صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشت؛

گردشگری و اشتغال! فرصتی برای جذب سرمایه گذار در مناطق آزاد

۱۳۹۹/۰۷/۰۶ - ۲۳:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۶۵۰۶۲
دکتر مجید صیاد نورد کارشناس مناطق آزاد در یادداشتی به تحلیل فرصت های سرمایه گذاری در حوزه گردشگری مناطق آزاد پرداخت .

به گزارش خبرگزاری برنا از گیلان ، فارغ از مستندات آماری موجود در خصوص کسب و کارهای جهانی که براساس آن صنعت گردشگری،سومین صنعت درآمدزای بین المللی در اقتصاد جهانی را از آن خود ساخته،و این واقعیت که ایران از نظر جاذبه های طبیعی و تاریخی به ترتیب در رتبه های پنجم و دهم جهانی قرار دارد، باید پذیرفت که در خاورمیانه آشوب زده قرن بیست و یکم، امن ترین کشوری که با تنوع آب و هوایی،جغرافیایی،فرهنگی و تاریخی-تمدنی خود باید شاهد حضور چند ده میلیونی گردشگر باشد ایران است، اما تا قبل از کرونا براساس آمار رسمی موفق به جذب بالغ بر 8.5 میلیون نفر گردشگر گردید.

ایجاد معاونتی تحت عنوان فرهنگی،اجتماعی،گردشگری مناطق آزاد-که در هر منطقه در قالب ساختار اداری جداگانه ای عمل می کند-به دولت اول احمدی نژاد بازمی گردد و تبلور آن نیز در دولت دوم وی با حضور حمید بقایی بر مسند دبیری شورایعالی مناطق آزاد همراه بود؛ همان فردی که همزمان رییس سازمان میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی را تحت مدیریت داشت.

در واقع همچون باورهای غلط در خصوص نقش و کارویژه های مختلف صنعت گردشگری در اقتصاد ملی، پیش از آن ساختار ذهنی و برون داد نهادی در قامت یک مدیریت یا معاونت مرتبط با فرهنگ،گردشگری و امور اجتماعی ساکنین مناطق آزاد، به ناسیه متولیان متبادر نشده بود!؟ ازباب مثال می توان به باور غلط نسبت به مفهوم توسعه پرداخت که: توسعه را بر باب صفت تفصیلی که صفتی مشبهه بالفعل در ادبیات عرب بوده و در معنا از وسعت مکان و اشغال فضای بیشتر می گوید؛ اما در تصویر ذهنی شده مدیران دولتی و نمایندگان مجلس؛ توسعه صرفاً در شاخص های اقتصادی و صنعتی تمیز داده می شود.

اما جدای از ضعف در انگاره ها و فهم درست از کارکرد و کارویژه های فرهنگ و گردشگر در مناطق آزاد در مراحل اولیه؛ تجربه عملکرد مناطق آزاد در حوزه های مرتبط با صنعت گردشگری به صورت تخصصی ظرف سال های اخیر عملکرد قابل دفاعی در مقابل سرزمین اصلی را نشان می دهد.البته در این میان با کمال احترام به عملکرد و مساعی ارزشمند سایر مناطق آزاد،منطقه آزاد کیش با هیچ یک از نمونه های مشابه ملی قابل قیاس نبوده و در کفه جداگانه ای قابل ارزیابی است (درخصوص اینکه چگونه کیش به برند گردشگری ایرانی در خلیج فارس تبدیل شد باید در رفتارهای مدیریتی سازمان عامل آن از دهه هفتاد تاکنون مداقه کرد، مسیری که تداعی کننده ضرب المثل خشت اول است)

سئوال اصلی یادداشت پیش روی، براین محور بنا نهاده شده که مناطق آزاد را چه به معاونت و یا فعالیت در مسیر جذب گردشگر؟

-خانواده آل نهیان از سال های اولیه آخرین دهه قرن گذشته با برگزاری جشنواره ای تحت عنوان مهرجان دبی،مساعی خود را بر جذب سرمایه های سرگردان ایرانی و کسب جایگاه محوری برای خود در عرصه اقتصاد،ترانزیت و گردشگری خاورمیانه و خلیج فارس در قبال ایران و عراق برآمده از جنگی هشت ساله بنا نهاده بودند(عراقی که با حکومت صدام غرب خلیج فارس را درگیر جنگ دیگری نیز کرده بود). در این جشنواره که از نیمه دوم اسفند ماه هر سال آغاز شده و تا بعد از سیزده بدر ایرانی تداوم می یافت،برنامه های متنوعی از کنسرت خوانندگان خارج نیشن ایرانی،کاهش قیمت هتل ها و پروازها به دبی،مراکز خرید،قرعه کشی و اهدای جوایز به شرکت کنندگان،را در دستور کار قرار دادند.چنین شد که دبی با جذب سرمایه گذاران ایرانی که برای تفریح و خوش گذارانی که در عرصه اجتماعی و رسمی آن زمان ایران غیرمجاز بود،سنگ بنای شهر رویایی کنونی خود را برسازی کرد.

-براساس آئین نامه های موجود ورود و خروج گردشگر در مناطق آزاد بدون ویزا مجاز بوده که مهمترین تجربه این فرصت قانونی معطوف به همکاری مناطق آزاد اروند و کیش در سال 96 است که با همکاری پلیس مهاجرت و گذرنامه کشور محقق شد.آیا نمی توان از چنین ظرفیتی به عنوان فرصتی جهت راه اندازی تورهای طبیعت گردی و تورهای فرهنگی میان مناطق آزاد ایران بهره برد.مناطقی که یا در لیست میراث جهانی یونسکو قرار داشته یا از این قابلیت برخوردارند؛که از نمونه ها می توان به جنگل حرا،جنگل هیرکانی،کلیسای استفانوس مقدس تا کوه های مریخی،در کنار تنوع قومی و فرهنگی به صورت همزمان اشاره کرد.این تمرکز زمانی اهمیت بیشتری پیدا می کند که توجه داشته باشیم اولاً بُعد جغرافیایی میان مناطق آزاد امکان اینکه یک گردشگر صبح در خلیج فارس شنا کرده و عصر در ماکو برف بازی نماید را فراهم می کند و ثانیاً قرابت های قومیتی ساکنین مناطق آزاد زمینه تقویت مولفه های هویتی مشترک ایرانی با اقوام کشورهای همجوار را تداعی و تقویت می کند.

-در نمایشگاه و جشنواره های فرهنگی-هنری-گردشگری می توان گریزی به نظرات میخائیل باختین در خصوص مابه ازاء های برگزاری کارناوال و منطق گفتگو در فضاهای اینچنین، زده و براساس آن تصریح کرد،برپایی نمایشگاه و جشنواره های فرهنگی، فرصتی جهت بازشناسی،تبادل نظر،بازاریابی،ارائه تصویری واقعی و دسته اول از ایران و ایرانی به منظور زدودن غبارهای پروژه ایران هراسی؛ است.

-گردشگری دارای زبان بین المللی همه فهمی است که گزاره های آن در همه نقاط جهان با زبان مشترکی قابل درک می باشد.پس در دوره جهانی شدن می توان اثرات تخریبی تحریم های بین المللی شده امریکا را باتکیه بر زبان گردشگری،مزیت همسایگی با پانزده کشور و قرار گرفتن در مسیر کریدورهای بین المللی، کاهش داد.

-مناطق آزاد در نمونه ها و شاخه های مختلف گردشگری همچون اکوتوریسم(گردشگری طبیعت)،توریسم سلامت،توریسم ورزشی،فرهنگی،تاریخی،مذهبی،سلامت و پزشکی در همه مناطق و یا در برخی مناطق دارای ظرفیت ها و فرصت های قابل توجهی جهت سرمایه گذاری و یا بهره برداری می باشند،که بخش بسیار اندکی از آن تحقق یافته است.

-گردشگری بستری برای درآمدزایی نیز محسوب می شود،تجربه های موفقی در ترکیه،فرانسه،اسپانیا و حتی لبنان قابل مشاهده بوده و درآمدزایی از جشنواره و نمایشگاه را نیز می توان در برگزاری رویدادهای ورزشی به عنوان مصداق مورد توجه قرار داد.

-هزینه ایجاد شغل در صنعت گردشگری(به جز حوزه های ساخت هتل و مراکز تفریحی)نسبت به بخش های صنعتی و حمل و نقل کمتر از یک سوم نیز ارزیابی شده، بایسته نیست با کمترین هزینه الگوهای موفقی از اشتغالزایی براساس توانمندی های فرهنگی و گردشگری محلی و بومی هر منطقه آزاد را عملیاتی نکرد!

برای رسیدن به اهدافی چون اقتصاد مقاومتی،ایران1404،تحقق راهبردهای تداوم و صدور انقلاب اسلامی،تحقق استراتژی اقتصاد بدون نفت و عبور از دولت رانتیر،گردشگری و مناطق آزاد امتزاج خوبی است که می توان در الگوهای جغرافیایی محدود و قابل نظارت از سوی نهادهای امنیتی-نظارتی از ظرفیت های مختلف صنعت گردشگری یعنی مولفه هایی چون هتل داری،نمایشگاه،جشنواره،برگزاری تورهای تخصصی،خواهرخواندگی،هفته و شب فرهنگی،تجلیل از شخصیت های بین المللی با حضور سفرا و مسئولین کشورهای مختلف و...بهره برد.

اما بدیهی است همه موارد صدرالاشاره با خواستن به توانستن منتهی می شود.

مجید صیادنورد                                                  

کارشناس مناطق آزاد

 

نظر شما