صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

یادداشتی از محمدرضا نژادحیدری

خاطره‌ای از بازدید آیت الله جعفری از نمایشگاه مطبوعات

۱۳۹۹/۰۹/۰۲ - ۱۲:۳۳:۲۰
کد خبر: ۱۰۹۱۷۰۵
محمدرضا نژادحیدری در یادداشتی خاطره ای خواندنی از بازدید آیت الله جعفری از نمایشگاه مطبوعات تعریف کرد.

سال نود و پنج، زمانی که داشتم با همکاری سایر دوستان برای برگزاری نمایشگاه مطبوعات و رسانه های استان برنامه ریزی می کردم، به ذهنم رسید که از آیت الله جعفری که اغلب مردم از سر صفا و صمیمیت ایشان را آسیدیحیی خطاب می کنند برای بازدید از نمایشگاه دعوت کنم. از زمانی که درخواست دادیم تا زمانیکه درخواستمان پذیرفته شد چند ساعتی بیشتر طول نکشید. اعلام شد که ایشان عصر ساعت چهار به نمایشگاه می آیند. من که قبل از چهار برای پیگیری مقدمات در محل برگزاری حاضر بودم نگرانی داشتم که میهمان زودتر از میزبانان سر برسد و من خجالت زده شوم. چون حاج آقا از خوش قول ترین انسان های روزگار بود.

قبل از ورود ایشان که پنج دقیقه به چهار بود گشتی در نمایشگاه زدم و نگرانی‌ام رنگ واقعیت به خود گرفته بود. به جز معدودی از غرفه داران سایرین نیامده بودند ک طبق روال با چند دقیقه تاخیر می رسیدند.

اما به ذهنم رسید که همه حاضران را در یکی از غرفه ها جمع کنم و از آقا بخواهیم که کمی برایمان صحبت کنند. فکر بدی نبود. آقای جعفری سخنان خود را در ضرورت انتقاد و فعالیت های رسانه ای آغاز کردند و گفتند اگر شما خبرنگاران نباشید کسی متوجه نمی شود که ما در نماز جمعه چه گفتیم غیر از همانها که شرکت کردند. بعد هم خیلی صادقانه گفتند چرا از من انتقاد نمی کنید...

حالا دیگر در غرفه محل سخنرانی ایشان جای سوزن انداختن نبود و غرفه دارها آمدند و آقای جعفری بازدید را آغاز کرد. با همه خوش و بش کردند. هر کس دستنوشته یادگاری خواست با کمال میل پذیرفتند و هر کس درخواست عکس یادگاری داشت قبول کردند. کلی عکس و سلفی آن روز گرفته شد و من کلی ذوق کرده بودم که آقای جعفری از این بازدید راضی است که اینقدر برای آن وقت می گذارد.

دیگر نزدیک غروب آفتاب بود که ایشان بازدیدشان به پایان رسید. حس خوبی در نمایشگاه مطبوعات موج می زد و ایشان پس از بازدید از همه غرفه ها و خوش و بش با رسانه ها نمایشگاه را ترک کرد. آن روز همه از صمیمیت و نجابت آسیدیحیی می گفتند. البته احترام و اختصاص وقت به روزنامه نگاران نیز برایشان جالب توجه بود.

آقای جعفری چند ماه بعد از سمت خود استعفا داد.

دیروز که خبر ارتحال ایشان را شنیدم در ذهنم تمام خاطرات آن بازدید به یادماندنی را مرور کردم. حالا مثل تمام کسانی که در طی این سالها از کنار ما رفته اند نام و خاطره "جعفری" برای ما باقی مانده. عاش سعیدا؛ مات سعیدا.

 

نظر شما