به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ کنکور سال 99 هم بالاخره با تمام حواشی و بالا و پایینها و شایعات بر سر برگزاری یا عدم برگزاری آن، برگزار شد اما ظاهرا داستانهای مربوط به آن تمامی ندارد به خصوص امسال که دانش آموزان به دلیل شرایط ویژهای که کرونا در کشور رقم زد، دچار استرس و اضطراب شدیدی شدند و شایعاتی که درمورد برگزاری آن پخش میشد به این استرس و نگرانی دامن میزد اما به هرحال دانش آموزان کنکور دادند؛ هرچند یک تعدادی از آنها قبل از کنکور دست به خودکشی زدند و در این اقدام ناموفق بودند اما قربانی کنکور امسال، پسری 19 ساله با معدل 19 و نیم بود که بعد از یک سال درس خواندن به این دلیل که احساس کرده در کنکور موفق نخواهد شد، خودش را از بالای ساختمانی بلند به پایین پرت کرده است درواقع او یک سال خودش را در خانه حبس کرده و درس میخوانده تا در رشته دلخواهش قبول شود و بالاخره روز کنکور رسیده و نتوانسته بوده آنطور که دلش میخواسته به سوالات پاسخ دهد بنابراین درنهایت تصمیم میگیرد به زندگی خود پایان دهد.
واقعیت این است که تجربه کردن فشار و استرسی شدید که باعث شود نوجوان کنکوری دست به چنین کاری بزند، استثنا نیست و کنکور هر سال قربانی روحی و جسمی میگیرد و تا سالیان سال این افسردگی و تجربه استرس شدید با آنها میماند اما ما به عنوان والد، معلم، دوست یا عضوی از خانواده یک فرد کنکوری چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم تا فشار روی نوجوانان کنکوری را کاهش دهیم؟!
فشارهای خانوادگی برای حفظ آبرو، یکی از دلایل خودکشی نوجوانان است/ باید در شکل برگزاری کنکور بازنگری شود
غلامرضا منتظری، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی درگفتگو با خبرنگار اجتماعی برنا با اشاره به دلایلی که باعث میشود نوجوان کنکوری دست به خودکشی بزند، گفـت: خودکشی نوجوانان پدیدهای نیست که بگوییم فقط به یک یا دو مولفه بستگی دارد بلکه کلیه آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و... تاثیرگذار است که جامعه شناسان و محققان باید با درنظر گرفتن کلیه مولفهها به جمع بندی برسند که چه اتفاقی میافتد یک نوجوان به دلیل فشارهای روانی دست به خودکشی میزند و کنکور را تا جایی آخرین مرحله موفقیت خود میداند که اگر در آن شکست بخورد، دیگر زندگی برایش معنی ندارد.
او با تاکید بر نقش خانوادهها در کاهش فشار روانی نوجوانان بیان کرد: یکی از دلایلی که فشار روانی نوجوانان را چندین برابر میکند، فشاری است که خانوادهها بر بچههایشان وارد میکنند برای مثال به او میگویند نباید رتبه اش از دخترخاله یا پسرخالهاش کمتر شود وگرنه آبرویشان میرود.
منتطری افزود: این فشار روانی که خانوادهها بر فرزندانشان وارد میکنند، باعث میشود که نوجوانان برای جلب نظر پدر و مادرشان به هر طریقی که شده به یک رتبه خوب دست پیدا کنند تا مورد عصبانیت پدر و مادرشان قرار نگیرند بنابراین تحت فشار روحی و روانی قرار میگیرند و دچار استرس و اضطراب میشوند.
نماینده مردم گرگان و آق قلا در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اگر نگاهی به ریشه این رفتار خانوادهها کنیم، میبینیم علت فشاری که خانوادهها بر بچههایشان وارد میکنند این است که جامعه به آنها فشار میآورد و این موضوع که حتما باید همه حداقل لیسانس داشته باشند تبدیل به یک ضرورت شده است و خانوادهها هم به بچه هایشان فشار میآورند که کنکورشان را خوب بدهند، دانشگاه خوب قبول شوند و حداقل لیسانس بگیرند.
منتظری با تاکید بر تغییر شکل برگزاری کنکور گفت: این مدل کنکور برگزار کردن را سالهاست تجربه کردیم و الان نیاز است برای رفع کاستیهای آن تغییری ایجاد کنیم.
او افزود: باید جلساتی در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با حضور کارشناسان متخصص امر همراه با آموزش و پرورش و وزارت علوم برگزار شود تا به یک مدل جدیدی از کنکور برسیم.
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: ما باید به کشورهای پیشرفته که در این زمینه موفق بودند نگاه کنیم و ببینیم ورودی دانشگاههای آنها به چه صورت است و آن را باتوجه به مقتضایات فرهنگی کشورمان پیاده سازی کنیم.
مدرک گرایی کنکوریها را به کام مرگ میکشاند/از 20 میلیون فارغ التحصیل 10 میلیون نفر بیکار هستند/خودکشی نوجوانانه و زنانهتر شده است
امیرمحمود حریرچی، جامعه شناس و آسیب شناس درگفتگو با خبرنگار اجتماعی برنا با اشاره به دلایلی که باعث میشود نوجوانان کنکوری دست به خودکشی بزنند، گفت: متاسفانه مدرک گرایی وضعیت فاجعه باری را در کشور ما به بار آورده است به گونهای که شب میخوابیم، صبح بلند میشویم و میبینیم فلان مسئول مدرک دکترا گرفته است، تقریبا به هرجای مملکت که نگاه میکنیم، میبینیم همه کسانی که یک سِمتی دارند دکتر و مهندس هستند به همین دلیل نوجوانان ما هم فکر میکنند برای اینکه بتوانند به جایی برسند باید حتما مدرک داشته باشند.
حریرچی درباره نقش خانوادهها در ایجاد فشار روحی و روانی بر نوجوانان تصریح کرد: جدا از مدرک گرایی که مصیبت شده است، فشاری که خانوادهها بر بچهها وارد میکنند هم باعث میشود آنها فشار روحی و روانی زیادی را متحمل شوند و به دلیل استرس بالا حتی دست به خودکشی بزنند چون فکر میکنند، نمیتوانند به نتیجه دلخواه خود دست پیدا کنند یا حتی پس از اعلام نتایج چون نتیجه دلخواه خود را به دست نیاورند دیگر دنیا برایشان تمام میشود.
این آسیب شناس ادامه داد: متاسفانه خانوادهها تمام استعداد، لیاقت، توانایی و... فرزندشان را در رتبه کنکور میبینند ونگاه نمیکنند این مدل برگزاری کنکور اصلا استاندارد نیست چرا که نمیتوان 12 سال درس خواندن بچهها را در یک روز سنجید و 4 ساعت از آنها آزمون گرفت.
حریرچی افزود: بنده زمانی یک سمتی در وزارت بهداشت و درمان داشتم و با چشم خود میدیدم اکثر دانشجویان فقط با اصرار خانوادههایشان در رشته تحصیلی خود درس میخوانند پس طبیعی ست جوانی که شغل مورد علاقه خود را ندارد نمیتواند در آینده خوشبخت باشد و احساس آرامش کند چون به چیزی که خودش میخواسته نرسیده و زندگی فعلیاش را خانواده او تعیین کرده است.
سرپرست اسبق حوزه دانشجویی و فرهنگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش علوم پزشکی با اشاره به کاهش سن خودکشی در کشور گفت: متاسفانه کنکور و مسائل درسی سن خودکشی در نوجوانان را بسیار کاهش داده است به طوری که میانگین سن خودکشی آنها 15 سال است و این بسیار جای تاسف دارد یک نوجوان به دلیل نمرات کارنامه خود، ترس از دعوا کردن پدر و مادرش ترجیح میدهد خودش را بکشد بنابراین خودکشی در کشور ما نوجوانانه تر و زنانه تر شده است و میزان تعداد دخترانی که خودکشی میکنند بیشتر شده است.
حریرچی در ادامه صحبتهایش به تعداد فارغ التحصیلان بیکار اشاره کرد و به خانوادهها در پیشنهادی گفت: متاسفانه کشور ما بالاترین میزان تحصیلکردههای دانشگاهی در دنیا را دارد به گونهای که 20 میلیون فارغ التحصیل شده از به اصطلاح دانشگاه داریم که از بین این 20 میلیون حدود 10 میلیون نفر بیکار «بدون هیچ تولید اقتصادی» هستند بنابراین خانوادهها نباید بر کسب رتبه عالی و دانشگاه رفتن فرزندانشان تاکید ویژه کنند چرا که وضعیت خروجی دانشگاهها اصلا مناسب نیست و اگر جوانی هم مدرک بگیرد متاسفانه کاری نیست کهانجام دهند و مجبور میشوند به مشاغل کاذب روی بیاورد.
این جامعه شناس اظهار کرد: البته من باز هم تاکید دارم اگر این رفتار خانوادهها را پیگیری کنیم میبینیم به مدرک گرایی جامعه برمیگردد به اینکه هر جوانی برای حداقل ترین کارها هم باید حداقل لیسانس داشته باشد بنابراین در وهله اول مدرک گرایی باید در جامعه از بین برود تا آرام آرام خانوادهها هم این را بپذیرند و فشار بر بچههایمان کمتر شود.
قرار نیست همه در مسابقه کنکور برنده شوند
به فرزندانمان یاد بدهیم اصل زندگی و «هستن» مان و نفس کشیدنمان مهمتر است از آنچه به دست میآوریم یا نمیآوریم. چون اگر نباشیم هیچ یک معنی ندارد. بارزترین و جاری ترین مثال همین کروناست که وقتی ریه درگیر است و از نفس میاندازد دیگر مهم نیست چه داری یا چه نداری. کنکور هم یک مسابقه است و در یک مسابقه همه برنده نمیشوند. زندگی اما مسابقه نیست پس خانوادهها باید به جای اینکه منتظر آموزش و پرورش باشند خودشان یاد بگیرند و یاد بدهند که زندگی نه مسابقه است نه مقایسه و قرار نیست همه در یک آزمون 4 ساعته موفق شوند و این را هم به بچههایشان بگویند که کنکور آخر خط نیست و زندگی آنقدر شرایط دیگری را برای آنها رقم میزند که اصلا کنکور به چشم نمیآید.
//انتهای پیام: 3