارد. مثلاً در بخش‌های فنی مانند کیفیت صدا و تصویر استانداردهای بسیار روشنی به چشم می‌خورد.

 

*دلایل رونق ساخت پردیس‌های سینمایی

مسچی با اشاره به تأسیس پردیس‌های سینمایی گفت: ساخت سینمای چند سالنه، بیش از 30 سال است که رواج یافته است چرا؟ چون در جهان امروز تعدد سالن‌های سینمایی نوعی قدرت‌نمایی فرهنگی به شمار می‌آید؛ در آمارهای جهانی ثبت می‌شود؛ در فهرست مظاهر فرهنگ و هنر کشورها می‌آید و هر کشوری به آن می‌بالد. به همین دلیل، تقریباً همۀ کشورها سعی می‌کنند مجموعه‌های سینمایی با بیش از بیست ‌سالن داشته باشند تا در ردیف استانداردهای جهانی قرار بگیرند. سؤالی که می‌توانیم طرح کنیم این است که آیا ساخت مجموعه‌ای با چندین سالن سینمایی بهتر و ارجح است یا ساخت همین تعداد سالن در دو مکان متفاوت شهر؟

او ادامه داد: مدتی پیش در مقاله‌ای ‌خواندم، وجود حدود 16 سالن سینما در یک مجموعه، امکان بهره‌وری را به شکلی مطلوب تقویت می‌کند. اما بیش از این تعداد، دلایلی از جمله مدیریت هزینه‌های جاری و نیروی انسانی، غیرعلمی است. با وجود این، سینماهایی با 20 سالن هم وجود دارد. البته این اصول و قواعد باید بر مبنای نیاز تماشاچی تغییر کند.

 

*دلیل استقبال مردم از فیلم دیدن در سالن سینما

این کارشناس درباره دلایل استقبال مردم از سالن سینما با وجود تکنولوژی‌های خانگی اظهار داشت: پاسخ به این سوال که چرا با وجود رقیب‌هایی در این سطح از توانمندی، مردم همچنان به سینما می‌آیند، به‌تنهایی بحث مفصلی می‌طلبد. یکی از دلایلش ابعاد و اندازۀ تصویر است. مردم در منزلشان چنین ابعاد تصویری را نمی‌توانند ببینند. معماری در نسل‌جدید سالن‌های سینمایی به سمت سالن‌های مربعی گرایش دارد و آن سالن‌های سینمایی اتوبوسی کم‌کم در حال برچیده شدن است. خط قرمز این سالن‌ها، اندازۀ تصویرشان است. به این معنا که هر چه اندازة تصویر کوچک‌تر باشد، آن سالن از رقابت با دیگر سالن‌های سینمایی بازمی‌ماند. به همین دلیل می‌کوشد تا آنجا که ممکن است ابعاد تصویرش را بزرگ‌تر کند.

او گفت: عامل فنی بعدی در برانگیختن مردم برای رفتن به سینما، صداست. سینما از جهت جنس صدا همچنان جذابیت خودش را دارد. چرا که حاوی پُرشمار فرکانس‌های ملایم است. شرایط زیستی اجازه نمی‌دهد صدایی که در سالن سینما می‌شنوید، در آپارتمان بشنوید. همسایه‌ها اعتراض می‌کنند و حق هم دارند. بنابراین، صدا و کیفیت آن از جمله انگیزه‌هایی است که مردم را علاقه‌مند می‌کند در سالن سینما به تماشای فیلم بنشینند و به همین دلیل توجه به آن، در طراحی سینما بسیار اهمیت دارد.

مدیرعامل سینماشهر در بخش دیگری از این گفت‌وگو اظهار داشت: می‌خواهم میان «سینمای خوب» و «سالن خوب» تفکیک قائل شوم. ممکن است مجموعه‌ای تجاری با 10 سالن سینما امکانات مناسبی برای مراجعان نداشته باشد. بدون شک نوع چیدمان صندلی‌ها و امکان دسترسی‌ به مکان‌های خاص، سطح کیفی سینما را تعیین می‌کند. اگر بخواهید سینمای خوب داشته باشید، حتماً باید سالن‌ خوبی از حیث چیدمان و فرم فراهم کنید. فاجعه برای سینما زمانی اتفاق می‌افتد که نه فرم و ساختمان و چیدمان خوبی داشته باشد، نه فیلم خوبی اکران کند. علاوه بر استانداردهایی که باید در سالن‌ها رعایت شود، نوع قرارگیری فضاهای متفاوت در کنار یکدیگر در این سالن‌ها بسیار تعیین‌کننده است. اگر بخواهید سینمایی را با 10 سالن اداره کنید، بستگی به نوع ساختمان یا طراحی سینما، حدوداً به کمک 12 نفر کارمند نیازمندید، ولی اگر خوب طراحی نشده باشد، این تعداد به 50 نفر می‌رسد. برای مثال، فرض کنید اگر اتاق پروژکشن سالن‌ها یکی و به هم مرتبط باشد، با کمک دو کارمند می‌توان 10 سالن را پشتیبانی کرد، ولی اتاق پروژکشن هر سالن جداگانه باشد، خواه‌ناخواه هزینۀ استخدام نیروی انسانی افزایش می‌یابد.

او گفت: در «پردیس ملت» که چهار سالن با چهار اتاق پروژکشن دارد، برای ادارة سالن‌ها به چهار آپارات‌چی نیاز است. پس چگونگی چینش سالن‌ها در کنار یکدیگر بسیار مهم است. اگر سینما را در زمان ساخت، بدون رعایت جزئیاتِ بهره‌برداری طراحی کنید و بسازید، در زمان بهره‌برداری با مشکلات بزرگی روبه‌رو می‌شوید. سالن سینما باید طوری ساخته شود که بیشترین بهره‌برداری را با کمترین هزینه و نیروی انسانی داشته باشد.

مسچی با اشاره به اشتباهات سالن‌سازی در کشور گفت: در ایران خطاهای متعدد در طراحی بیش از هر کشور دیگر خودنمایی می‌کند. مثلاً یکی از ویژگی‌های «مولتی تریبلکس ایده‌آل» وجود هماهنگی معنا‌دار در ظرفیت سالن‌های آن و وجود سالن‌های بزرگ و سالن‌های کوچک در کنار یکدیگر است. این وضعیت به چند دلیل مناسب است. یکی از آن دلایل، فراهم آوردن امکان گردش طبیعی در فروش بلیت فیلم‌هاست تا فیلم پُرفروش در سالن بزرگ‌تر و فیلمی که فروش کمی دارد، در سالن کوچک‌تر به نمایش درآید. در بسیاری از سینماهای دنیا، در کنار سالن 700 نفره، سالن 50 نفره هم وجود دارد و این یک اصل است. اما مثلاً در «پردیس ملت»، (قبل از اضافه شدن سالن‌های جدید توسط مدیریت مجموعه) چهار سالن با ظرفیت مساوی به چشم می‌خورد. در مصاحبه با طراح این مجموعه، متوجه شدم چیزی که برای او اهمیت داشته، تقارن ساختمان بوده تا بنای ساخته شده، به قول خودش، به شکل یک «پاپیون» دیده شود؛ پاپیونی که در دو سر آن دو سالن سینما وجود دارد! ممکن است این اولین تجربۀ آن مهندس بوده باشد؛ تجربه‌ای که معرض آزمایش قرار نگرفته تا مشخص شود که موفق است یا خیر، ممکن است این مهندس فقط به زیبایی ساختمان فکر می‌کرده است. بهره‌بردار آن سالن سینمایی هم ممکن است با خود بگوید چهار سالن 250 نفره دارم و غافل است از این احتمال که ممکن است یک فیلم مشخص، حدوداً 600 نفر تماشاچی داشته باشد و یک فیلم دیگر فقط 10 نفر! ولی تماشاگران هر دو فیلم ناچارند به سالنی 250 نفره وارد شوند. حال آنکه بهتر می‌بود یک سالن 400 نفره و یک سالن 100 نفره وجود می‌داشت تا درآمد سینما دو برابر شود.

او در ادامه اظهار داشت: در شیراز مجموعه‌ای سینمایی به‌نام «خلیج‌فارس» ساخته شده که شش سالن سینمایی دارد با 230 نفر گنجایش برای هر سالن. کسی توجه نکرده سینمای خوب، سینمایی است که ظرفیت سالن‌هایش متفاوت باشد و هر چه اختلاف ظرفیت شدیدتر باشد، بهتر است. چون همیشه و در همۀ دوره‌ها فیلم‌های پُرمخاطب و کم‌مخاطب وجود داشته و دارند.

 

* تفاوت بسیار اساسی و عمدۀ سالن‌های سینما در قبل و بعد از انقلاب

مسچی گفت: یک تفاوت بسیار اساسی و عمدۀ سالن‌های سینمایی در قبل و بعد از انقلاب، نقش تعیین‌کنندۀ شهرداری در تعریف تجاری از کاربری سینما قبل از انقلاب بوده است. به این معنا که اگر یک واحد تجاری می‌داشتید، مختار بودید هر زمان مصمم شُدید، بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای آن را تخریب و به مغازه تبدیل کنید. بعد از انقلاب کاربری سینما فرهنگی شد. بنابراین، امکان آن وجود ندارد سینما را خراب و آن را به ملکی تجاری تبدیل کنید، مگر آنکه مبلغی را برای تغییر کاربری بپردازید و البته پیش از آن، کاربری جدید با «طرح جامع شهر» هم‌خوانی داشته باشد.

او ادامه داد: در گذشته خیابان لاله‌زار، محل تمرکز رستوران‌ها و کافه‌‌ها بوده و به همین دلیل تعداد زیادی سینما و سالن‌های تئاتر در آنجا ساخته شده است. خیابان جمهوری هم چون از مراکز تفریحی بوده، تعداد سینماها در این خیابان بیشتر از دیگر مناطق شهری است. بعید است در آن دوران، دولت از ابتدا تصمیم به ساخت سینما در این خیابان‌ها داشته، بلکه به گمانم این تمرکزها به‌طور طبیعی رخ داده است. درست همان‌طور که اگر امروز قصد داشته باشید در خیابان انقلاب مغازه‌ای باز کنید، قاعدتاً باید کتابفروشی باشد. اگر میان این کتابفروشی‌ها مغازة لوازم خانگی باز کنید، به نظر می‌رسد شکست بخورید. برعکس در خیابان شریعتی باید به‌جای کتابفروشی، مغازة لوازم خانگی باز کنید. شاید آن زمان این خیابان‌ها بورس سینما بوده‌اند... بعد از انقلاب، سینماها بر اساس الگوی هم‌جواری با مجموعه‌های تجاری ساخته شدند. به هرحال در همه جای دنیا رسم بر این است و توجیه دارد. مجموعۀ تجاری بزرگی که در آن سالن سینما هم دارد، فرصت بسیار مناسبی برای جذب چند هزار نفر مخاطب در روز است. تماشاگران سینما می‌توانند مشتری‌های بالقوة واحدهای تجاری باشند. از آن سو واحدهای تجاری هم می‌توانند به سینما کمک کنند؛ چون تماشاگران در حین دیدن فیلم یا بعد و قبل از آن، حتماً از رستوران یا کافی‌شاپ مستقر در آن واحد تجاری خرید می‌کنند و چه بسا سری هم به شهربازیِ مجموعه بزنند. این الگویی است که در همه‌جای دنیا هست و ساخت سینما به مفهوم مستقل تقریباً منسوخ شده است.

 

*پراکندگی سالن‌سازی و موقعیت جغرافیایی سالن‌ها

او درباره پراکندگی سالن‌سازی و موقعیت جغرافیایی سالن‌های سینما در کلانشهری مثل تهران گفت: سینما را باید جایی بسازید که زمین باشد؛ در نقطه‌ای از شهر که بتوانید به‌راحتی روی آن دست بگذارید و بگویید می‌خواهم اینجا سینما بسازم. در مواردی که بخش خصوصی وارد عمل می‌شود، قاعدتاً جانمایی سینما تابع شرایط واحدهای تجاری است. مثلاً مجموعۀ «کوروش» در غرب تهران، یک مجموعۀ تجاری است که تراکم جمعیتی‌اش از طبقۀ وسط به سمت طبقات بالا رو به افزایش است. در حال حاضر  مجموعۀ «چهار سو» که با پنج سالن سینما در تقاطع جمهوری و حافظ ساخته می‌شود، یک بازار مدرن با هفت طبقه پارکینگ است و احتمالاً جشنوارۀ امسال افتتاح شود. این مجموعه درست روبه‌روی «بازار موبایل علاء‌الدین» قراردارد که بورس موبایل آن منطقه است و با داشتن کافی‌شاپ و بستنی‌فروشی و رستوران، یک مجتمع چند منظورة  جدید محسوب می‌شود که تا اندازه‌ای با بازارهای قبلی متفاوت است. در اینجا خریدار موبایل می‌تواند هم فیلم تماشا کند، هم احیاناً به رستوران برود. به‌هرحال بخش تجاری جانمایی این مجموعۀ فرهنگی را تعیین کرده است، نه ماهیت سینما. اگر یک روز تعطیل ساعت 9 شب به این مجموعه بروید، شاید خلوت باشد و احساس امنیت نکنید، در حالی‌که اگر همین مجموعه را در سعادت آباد می‌ساختند، حتی نیمه‌شب هم شلوغ بود.

 

* شاخص‌های سالن‌سازی در دنیا

مسچی در ادامه با برشمردن شاخص‌های سالن‌سازی در دنیا گفت: سینما در دنیا شاخص‌هایی دارد که برخی از آنها را برشمردیم. برای مثال، میزان فروش سینمای ایران اطلاعات خاصی به شما نمی‌دهد، ولی اگر این میزان را با سال‌های پیش از آن و با دیگر کشورها مقایسه‌ کنید، سنجش وضعیت امروز سینمای ایران از نظر استانداردهای جهانی ممکن خواهد شد. گاهی یونسکو چنین نمودارهایی ارائه می‌دهد. در این نمودارها حدود پانزده شاخص وجود دارد. این شاخص‌ها این امکان را به شخص می‌دهند تا تصویر روشنی از وضعیت سینمای کشورهای گوناگون به‌دست آورد ـ بدون اینکه شخص به آن کشورها سفر کرده باشد. این شاخص‌ها می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های هنری و فرهنگی هم اثرگذار باشند.

او گفت: شاخص درآمد سرانه نشان می‌دهد هر شهروند در طول سال چندبار به سینما رفته است. اگر این آمار را بر نقشۀ آماری دنیا منطبق کنید، پس‌زمینه یا الگوی معناداری به شما می‌دهد. به نظر می‌رسد، هر چه درآمد سرانة کشورها بیشتر باشد، مردم آن کشور، بیشتر به سینما می‌روند. میانگین سالانۀ سینمارفتن در آمریکا و ایسلند چیزی حدود پنج است؛ یعنی هر آمریکایی پنج‌بار در سال به سینما می‌رود. نتیجة ضرب این عدد در جمعیت آمریکا 5/1 میلیارد قطعه بلیت یا 5/1 میلیارد بار تماشای فیلم است. این رقم در کانادا، استرالیا و ژاپن حدود چهار، در کُره 5/2 و در اروپای غربی حدود 3 است، ولی در اروپای شرقی این رقم به کمتر از یک می‌رسد. بالاترین عدد این نمودار در اروپای شرقی (یوگسلاوی) است که رقم آن به یک می‌رسد، ولی در بلغارستان و رومانی این‌ عدد به 3 دهم می‌رسد. مفهومش این است که شهروند بلغار هر پنج‌سال یک‌بار به سینما می‌رود. این رقم در روسیه به‌طور متوسط حدود یک و دو دهم است. پس هر چه درآمد سرانه بیشتر باشد، این عدد رشد می‌کند؛ مثلاً این عدد 10 سال پیش در کرة جنوبی تقریباً 7 دهم بود، ولی امروز 5/2 است. این نشان می‌دهد که درآمد سرانۀ مردم افزایش یافته است. کشورهای اروپایی و آمریکایی در این زمینه به ثبات رسیده‌اند، به‌طوری که این عدد در حدی متوسط ثابت مانده است. از سوی دیگر این عدد در کشوری مانند چین رشد حیرت‌‌انگیزی داشته است. در دو سال اخیر، هر سال فروش سینما در این کشور به دو برابر سال پیش رسیده است؛ این یعنی یک منحنی با شیب بسیار تند. البته همۀ کشورها این‌طور نیستند. در حقیقت ثبات این عدد، الگویی طبیعی است.

مسچی اظهار داشت: شاخص بعدی مکانیت است. اگر روزی تصمیم بگیرید کسب و کاری به نام سینما داشته باشید، در ابتدا باید بررسی کنید راه‌اندازی آن در چه مکانی مناسب است. آمار به شما می‌گوید این کار را باید در شهری بزرگ و در مناطق برخوردار و ثروتمند انجام دهید که درآمد مردم بیشتر است. حال اگر «شهرک امید» و «شهرک غرب» را برای ساخت سینما درنظر بگیرید، قاعدتاً باید در شهرک غرب سینما بسازید؛ این منطق اقتصادی سینماست.

او در ادامه گفت: شاخص دیگر «سرانۀ فروش بلیت» است. سرانة فروش بلیت به شما نشان می‌دهد هر صندلی سینما در سال چند قطعه بلیت می‌فروشد. به این شاخص، «فرکانس اِشغال» یا «درآمد صندلی» هم می‌گویند. «سرانۀ فروش بلیت» این امکان را به شما می‌دهد تا میزان فروش بلیت را در سالن سینماهای گوناگون مقایسه کنید. حتی این امکان را به شما می‌دهد تا میزان فروش بلیت را در شهرهای متعدد در کنار هم قرار دهید، نوسان‌هایش را بررسی کنید و گاه آمار کشوری را با کشور دیگر قیاس کنید. سرانۀ فروش بلیت در آمریکای شمالی و اروپا تقریباً حدود دویست است. مفهومش این است که هر صندلی در سال 200 قطعه بلیت می‌فروشد و این عدد به نوعی «ضریب اشغال» به شمار می‌رود. البته در نگاه دقیق علمی با یک واسطه، مشخصاً ضریب اشغال نیست، ولی علامتی از ضریب اشغال است. به این معنا که هر چه این عدد بیشتر باشد، راندمان سینما بیشتر بوده است. چرا گفتم که دقیقاً ضریب اشغال نیست؟ به این دلیل که اگر سینمایی در سال، روزانه پنج سانس فیلم به نمایش بگذارد، مفهومش این است که یک صندلی را 1500 بار عرضه کرده است و وقتی مشتری 200 بار آن را پیش‌خرید می‌کند، باید 200 را تقسیم ‌بر 1500 کنید. پس چیزی حدود 15 درصد ضریب اشغال شماست! حال چرا این عدد دقیق نیست؟ به این دلیل که بعضی از کشورها سانس‌‌های کم‌تری دارند، مثلاً اسپانیا در دو یا سه سانس فیلم‌هایش را اکران می‌کند، بنابراین، آمار متفاوت است. به همین دلیل آن را یکسان کردند و به جای آن، معیار را صندلی قرار دادند. در این صورت، دیگر تفاوتی ندارد که سینما چند سانس فیلم اکران کرده باشد، بلکه فروش بلیت محاسبه و بعد مقایسه می‌شود تا آمار درآمد برآورد گردد.

مسچی گفت: در کنار سینماهایی که به آن اشاره شد، سینماهایی هستند که سرانة فروش بلیت در آنها 30 یا 40 صندلی در سال است. اما اینجا این عدد را باید جور دیگری تحلیل کرد؛ توزیع نامتوازن درآمد در سینمای ایران که تفاوت‌هایی چون تفاوت سینمای قدیمی و جدید در شهرهای بزرگ و کوچک، سینماهای چند سالنه و تک‌سالنه و مواردی از این دست، باعث پدید آمدن آن است. برای اینکه تصور روشنی از موضوع پیدا کنید، باید بگویم در کشور ما حدوداً 200 سینما با 320 سالن وجود دارد. البته بعضی از آنها فقط یک سالن و بعضی‌ هم چند سالن دارند. عدد200 را در ذهن داشته باشید! از این تعداد، پنج سینما به‌تنهایی 50 درصد فروش را از آن خود کرده‌اند. اگر دامنۀ این سینماها را به 50 برسانید، یعنی 50‌ سینمای اول پُرفروش هستند که از کل فروش سرانة بلیت، 97 درصد متعلق به آنهاست. مفهومش این است که 150 سینما داریم که فقط 3 درصد فروش دارند. به عبارت دیگر، آمار واقعی عبارت است از 50 سینمای پُرفروش و فعال و 150 سینمایی که هیچ نقشی در اقتصاد سینما ایفا نمی‌کنند ـ حتی تأمین مخارج خود از این راه. بنابراین، در آمار فروش هم سهم اندکی از ضریب اشغال از آنِ آنهاست. بیشتر این سینماها در شهرهای کوچک قرار دارند و قدیمی هستند. حال آنکه هر چه سینماها جدیدتر، دارای سالن‌های بیشتر و مرتبط با مناطق پُردرآمد شهری باشند، رتبة بیشتری در آمار فروش به‌دست می‌آورند.

او در بخش پایانی این گفت‌وگو تأکید کرد: سینماسازی با ساختمان‌سازی تفاوت‌هایی دارد. زمانی در مقام مهندس، ساختمانی را برای کسی طراحی می‌کنید که آن فرد در آنجا راحت زندگی کند و هر روز نکتۀ جدیدی کشف کند و بگوید چه جالب! مهندس سازنده به همۀ اینها فکر می‌کند. ولی در سینما، سینماگر باید علاوه بر رعایت عواملی که تأثیر روانی بر مخاطب می گذارد و او را تحریک می‌کند باز هم به سینما بیاید، هزینه‌های سینمارفتن را برای او کاهش دهد. چون ممکن است مخاطب تأثیر روانی بسیار خوبی از سینما دریافت کند، ولی هزینة رفتن به سینما برایش مقرون به‌صرفه‌ نباشد.

 

 

 

نظر شما