به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، محدود شدن سینما به دو ژانر کمدی و اجتماعی قطعاً در دراز مدت باعث میشود که سینمای ما با کمبود موضوع و تنوع در آثارش مواجه شود که به تبع آن قطعاً باید انتظار کاهش مخاطب داشت.
امروزه همه مردم به بهترین آثار روز دنیا دسترسی دارند و این آثار را دنبال میکنند و به همین دلیل تنوع در موضوع و ژانر یکی از الزامات سینمای ما برای پیشرفت و موفقیت است. در گفتوگو با چند سینماگر این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه میخوانید:
مرتضی شایسته: تولید مشترک، اولین قدم برای ورود ژانرهای مختلف به سینمای ایران است
مرتضی شایسته تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: دلیل اصلی کمبود ژانرهای سینمایی در ایران مشکلات اقتصادی نیست، هرچند که امروز تهیهکنندهها، کارگردانها و نویسندگان به این نتیجه رسیدهاند که ژانر کمدی و بعضاً اجتماعی میتواند در گیشه موفق باشد اما نبود ژانرهای مختلف سینمایی در ایران به مسائل متعددی مربوط میشود.
شایسته خاطرنشان کرد: با وجود اینکه امروز فیلمهای کمدی را میتوان موفقترین فیلمهای گیشه سینماهای ایران دانست به نظر من قطعاً فیلمهای اکشن، ترسناک و ملودرام که کیفیت لازم را داشته باشند میتوانند در گیشه بدرخشند و حتی جزو پرفروشترین فیلمهای سال باشند. موفقیتهای فیلمهای متفاوت در گیشه را در تاریخ سینمای ایران میتوان به وفور دید و اگر طی سالهای اخیر شاهد این موفقیتها نبودیم دلیل اصلیاش عدم رغبت فیلمسازان ما به ساخت اینگونه آثار است.
او افزود: در عرصه بینالملل ما امروز به غیر از سینمای اجتماعی در دیگر ژانرها و گونهها قدرت رقابت با سینمای غرب را نداریم. اگر میخواهیم سینمای ما در عرصههای مختلف و ژانرهای متفاوت نیز موفق عمل کند اولین راه استفاده از تجربه کشورهای دیگر است که میتواند تولید آثار مشترک این تجربه را به ما منتقل کند. به نظر من تولید مشترک با کشورهای مختلف میتواند یک راه حل خوب برای رسیدن به ژانرهای مختلف در سینمای ایران باشد.
این تهیهکننده در ادامه اظهاراتش گفت: فیلمنامهنویسان و کارگردانهای ما استعداد و توانایی ساخت فیلمهای ترسناک، اکشن و... را دارند اما تجربه ساخت اینگونه آثار در کشور ما چندان زیاد نیست و بهتر است در قدم اول محصولات سینماییمان در ژانرهای متفاوت به صورت مشترک با کشورهای دیگر ساخته شوند. این همکاری میتواند به لحاظ اقتصادی نیز برای تهیهکنندههای ما به صرفه باشد و با توجه به جایگاه سینمای ایران در جهان قطعاً سینماگران خارجی نیز مایل به این همکاری خواهند بود.
تهیهکننده فیلم سینمایی «بوی کافور عطر یاس» اظهار داشت: میزان مخاطبان سینمای ایران 3 یا 4 میلیون نفر نیست. به جرأت میتوان گفت که حدود 50 تا 60 میلیون ایرانی در طول ماه حداقل یک فیلم سینمایی میبینند اما این فیلم سینمایی میتواند در ژانرهای دیگری باشد که سینمای ما هیچ اثری در آن ژانر ندارد که بتواند مورد توجه سلایق مختلف باشد. اگر قرار است تعداد مخاطبان سینمای ایران بیشتر شود باید تنوع در آثار سینمایی ما دوچندان شده و ما در همه ژانرهای اصلی فیلم داشته باشیم. ما با ساخت فیلم در گونههای مختلف سینمایی میتوانیم در عرصه بینالمللی نیز حرفی برای گفتن داشته باشیم و این ذهنیت که صرفاً سینمای اجتماعی معرف سینمای ایران است را تغییر دهیم.
شایسته در پایان تصریح کرد: این عقیده که کمبود فیلمهای سینمایی در ژانرهای مختلف مربوط به سانسور و محدودیتهای موجود در ایران میشود را قبول ندارم. سانسور در ایران بیشتر به فیلمهای سیاسی یا مسائل جنسی میشود. اگر ما امروز فیلم اکشن یا ترسناک نداریم هیچ ربطی به سانسور ندارد چون این دو ژانر و بسیاری ژانرهای دیگر سر و کاری با سانسور در ایران نخواهند داشت و لازم نیست با آن کلنجار بروند.
حسن برزیده: کمبود بودجه، سینمای ایران را به آثار کمدی یا اجتماعی محدود کرده است
حسن برزیده، کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: مهمترین دلیل محدود شدن سینمای ایران به دو ژانر اجتماعی و کمدی بودجه است. اگر قرار است سینمای ایران هر سال تولیداتی در گونههای مختلف داشته باشد، باید تهیهکنندهها رغبت به ساخت فیلم داشته باشند و طبیعی است که آنها نسبت به ساخت فیلمهای بیشتر ترغیب میشوند که شانس بیشتری در گیشه داشته باشد.
برزیده خاطرنشان کرد: از فروش هر فیلم 40 درصد به تهیهکننده میرسد و یک فیلم موفق باید حدود 30 میلیارد تومان بفروشد و این در حالی است که در بهترین حالت، در سینمای ایران هر سال یک فیلم میتواند چنین فروشی داشته باشد.
کارگردان فیلم سینمایی «دکل» گفت: شرایط ساخت فیلم در کشور بسیار سخت شده و فیلمسازی بسیار گران تمام میشود. نمیتوان این محدودیتها را فقط به سلیقه مردم مربوط دانست؛ فیلم خوب ساخت بسیار سخت و گران شده و به همین دلیل تعداد آثار خوبی که ارزش دیدن داشته باشند بسیار کم است. شرایط اکران نیز در کشور ما به گونهای است که معلوم نیست شما بتوانید زمان خوبی برای اکران فیلمتان پیدا کنید.
او افزود: کمبود ژانر در سینمای ایران و محدود شدن آن به کمدی و اجتماعی یک اتفاق فرهنگی است. در همه جای دنیا مردم هفتهای یک بار به سینما میروند و این کار برایشان بسیار حائز اهمیت است اما در ایران سینما رفتن فقط جنبه تفریحی دارد، در این شرایط طبیعی است که فقط مردم ترجیح دهند که فیلم کمدی ببینند. من با جنبه تفریحی سینما هیچ مشکلی ندارم و اتفاقاً موافق آن هستم اما باید این را هم در نظر داشته باشیم که سینما یک جایگاه فرهنگی دارد و فیلم دیدن در سالن سینما همراه با جمعی از مردم یک تجربه فوقالعاده اجتماعی است. سینمای ما حتی جایگاه تفریحی درست خود را هم ندارد و مردم با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی بدی که دارند ترجیح میدهند یک فیلم کمدی ببینند و ساعاتی از دغدغههایشان فاصله بگیرند و دیگر اعصاب و توان دیدن فیلم عمیق ندارند.
این کارگردان در ادامه گفت: سینما رفتن هزینه دارد و مردم ترجیح میدهند برای فیلمی هزینه کنند که دیدن فیلم به آنها لذت بدهد و به قولی ارزش هزینه کردن داشته باشد. متأسفانه فیلمهای ما بی خاصیت شده و مردم معمولاً با دیدن یک فیلم در سینما احساس میکنند فریب خوردهاند و چیزی دستگیرشان نشده است. در سینمای ما مطرح کردن مباحث مهم و حائز اهمیت جزو خط قرمز است و رد کردن خط قرمزهای اخلاقی هیچ مشکلی ندارد و مبتذل بودن به نوعی تبدیل به یک ارزش برای فتح گیشه شده است. مسئولان ما هنوز نمیدانند مردم نقدهای جدیتر، دقیقتر و حساستری را در فضای مجازی میخوانند و با مسائل روز آشنا هستند، بهتر است این مسائل را در سینما نیز ببینند، چرا که سینما باید از جامعه جلوتر باشد و وقتی مردم به سینما میآیند و نقدهای ساده و بیخاصیت اجتماعی سیاسی میبینند از این آثار استقبال نمیکنند.
برزیده تصریح کرد: سانسور یک اژدهای هفت سر است که هر سرش را میزنید با سر دیگرش سینما را میخورد. ما نمیتوانیم معضل سانسور و آسیبی که به سینما وارد میکند را جزء به جزء بررسی کنیم، وضعیت ممیزی و سانسور به شکلی است که پیش از ساخته شدن آثار ارزشمند جلوی ساخته شدنشان را میگیرد. مثلاً یک فیلم تاریخی که بخواهد یک موضوع را واقعی با جزئیات مطرح کند هیچوقت ساخته نمیشود چرا که تهیهکننده، کارگردان و نویسنده میدانند که ساخته شدن فیلمشان آنها را به دردسر انداخته و امکان اکران برایشان وجود ندارد.
او افزود: ضرورت فیلم دیدن جمعی و فرهنگ سینما رفتن کمکم مثل فرهنگ کتاب خواندن از بین میرود و این یک خطر فرهنگی بزرگ است. باید برنامهریزی دقیقی وجود داشته باشد تا سینما را از این معضل نجات داد که اضافه شدن گونههای مختلف سینمایی به سینمای ایران یک راه حل است. اگر ما فرهنگ سینما رفتن را از دست بدهیم به نوعی یک واپس گرایی در بین دیگر ملل جهان داشتهایم که باید جلوی این اتفاق را گرفت.
مرتضیعلی عباسمیرزایی: ژانر در سینمای ایران تعریف مشخصی ندارد / مردم فیلمهای خندهدار را در سینما میبینند فیلمهای جدی را از سینمای خارجی
مرتضیعلی عباسمیرزایی کارگردان سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: از زمانی که دسترسی به فیلمها و سریالهای روز دنیا برای مخاطبان ایرانی آسان شد طبیعتاً انتظارات از محصولات سینمایی و تلویزیونی ما بالاتر رفت. مخاطب وقتی فیلم یا سریالی میبیند که سازنده آن برای وقت و زمان مخاطبش ارزش قائل شده طبیعتاً دیگر آثاری که بدون در نظر گرفتن نیاز مخاطب ساخته میشوند را نمیپسندد.
عباسمیرزایی خاطرنشان کرد: ما به لحاظ تکنیکال همه امکانات آنها را داریم و نیروی خوب نیز به وفور در سینمای ما وجود دارد و انگیزه بالایی نیز در بین جوانان فعال در سینما دیده میشود اما دلیل اینکه امروز وضعیت به اینگونه است و سینمای ما محدود به دو ژانر کمدی و اجتماعی شده به موضوعات بسیاری مربوط میشود و یکی از اصلیترین آنها این است که ما به صنعت سرگرمی اهمیت نمیدهیم و گویا نیازی به سرگرمی نداریم.
او افزود: بزرگترین تفریح مردم ما به کافه و رستوران رفتن است و در این بین گاهی مواقع به سینما هم میروند اما در همه جای دنیا نگاهی جدی به سینما وجود دارد که تقریباً هفتهای یک بار سینما رفتن جزو برنامه بسیاری از افراد است و قشر عظیمی از مردم تقریباً ماهی یک بار به سینما میروند اما در ایران مشکلات بسیاری مثل مشکلات اقتصادی باعث شده مردم علیرغم علاقهشان به سینما و فیلم دیدن نتوانند آن را در برنامههای روزمره خود داشته باشند. به نوعی سینما در سبد فرهنگی مردم ما جایی ندارد و این در حالی است که در کشورهایی مثل هند افراد فقیر هم چند روز درآمد خود را برای یک بار رفتن به سینما اختصاص میدهند.
کارگردان فیلم سینمایی «انزوا» تصریح کرد: امروز ما در سینمایمان فقط شاهد شوخیهای جنسی و شوخیهای به شدت سطحی سیاسی هستیم. متأسفانه به دلیل شرایطی که در کشور وجود دارد مسأله اصلی سیر شدن شکم شده و این سیر شدن شکم به قیمت جدی نگرفتن فرهنگ و هنر شرایطی را ایجاد کرده که همه حتی متولیان فرهنگ تنها به فکر ساخته شدن فیلمهایی هستند که بفروشد و حاضر نیستند کمترین ریسک برای خلاقیت و ساخت اثری متفاوت را به جان بخرند.
او افزود: در مبحث فیلمهای سیاسی و اجتماعی نیز آثار ما بسیار اندک است و همین اندک آثار برای اینکه مبادا حرفشان به کسی بر بخورد و دردسری برایشان به وجود آید مجبور به ساخته شدن در خنثیترین شکل ممکن شدهاند. تمام ژانرهای سینمایی در ایران محبوب هستند اما مردم نیاز خود به دیدن فیلمهای مختلف را از طریق دیدن فیلمهای خارجی ارضا میکنند.
عباسمیرزایی در ادامه اظهاراتش، تأکید کرد: مردم ایران فیلمهای مختلف در ژانرهای متفاوت را میبینند و این را میتوان از صحبتهایشان درباره فیلمهای هالیوودی یا اروپایی و آسیایی شنید و مسأله مهم این است که این نیاز را از طریق سینمای کشورهای دیگر ارضا میکنند. در واقع مردم فیلمهای جدیشان را در خانهها میبینند و برای دیدن فیلمهای بی خاصیتی که وقتشان را پر کند و تفریحی داشته باشند به سینماها میروند.
این کارگردان تصریح کرد: به نظر من یکی دیگر از دلایل این اتفاق این است که ما به هیچ عنوان برای سینمایمان برنامهریزی نداریم و ژانر در سینمای ما تعریفی ندارد. فیلمسازان برای اینکه در عرصه فیلمسازی باقی بمانند مجبور هستند فیلم کمدی بسازند که استقبال شود، مردم در واقع فیلمهای خندهدارشان را در سینمای ایران میبینند و فیلمهای جدی و هیجانانگیزشان را در خانه با آثار خارجی.
او افزود: مشکلات و دلایل ایجاد این مشکلات بسیار زیاد و متعدد است. منتقدان، مدیران فرهنگی، فیلمسازان و حتی مخاطبان در شکلگیری این وضعیت و خنثی شدن آثار سینمایی مقصر هستند. سلیقه مردم ما فیلمهایی نیست که میبینیم در سینمای کشورمان پرفروش میشوند، مردم فیلمهای مورد علاقه خود را در سینمای هالیوود، بالیوود و اروپا دنبال میکنند.
عباسمیرزایی در ادامه با اشاره به کاهش مخاطبان سینمای ایران در سالهای اخیر، گفت: زمانی که فیلم «انزوا» را ساختم در جلسهای با آقای حیدریان که با فیلمسازان فیلم اولی داشت ایشان به مسأله جالبی اشاره کردند و گفتند که در دهه 60 سینمای ایران حدود 10 یا 15 میلیون نفر مخاطب داشت اما امروز این تعداد به دو یا سه میلیون کاهش یافته است. من بعید میدانم مخاطبان سینمای ایران تا این حد کاهش یافته باشد. این کم شدن مخاطب سینما زمانی بیشتر شد که راههای دستیابی به فیلمهای خارجی فراهم شد و مردم آثار ایرانی را به راحتی با آثار خارجی روز مقایسه میکردند و طبیعی است که به سراغ فیلمهای با کیفیتتر بروند. مردم امروز در خانههایشان فیلم دانلود میکنند و بهترین آثار را میبینند، دیگر دلیلی برای سینما رفتن و بعضاً دیدن آثار سخیف ندارد.
او افزود: دلیل سخیف شدن و بیخاصیت شدن فیلمها نیز مشخص است، وقتی فیلمساز مدام مجبور است به این فکر کند که چه فیلمی بسازد و چه چیزی را مطرح کند که به کسی بر نخورد طبیعی است که ما با انبوهی از فیلمهای بی خاصیت و ضعیف مواجه شویم. دیگر در این سینما صحبت کردن درباره ژانرهای مختلف امکانپذیر نیست و نمیتوان انتظاری از آن داشت. فیلم ساختن در ایران به نوعی شبیه به جنگیدن است و هر انسان تا حدی توانایی جنگیدن دارد، بالاخره روزی خسته شده و خود را با شرایط وفق میدهد.
امسال سینمای ایران در گیشه مثل سالهای گذشته دوباره شکست میخورد و دلیل این اتفاق را شیوع کرونا و تعطیلی سینماها خواهند دانست اما حقیقت این است که در هر شرایطی سینمای ما شکست میخورد و ما همچنان هیچ برنامهای برای بهتر شدن وضعیت نداریم.
سعید خانی: تیغ سانسور و خطر توقیف باعث شده تا بخش خصوصی به سراغ ساخت فیلم سیاسی نرود
سعید خانی تهیهکننده سینما در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: ذائقه مخاطبان سینمای ایران به فیلمهای کمدی عادت کرده و به همین دلیل ساخت فیلم کمدی ریسک کمتری برای تهیهکنندگان در بحث سرمایهگذاری دارد و آنها نیز همین مسیر راحت و بدون ریسک را برای فیلمسازی به دیگر راههای پرخطر ترجیح میدهند و میبینیم که فیلمهای کمدی بسیار بیشتر از دیگر آثار سینمایی است.
خانی تصریح کرد: علاوه بر ژانر کمدی در طول سال شاهد ساخت چند فیلم اجتماعی نیز هستیم. در سینما ژانری به عنوان اجتماعی نداریم ولی اگر بخواهیم آن را یک ژانر در نظر بگیریم، این گونه سینمایی نیز در سینمای ایران پس از کمدی بیشترین محصول دارد اما در بسیاری مواقع خطر سانسور فیلمهای منتقد را تهدید میکند؛ پس تهیهکنندگان و به طور کل بسیاری از سینماگران ترجیح میدهند از این خطر فاصله گرفته و در نتیجه شاهد فیلمهای خنثی در حوزه سینمای اجتماعی هستیم.
او افزود: اگر قرار است ما ژانرهای مختلفی در سینمای ایران داشته باشیم که سلایق مختلف را در بر بگیرد، قطعاً باید دولت به تهیهکنندهها کمک کند تا بتوانند ریسک این تغییر و تفاوت را به جان بخرند. ما امروز زیر ساختهای سینمای ترسناک یا بسیاری از ژانرهای دیگر را در سینمایمان نداریم، به همین دلیل عقیده اکثریت بر این است که نباید سراغ آن آثار رفت. به عنوان مثال در طول سالهای گذشته شاهد ساخت چند فیلم ترسناک بودهایم که تنها شباهتی به آثار ترسناک دارند وگرنه مخاطبی که به امید ترسناک بودن و حس هیجان به سینما رفته در بسیاری مواقع به جای ترس و هیجان، خندیده و فیلم توانسته حس رضایت را برای او به وجود آورد.
تهیهکننده فیلم سینمایی «من» تصریح کرد: برای اینکه زیرساختهای تولید آثار متفاوت در ژانرهای مختلف در سینمای ایران فراهم شود، دولت باید به کمک تهیهکنندههاو سینماگران بیاید. نسل جوانی که وارد سینما شدهاند استعداد بسیاری دارند و باید به توانایی آنها اعتماد کرد. ما در بسیاری از حوزهها مثل سینمای ترسناک و انیمیشن توانایی رقابت با دیگر کشورها را نداریم اما میتوانیم قدم به قدم خود را به سینمای دنیا نزدیک کنیم. ما هنوز در ساخت صحنههای اکشن، تاریخی، ترسناک و... باید به خیابان رفته و به سختی صحنههای مختلف را خلق کنیم در حالیکه در کشورهای پیشرفته این کار را به راحتی در استودیوها انجام میدهند اما ما هنوز یک استودیو مجهز نداریم.
این تهیهکننده در ادامه اظهاراتش، گفت: اگر قرار است تعداد مخاطبان سینمای ما افزایش پیدا کند باید برای همه سلایق و همه سنین فیلم داشته باشیم اما همانطور که تأکید کردم ما نیاز به فراهم شدن زیرساختهای لازم هستیم. متأسفانه مشکلات بسیاری در سینمای ایران وجود دارد که نمیگذارند سینمای ایران به وضعیت مطلوبی برسد.
او در پایان اظهار داشت: برای ساخت فیلمهای سیاسی و اجتماعی خوب مسئولان باید سعهصدر داشته و اجازه دهند مسائل به راحتی در سینما مطرح شوند. خوشبخانه امروز مردم ما به واسطه پر رنگ شدن فضای مجازی در زندگیشان به بلوغی در مسائل سیاسی رسیدهاند که دیگر نمیتوان به آنها دروغ گفت و اگر فیلمی خنثی و بیخاصیت در مباحث سیاسی و اجتماعی باشد قطعاً مردم رغبت به دیدن آن ندارند. معمولاً فیلمهای سیاسی ما در دفاع از یک جبهه و گروه خاص هستند که ممکن است بخش اعظمی از مخاطبان سینما را به همین دلیل از دست بدهند. دولتمردان ما باید اجازه دهند که سینما آنها را مورد انتقاد قرار دهد و بهتر است آستانه تحمل خود را بالا ببرند. بخش خصوصی برای ساخت فیلمهای سیاسی تمایل بسیاری دارد و نیاز به هیچ حمایت مالی ندارد اما خطر توقیف و سانسور باعث میشود کمتر به سراغ این ژانر برود. من فکر میکنم اگر یک فیلم سینمایی باکیفیت ساخته شود مردم استقبال چشمگیری از آن خواهند داشت.
محمدعلی نجفی: برای بسیاری از سرمایهگذارها فرقی ندارد چه فیلمی با پولشان ساخته میشود/ فروش مسأله اصلی است!
محمدعلی نجفی، تهیهکننده، کارگردان و فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، درباره دلایل کمبود آثار متفاوت در ژانرهای مختلف در سینمای ایران، گفت: به نظر من مشکل اصلی نشأت گرفته از مشکلات اقتصادی و کمبود سرمایه است. کمتر تهیهکنندهای در این شرایط اقتصادی حاضر به پذیرش ریسک ساخت فیلمهای پرهزینه و احتمال فروش پایین میشود.
نجفی تصریح کرد: به عنوان مثال من دو فیلمنامه تاریخی دارم که مدتهاست آماده شده اما به دلیل هزینه ساخت، امکان تولید آنها فراهم نشده و چون سرمایهای نیست و سرمایهگذاری حاضر به ساخت این آثار نیست، فعلاً نمیتوان به ساخت آنها فکر کرد.
او افزود: سینمای قبل از انقلاب ما نیز چنین شرایطی داشت، تهیهکنندهها میدانستند چه فیلمهایی طرفدار دارد و معمولاً در فیلمها شاهد یک جاهل یا زن بدکاره بودیم و اسامی هم شبیه هم بود و همه فیلمها در یک قالب میگنجید چرا که این فرمول برای تهیهکنندهها راحتتر پاسخ میداد و خطر شکست وجود نداشت.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «سربداران» تصریح کرد: یکی از مشکلات اصلی ما ناشی از ورود سرمایهگذارهایی است که دغدغه سینمایی نداشته و هیچ اطلاع و سوادی از کاری میکنند، ندارند. برای بسیاری از سرمایهگذارهای ما هیچ فرقی ندارد چه فیلمی با پولشان ساخته میشود، آنها فقط میخواهند فیلمشان پرفروش شود و بتوانند از ساخت فیلم سود کنند یا حداقل خیالشان از بازگشت سرمایه راحت باشد. به همین دلیل ما شاهد یکنواخت شدن آثار سینمایی و کمبود ژانر در سینمای ایران هستیم.
نجفی در ادامه گفت: مردم ما طی سالهای اخیر به سریالها و فیلمهای خارجی روی آوردهاند، چراکه در این آثار به وقت مخاطب اهمیت داده شده است. پس از انقلاب در 40 سال اخیر رمانهای بسیاری نوشته شد که میتوان از آنها آثار سینمایی متفاوتی ساخت، آثاری تاریخی، تخیلی و حتی ترسناک اما برخلاف دیگر کشورها که میبینیم صنعت اقتباس یک صنعت پر رونق است در ایران کمتر کسی میتواند از آثار ادبی اقتباس کند چرا که ساخت این آثار هزینه بالایی دارد و احتمال بازگشت سرمایه نیز بسیار پایین است.
او در پایان گفت: مشکل اصلی به متولیان فرهنگ و هنر ایران برمیگردد. خانه سینما در تعامل با متولیان فرهنگ به طور جدی و اصولی با برگزاری جلسات تخصصی میتواند به یک جمعبندی در تولید آثار متفاوت برسد که ما شاهد فیلمهایی غیر از فیلمهای کمدی و اجتماعی نیز باشیم. بیرون آمدن سینمای ایران از این یکنواختی با یک کار گروهی جدی امکانپذیر است و اینکه یک فیلمساز به تنهایی تصمیم بگیرد فیلم متفاوت بسازد و به تنهایی ریسک کند، نتیجهبخش نیست، برای رسیدن به یک وضعیت مساعد نیاز به یک کار گروهی و یک موج قوی در سینما داریم.