به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا؛ متن مصاحبه «محمود صادقی»، نماینده پیشین مجلس، به شرح زیر است:
نظر شما درباره انتخاب بایدن چیست و آینده برجام را چگونه ارزیابی می کنید؟
این معاهده در مهر ۹۴ در مجلس نهم با ۶۷ رای موافق، حدود ۵۰ رای مخالف و تعدادی رای ممتنع تصویب شد. در واقع این توافقنامه را مجلسی که اکثریتشان اصولگرا بودند، تصویب کرد. هر چند در میان اصولگرایان نیز حدود ۵۰-۶۰ نفر مخالف بودند اما اکثریت موافق بودند و اصلاحطلبان در آن مجلس حدودا ۲۰ نفر بودند، البته از زمان تصویب برجام، طیف مقابل این روند را شدیدا مورد انتقاد قرار داد و تا آن جا که میتوانستند، سنگاندازی کردند.
در مجلس دهم هم همواره سنگ اندازی ها نسبت به برجام ادامه داشت، تاثیر این سنگ اندازی ها را در لغو این معاهده چه میزان می دانید؟
مجلس دهم، مجلسی همراه با دولت بود و به نوعی در ادامه مسیر، در بهرهبرداری از فرصت برجام، پشتیبانی میکرد البته در مجلس دهم هم، شاهد آتش زدن نمادین برجام توسط طیفی از همان مخالفان برجام که از مجلس نهم در مجلس دهم حضور داشتند، بودیم. اما در نهایت حمایت مجلس دهم از دولت و برجام حمایتی یکطرفه نبود. در نهایت باید گفت طیف تندروها همواره در لغو برجام و بی ثمر ماندن زحمات دولت کوشیدند.
ورای مخالفین داخلی، ترامپ اصلی ترین دلیل در لغو برجام محسوب می شود، با پایان دولت او چه تغییراتی را شاهد خواهیم بود؟
ترامپ با سیاست های خاص خودش نه تنها نسبت به موافقتنامه برجام بلکه نسبت به بسیاری از تعهدات دیگر امریکا هم به این شکل عمل کرد و از بسیاری معاهدات بینالمللی مانند معاهده پاریس و برخی سازمانهای بینالمللی مانند یونسکو خارج شد، بنابراین می توان گفت با وجود ترامپ، همواره سیاستهای تنشزا و جنجالآفرین در حوزه سیاست داخلی آمریکا وجود داشت اما در خصوص انتخابات آمریکا انچه موجب شکست ترامپ و پیروزی بایدن شد؛ تشدید تنشها و شکافها و دوقطبی کردن جامعه آمریکا و همچنین مدیریت نامطلوب در دوران کرونا بود. برخلاف ترامپ، بایدن یک سیاستمدار کهنهکار است، با انتخاب بایدن آمریکا وارد مرحله جدیدی میشود و قطعا رفتار آمریکا با ایران تغییر پیدا خواهد کرد اما این که این تغییر به چه صورتی باشد، چه مراحلی را طی کند و با چه چالشهایی رو به رو باشد، حائز اهمیت است. نباید فراموش کرد که آمریکا در دوره هر رئیسجمهوری، راهبرد نسبتا یکسانی نسبت به ایران داشته و تفاوت احزاب دموکرات و جمهوریخواه، در حد تاکتیک است.
به نظر می رسد بایدن نسبت به برجام رویه دیگری را در پیش بگیرد، چه ارزیابی دارید؟
نکته ای که در این جا حائز اهمیت است، این است که فشارها و تحریمهای آمریکا عمدتا از زمان دموکراتها شروع، طراحی، پیگیری و تشدید شد. در واقع، همان فشارها بود که کشور را وادار به مذاکره کرد. مذاکرات روحانی با آمریکا نیز با میانجیگری عمان از دوره ریاست جمهوری پیشین آغاز شد و در نهایت این مذاکرات، منجر به توافقنامه برجام شد. البته حزب دموکرات پیچیدهتر و متعادلتر رفتار میکند، در دوره دموکراتها نسبت به ایران اجماع مثبتی شد اما در زمان جمهوری خواهان، علیالخصوص ترامپ، اجماعی منفی علیه ایران ایجاد شد.
تاثیر نتیجه انتخابات آمریکا بر اقتصاد ایران چیست؟
مردم با انتخاب دوباره روحانی، تمایل خودشان را به برجام و حل مناقشات هستهای نشان دادند اما نباید فراموش کنیم که تا سال ۹۷، روحانی تلاش میکرد که شاخصهای توسعه و اقتصاد را بهبود بخشد. تورم از حدود ۴۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش پیدا کرد. در سال ۹۵، رشد اقتصادی از منفی پنج درصد به ۱۲ درصد رسید. در این بین، مشکلات مربوط به FATF فشارها را از یک طرف تشدید کرد و بحث تحریمهای پولی و بانکی از سوی دیگر، بر تشدید فشارها افزود. البته برخی شاخصهای مشکلدار اقتصادی و نظام کلان حکمرانی ایران، مجموعا فشارهای داخلی را مزید بر علت کرد و همچنین شیوع ویروس کووید۱۹ نیز اوضاع را بدتر کرد. اکنون بیثباتی و عدم اعتماد به آینده در کشور به شکل کمسابقهای نمایان شده است و مردم در این بلای کرونا احساس درماندگی میکنند و به همین دلیل شاهد چشم دوختن مردم به پدیده انتخابات آمریکا و در پی آن اندکی نوسان قیمت دلار، مسکن و بودیم.
با این تفاسیر در صورت رویکرد مثبت بایدن به برجام، باز هم ایران و آمریکا با چه چالش هایی رو به رو خواهند شد؟
در وضعیت جدید، بایدن و از سوی دیگر دولت ایران، برای برقراری رابطه دوجانبه با چالش رو به هستند ، به عنوان مثال اگر بایدن اراده جدی بر برداشتن تحریمهای ایران داشته باشد مسیر برای او با مشکلاتی همراه است از جمله این مشکلات میتوان به ترکیب مجلس سنا در امریکا اشاره کرد که عبور از آنها، زمان میبرد و ممکن است دو سال بعد که ترکیب تغییر می کند، بهتر عمل کند. علاوه بر این در ایران هم آن طیف تندرو که در مجلس نهم و دهم مخالف روابط بین المللی کشور بودند، امروز در مجلس یازدهم تعدادشان بسیار افزایش پیدا کرده است.
با جوی که ترامپ ایجاد کرده بود، خصوصا در انتخابات ۹۸، شاهد بودیم که تندروها و مجلس یازدهمی ها با ابزار مخالفت با برجام، توانستند از بخشی از جامعه که به آنها گرایش دارد، رای بگیرند. از ابتدای ورودشان به مجلس هم تلاش کردند تا برای انتخابات ۱۴۰۰ تبلیغ کنند و عموما هم از حواشی و تنش زایی در این وادی استفاده کردند اما در نهایت، تحریمهای آمریکا برای نظام ایران، فرصتهایی را هم ایجاد میکند، هر چند که تغییرات در کاخ سفید، تغییری روی سیاستهای ایران نمیگذارد. ما میتوانیم از این فرصت هم در سطح منطقه و هم در سطح بینالمللی برای تنشزدایی استفاده کنیم. باید بتوانیم در این شطرنج پیچیده جهانی، درستترین حرکت را داشته باشیم که درد و رنج مردم را کاهش دهیم.
برخی مطرح می کنند مجلس برای 1400 اسب های خود را زین می کند، به همین دلیل هم نمایندگان از دیگر وظایف نهاد پارلمان جا مانده اند، این گزاره را چه میزان دقیق می دانید؟
تغییر ساختار و آرایش سیاسی مجلس، بارها صورت گرفته است. نقش مجلس به عنوان یک قوه در کشور، بسیار افول کرده است. این فروکاستگی نقش مجلس در این دوره نیز تشدید شده است. یکی از دلایل فروکاسته شدن نقش مجلس، تلقی اشتباه نمایندگان از نقش خودشان است. در ابتدا باید به این نکته توجه کنند که در هر فراکسیون چه فعالیتی تعریف شده است. کارکرد و وظیفه مجلس، قانونگذاری و نظارت است. هر چه مجلس از این دو نقش خودش فاصله بگیرد، خودش را تضعیف میکند. نمایندگان در این دوره، بسیار از نقش خودشان فاصله گرفتهاند و همچنین بسیاری از نمایندگانی که سابقه کوتاهی به عنوان نماینده دارند، این اشتباه راهبردی را مرتکب میشوند. با این کار، هم توقع مردم از انتظارات اجرایی آنها بالا میرود و هم مداخلهها، بیشتر میشود. فاجعه بزرگ این است که ساختمان قبلی مجلس در دوره مشروطه به ستاد انتخاباتی تبدیل شده است. نمایندهای که یک کرسی مجلس را اشغال کرده است، اگر قدر آن کرسی را نداند و همه هم و غم خودش ار صرف رشد و ارتقای نقش آن جایگاه کند، در درجه نخست به مجلس آسیب میرسد و اتفاقا نتیجه معکوس نیز خواهد داشت و تاثیری در اعتماد سازی برای انتخابات آتی هم ندارد.
با این حساب دولت 1400 را اصولگرایان در دست دارند؟
نمی توان پیش بینی دقیق داشت اما در میان اصولگرایان در حال حاضر هیچ وفاقی وجود ندارد و رقابت در میان آنها زیاد است، تبلیغات انتخابتی، نطقهای تند و توییتهای تهدیدآمیزی که حداقل دو بار رهبری به شدت نسبت به آنها اخطار اخلاقی دادند، نشاندهنده این است که این مجلس برای انتخابات ۱۴۰۰ برنامه دارد. مثلا در خوزستان و در دیگر شهرها با فقر و فلاکت مردم عکس یادگاری میگیرند. نباید از این نکته غافل شویم که چنین رفتارهایی از سوی نمایندگان به نهاد مجلس نیز آسیب میزند. در نهایت مردم به خوبی متوجه رفتارهای غیرحرفه ای می شوند و نمی توان، بار دیگر از آنها توقع اعتماد داشت. 6