«محمدصادق جوادی حصار»، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی، درباره برنامه های حزب اعتماد ملی برای انتخابات ۱۴۰۰ به خبرنگار سیاسی برنا گفت: تصمیمات انتخاباتی حزب از سوی سخنگو اعلام می شود. هنوز به جمع بندی روشنی که بخواهیم بگوییم چگونه شرکت می کنیم، نرسیده ایم و قطعا راهبرد ما، ائتلاف با جریان اصلاح‌طلب است.
او افزود: از مجموعه اطلاعاتی که تاکنون داشته ایم، یکی از مطالباتِ اصلیِ جریان حزبی، این بوده که ما کاندیدای مستقلی برای حزب داشته باشیم اما هنوز تصمیمات روشنی در این زمینه گرفته نشده است.
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره دیدار برخی چهره های اصلاح طلب با مهدی کروبی بیان کرد: بحث اصلی کروبی با اصلاح طلبان، این است که سرمایه اصلی ما مردم هستند از این رو مردم باید به آینده امیدوار باشند و راه برون رفت از مشکلات پیش رو و موجود، از مسیر انتخابات می گذرد.
این چهره سیاسی اصلاح طلب توضیح داد: سخنان کروبی بدین معناست که ما باید ارتباطات مان را با مردم قوی تر کنیم و مردم هم با تضمین های حاکمیتی به این باور برسند که آنچه رأی مردم باشد در جامعه اعمال خواهد شد نه رأی فرامردمی و فراجناحی! بالاخره هر دو جناح کشور اگر بتوانند، رأی مردم را به سمت خود جذب کنند و از طرق دموکراتیک، شفاف و روشن بتوانند دولت تعیین کنند، حقشان است که در چهار سالی که دولت را اداره می کنند، مانعی سر راهشان نباشد و بقیه جریانات کشور هم به تناسب کمک کنند که برنامه های آن پیش برود.
جوادی حصار افزود: بعد از چهار سال اول یا چهار سال دوم، اگر آن برنامه ها موفق نباشد که البته اگر همکاری باشد قطعا بخش قابل توجهی از آن برنامه ها محقق خواهد شد، دوباره مردم رأی می دهند، هر کسی برنامه بهتر ارائه بدهد و توسعه بهتری ایجاد کند، مردم به او گرایش دارند.
او تاکید کرد: بحث اصلی کروبی این است که باید امور کشور را به آرای مردم بسپاریم و اگر به آرای مردم سپردیم، بزرگترین امنیت را برای کشور ایجاد کرده ایم.
این چهره اصلاح طلب در پاسخ به این سوال که آیا اصلاح طلبان کاندیدایی دارند که تایید صلاحیت شود و برنامه هم داشته باشد؟ گفت: یکی از روش های اصلاحی این است که از فردیت بیرون بیاییم و به جمعیت برسیم، اینکه فردی به تنهایی، همه هنرها را باهم داشته باشد به هیچ وجه میسر نیست. ما باید به سمت افرادی که اجماع روی آنها آسان تر است و مقبولیت اجتماعی شان خوب است - نمی گوییم عالی-، برویم.
محمدصادق جوادی حصار تصریح کرد: اگر چنین فردی وارد میدان انتخابات شود اما تیمی عمل شود نه اینکه آن فرد بگوید اکنون که من رییس جمهور هستم پس همه کارها را به تنهایی انجام می دهم اگر این گونه نباشد و ما بتوانیم جریانی عمل کنیم، هر جریانی که پیروز شود نیروهای زبده، نخبه و سرآمد کشور را در جاهای ممکن به کار گیرد از این رو اگر این اتفاق رخ دهد، فکر می کنم فردگرایی کمرنگ می شود.
این عضو حزب اعتماد ملی اشاره کرد: اگر رییس جمهوری منصف، معتدل و خیرخواهِ مردم، روی کار بیاید می تواند در حوزه وزارت خارجه از تجربه این 8 سال استفاده کند یا اینکه ظریف دوباره وزیر امور خارجه شود یا یک فرد مشابه ظریف را در جایگاه وزیر امور خارجه، قرار گیرد. در حوزه های داخلی نیز همینطور؛ در عرصه هایی که ضعف داشتیم آن ضعف ها را باید به صورت مجتمع و جبهه ای بررسی کنند و افرادی را که در آن حوزه ها توانمندی های لازم را دارند انتخاب کرده و از تجربیاتشان استفاده کنند.
او تشریح کرد: اصل سخن بنده این است که اگر بخواهیم فردی را پیدا کنیم که همه توانایی ها را به صورت جامع و کامل دارا باشد، بسیار سخت بوده و به نوعی دست یافتنی نیست. از این رو باید به صورت متوسط نگاه کنیم. چراکه در مجموع، 3 تا 4 درصد نخبگان مفید، 3- 4 درصد دیگر هم نخبگان منتقد و مخالف هستند، یعنی نخبگان مثبت و منفی و این 90 درصد میانی جامعه هستند که کشور را در اختیار دارند و ما باید این ها را به کار بگیریم و اگر توانستیم از این دو طیف طوری استفاده کنیم که آسیبی به کشور نرسد، این هوشمندی مدیران کشور را می رساند ولی ما باید از آن 90 درصد میانی آنها که معدلی از متوسط به بالا دارند و بیشترشان در حوزه های مدیریتی، متوسط رو به بالا هستند، استفاده کنیم.
جوادی حصار عنوان کرد: اگر ما بتوانیم از این 90 درصد به درستی استفاده کنیم راه اصلاح واقعی را پیدا کرده ایم اما تا زمانی که همچنان با هم بجنگیم و گروهی بخواهد گروه دیگر را حذف کند، یا ندیده بگیرد و بخواهد با یک جریان کشور را مدیریت کند آن گروهی که از میدان خارج می‌شود چهار سال چوب لای چرخ دولت می‌گذارد. بنابراین با این رفتارها در حقیقت نیروی خودمان را هدر می‌دهیم بنابراین باید جهانی تر به قضایا نگاه و ملی تر، عمل کنیم.
او افزود: به عنوان مثال به جریان و نیروهای توسعه آفرین در دنیا نگاه کنید، بدین گونه است که هر حزبی در از عرصه قدرت خارج شده و قدرت را واگذار می کند. بخش عظیمی از قدرت در اختیار همان حزبی است که بیرون می رود. به عنوان مثال در آمریکا، حزب دموکرات در حال پیروز شدن است اما حزب جمهویخواه 50 درصد قدرت کشور را در اختیار دارد. اما متأسفانه ما به گونه دیگری برخورد می کنیم وقتی یک جریان پیروز شد باید آبدارچی جریان مقابل در یک مدرسه هم تغییر کند. این چرخه، چرخه ای معیوب است و ما باید در سطح مدیران عالی که سیاست گذار هستند تغییر نگاه ایجاد کنیم. در واقع راه اصلاحی و بنیادین این است که ما با ثبات مدیریت و برنامه به آینده کشور فکر کنیم. منافع ملی باید بر منافع هر جریانی در کشور ارجحیت داشته باشد.
این چهره سیاسی اصلاح طلب در باره صحبت های کواکبیان که گفت اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400 نیز باید مشروط وارد شوند، تصریح کرد: حضور مشروط در انتخابات، بستگی به جریان مدیریت انتخابات دارد. اگر جریان مدیریت انتخابات به یک رقابت سالم و متوازن تن بدهد و بپذیرد که هر دو جریان در کشور می توانند در انتخابات با همه نیروهایشان حضور پیدا کنند و هر نتیجه ای که حاصل شد، برای کلیت نظام قابل دفاع و قابل احترام باشد، دلیلی وجود ندارد که اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند. اما اگر قرار بر این باشد که اصلاح‌طلبان هیچ گزینه ای نداشته باشند و هیچ امکانی برای پیروزی وجود نداشته باشد، تضمینی هم برای اجرای برنامه های بعد از پیروزی‌شان وجود نداشته باشد، چه دلیلی دارد که در انتخابات شرکت کنند. معلوم است که شرکت در یک بازی از پیش باخته، به نوعی هیزم زیر دیگ شدن جریان‌هایی است که به رأی مردم احترام نمی‌گذارند.
او بیان کرد: طبیعی است، اگر اصلاح‌طلبان به ویژه جریانات اصلی و تاثیرگذار اصلاح طلب در حوزه های حزبی هم بخواهند در انتخابات ورود کنند، بدون عقبه مردمی باختشان قطعی است. چرا باید در چنین شرایطی در انتخابات شرکت کنند یا کاندیدا بدهند.
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره احتمال حضور مشروط اصلاح‌طلبان در انتخابات 1400 عنوان کرد: این بستگی به شرایط و نوع عمل مدیران انتخابات کشور دارد. 5