صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

روایتی متفاوت از هزاران زنِ سُرخ پوش

۱۳۹۹/۰۹/۱۳ - ۱۱:۲۰:۴۳
کد خبر: ۱۰۹۷۷۳۰
«سمیرا فعلی» مشاور امور زنان و خانواده در جمعیت هلال‌احمر برای اولین بار آمار دقیق به تفکیک داوطلبان و امدادگران و نجاتگران زن را بیان کرد.

به گزارش برنا؛ یکی از بی‌شمارترین جوامع زنان در جمعیت هلال‌احمر متمرکز شده است. زنان هلال‌احمر بی‌شمارند. اولین آمار منتشرشده از سوی هلال‌احمر از حضور 126 هزار و 932 زن جوان، داوطلب و امدادگر و نجاتگر در کل کشور خبر می‌دهد. از این تعداد 41 هزار و 607 زن عضو جوان، 70 هزار و591 نفر داوطلب و 14 هزار و 734 امدادگر و نجاتگر، زیر پرچم سرخ جمعیت هلال‌احمر فعالیت می‌کنند.

«سمیرا فعلی» مشاور امور زنان و خانواده در جمعیت هلال‌احمر برای اولین بار این آمار دقیق را به تفکیک داوطلبان و امدادگران و نجاتگران زن، در اختیار «شهروندآنلاین» قرار داد. او یک جوان دهه شصتی است، با همه دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی که سال‌ها به دنبال مطالبه‌شان بوده است. حالا او پا به جمعیت هلال‌احمر گذاشته تا مطالبه‌گر حقوق هزاران زن مثل خودش شود. دکتر فعلی چند روز پیش در بازدید از روزنامه شهروند با ما به گفت‌وگو نشست و از دغدغه‌ها و اهدافی گفت که مسیری سبز را برای زنان سرخ‌پوش هلال رقم خواهد زد.

قبل از اینکه وارد بحث اصلی شویم، به عنوان عضوی از جامعه زنان کمی از خودتان بگویید.

من یک جوان دهه شصتی هستم. می‌گویم «دهه شصتی» چون معتقدم تفکرات، خلقیات، اقتضائات، مقدرات و جنس دغدغه‌های این نسل، چه در جامعه مردان و چه زنان متفاوت و متعلق به زمانه خودشان است.

مگر دهه شصتی‌ها چه اقتضائات و دغدغه‌های مشترکی دارند که مخصوص زمانه خودشان است؟

اینکه می‌گویم دهه 60، گستره‌ای دارد. اندیشه جاری در آن از سویی طیفی از دهه 50 و از سویی دیگر بخشی از دهه هفتادی‌ها را نیز دربرمی‌گیرد. سخنم فراتر از رفتارها، هنجارها و نوستالوژی‌‌های آنان است.

جهان‌بینی، ارزش‌ها و باورهای حاکم بر این نسل، شرافت بالایی دارد. جوانان این دهه همواره در گرگ و میش زندگی با وجود چاله‌ها، افتان‌ها و نشیب‌های بسیار؛ اهداف والا داشته‌اند و برای خودشناسی و معرفت‌ورزی و کشف حقیقت می‌کوشیدند. آنان به زعم من همراهان وفادارتر و شکیباتری برای جریان زندگی بودند. نسلی که برای تعالی اندیشه‌اش وقت می‌گذارد، کتاب می‌خواند، فیلم‌های برگزیده تاریخ سینما را برای چندمین بار می‌بیند، به تماشای تئاتر می‌رود و توصیف عقل و قلب و نظم و وظیفه و اخلاص را به خوبی می‌داند. دهه شصتی‌ها آفرینشگرانی ساده بودند و کاوشگرانی در پی خلق معنا.

البته نسل‌های قبل از دهه 60 هم وضعیت سرمایه و امکانات نسل‌های امروزی را نداشتند.

بله، درست است، ولی من از حیث بضاعت و امکانات، نسل‌ها را با هم مقایسه نمی‌کنم. به نظر من دهه شصتی‌ها در اوج بلاتکلیفی، خودساخته و خودشکوفا شدند و به شایستگی از پس خودشان برآمدند یا به تعبیری به هرشکلی گلیم خودشان را از آب بیرون کشیدند و این بسیار تحسین‌برانگیز است. چه‌بسا به طور کلی الان در هر جایی از کشور که ورود کنید، می‌بینید که تصدی امور را دهه شصتی‌ها به دست گرفتند؛ با وجود همه تلخی‌ها، ناکامی‌ها، ناملایمتی‌­ها و بی‌مهری‌هایی که به آنها روا شد، به نظرم جنس دهه شصتی جلوه­‌ای از جرأت‌ورزی و شجاعت بود که توانست باز هم راهی برای اثبات خود و ادامه بیابد.

شما الان مشاور امور زنان در جمعیت هلال‌احمر هستید؛ خود شما به عنوان یک دهه شصتی از کجا شروع کردید؟

از زمانی که یادم می‌آید همیشه در مسائل اجتماعی و فرهنگی دغدغه‌مند بوده­‌ام و سعی کرده‌­ام با تعهد به مسئولیت اجتماعی، آزادگی، صلح‌طلبی و ظلم‌ستیزی در مسیر حل مشکلات بشر گام بردارم. هجده سالم بود که وارد تلویزیون شدم و از همان موقع با اثرگذاری کارهای فرهنگی و آثار هنری آشنا شدم. در واقع کارم را از گروه کودک و نوجوان شروع کردم. به عنوان یک نویسنده کارم را ادامه دادم و مدتی براساس طرح «بهبود سواد خواندن» یا «پرلز» در نگارش قصه‌های کودکان مشغول بودم.

در راستای فعالیت‌هایم با خیریه‌ای همکاری می‌کردم که به صورت بین‌المللی در زمینه درمان کودکان بیمار و نیازمند خدمت می‌کرد و پس از آن با کمیته‌ها و شوراهای اجتماعی، مؤسسات و مراکز مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد بسیاری که به قشر آسیب‌­پذیر جامعه، کودکان و زنان کمک‌­های مالی، خدمات اجتماعی یا درمانی ارایه می‌دادند، مشارکت کردم.

اما به طور کل حوزه «کودک» همیشه برایم بیش­ترین اهمیت را داشته، چون بر این باورم حاملان اصلی برنامه‌های توسعه در آینده کشور کودکانند، با وجود اینکه حوزه آنان هنوز در کشور جدی انگاشته نشده و در بعضی از بسترهایی هم که فراهم شده برایشان هنوز نقص و اشکالات جدی وجود دارد. عمده سیاستگذاری‌ها و طرح‌ها و اقداماتی هم که در راستای پرورش و آموزش کودکان اجرا می‌شود، از سلامت و شفافیت لازم برخوردار نیست.

به همین دلیل نظام آموزشی ما با نیازهای واقعی کودکان بیگانه است. مباحث درسی تدوین‌شده، شیوه‌های تدریس، فضاهای آموزشی با شرایط کودکان امروز همخوانی ندارد و متأسفانه هنوز در دوره‌ای به سر می‌بریم که عدالت آموزشی برقرار نیست. در حالی که این کودکان امروز هستند که فردا را می‌سازند، اما ما می‌بینیم که وضعیت موجود کودکان در برخی نواحی کشور غیرقابل تصور و فاجعه‌­بار است. البته همه مشکلات کودکان به آموزش آنان برنمی‌گردد. تعداد قابل توجه کودکان کار و خیابان و کودکان زباله­‌گرد نشان از نبود توجه کافی مسئولان کشور به حوزه کودک دارد.

با اینکه از سن کم کار کردن را، آن هم با تلویزیون شروع کردید، واقعا جدی گرفته شدید؟ منظورم این است که به عنوان یک جوان دغدغه‌مند اصلا فرصت شکوفایی به شما داده شد؟

راستش اوایل نه. یادم است خیلی از جاهایی که می‌رفتم و طرح و ایده‌هایم را مطرح می‌کردم، اینکه جدی گرفته نمی‌شدم، یک بحث بود و اینکه سرکار قرار بگیرم، بحثی دیگر بود. یعنی اینکه بعضا طرح من، طرح قابل قبولی بود و دل‌شان می‌خواست کاری انجام دهند، ولی خب چون سابقه و تجربه کافی نداشتم، اعتماد نمی‌کردند. بنابراین من سال‌های اول کارم با این مشکل بی‌اعتمادی همواره مواجه بودم. هرچند که گاهی فکر می‌کنم اگر از همان آغاز مرا باور می‌کردند، قطعا الان خیلی جلوتر و برای جامعه مفیدتر بودم. ضمن اینکه خیلی وقت‌ها معادلات برای دختران جور دیگری رقم می‌خورد.

با وجود گشایش‌ها و تغییراتی که در زمینه برابری جنسیتی ایجاد شده باز هم با مسائلی دست‌وپنجه نرم‌می‌کنیم که بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته و جوامع اسلامی سال‌هاست از آن عبور کرده‌اند. ولی بالاخره معتقدم اگر من و شما امروز به این آگاهی رسیده‌ایم که زنان می‌توانند اثرگذار باشند، پس مسئولیت ما سنگین‌تر است. ما باید برای نسل‌های بعدی زمینه‌های لازم را ایجاد کنیم، بسترهای مناسب را بسازیم و رشته‌­های پیوند امیدبخش خود را به فردای آنان بسپاریم و دختران‌مان را جوری تربیت کنیم که از همان ابتدا رویاهای بزرگ داشته باشند، به آن­ها بال‌وپر بدهند و بر بام خیال آینده پرواز کنند و برای رسیدن به اوج آرزوهایشان هرگز دست از تلاش برندارند.

و برگردیم به سوال نخست؛ در کنار همه این کارها تحصیلات‌تان را هم ادامه دادید. درست است؟

بله، من تا سطح دکترای ادبیات فارسی خواندم و البته هنوز هم ادامه دارد. دانشجوبودن بهترین فرصتی است که یک جوان برای رشد و تعالی خود می‌تواند به دست آورد. راه بزرگ‌شدن ما از کسب علوم و دانش به­‌روز می‌گذرد.

پس به همین دلیل دغدغه نوشتن هم داشتید.

شاید… البته به قولی قلم در دست گرفتن خیلی پوییدنی نیست و بیشتر ذاتی است، اما واقعیت این است که رشته ادبیات فارسی را صرفا به خاطر استعداد و علاقه به نوشتن و صاحب قلم بودن انتخاب نکردم. من ادبیات فارسی را خیلی فراتر از علاقه­‌مندی‌های فردی می‌بینم و معتقدم برای بهبود جهان و تکامل بشر به ادبیات نیاز داریم. ادبیات نه‌تنها جهان را به ما می‌نماید، بلکه به ما یاد می­‌دهد چطور همه چیز را تغییر دهیم.

زندگی هیچ ملتی از ادبیات جدا نیست و همواره همه مردم با آن زیسته‌ و انس داشته­‌اند. ادبیات فصل مشترک تجربیات انسان­‌هاست و از ارکان مهم و حیاتی بالابردن شعور و آگاهی و بلوغ فکری و فرهنگی است. گستردگی دامنه «ادبیات» آنقدری است که می‌تواند زبان و سیاست‌های یک کشور را تغییر دهد. ادبیات راه مملکت‌داری و آداب حکومت‌رانی را می­‌آموزد. مثلا ما در «کلیله‌ودمنه»‌ نصرالله منشی که کتابی پندآموز است، از زبان حیوانات، حکمت عملی و آداب زندگی و زبان را می­‌آموزیم. یا در بوستان سعدی که به انتخاب نشریه گاردین جزو صد کتاب برتر تاریخ بشریت است، در 10 باب، اخلاق و تربیت و سیاست و اجتماعیات را.

در «کلیله‌ودمنه» نصرالله منشی با زبان تمثیل می‌­گوید که چطور باید به مردم حکومت کرد. «مرزبان­‌نامه» سعدالدین وراوینی به تقلید از کلیله‌ودمنه از زبان حیوانات، پند و اندرزهایی به پادشاه می­‌دهد. «قابوس‌نامه» عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر هم پندنامه­‌ای است با تأکید بر اعتدال و اهمیت خرد برای آیین زندگی و مملکت­‌داری.

بنابراین شما بعد از همه سختی‌ها و گاهی جدی‌گرفته‌نشدن‌ها رسیدید به جایگاه مشاور امور زنان در هلال‌احمر. قبل از اینکه وارد جمعیت شوید، چه ذهنیتی نسبت به این نهاد داشتید؟

بالاخره من هم مثل عموم مردم ذهنیت کاملا مثبتی نسبت به نوع فعالیت جمعیت هلال‌احمر داشتم. از این حیث که به نظرم تنها نهاد مورد وثوق بین مردم و حاکمیت بود. نهادی که همیشه در بحث‌های امدادرسانی، فعالیت‌های بشردوستانه و عام‌المنفعه در عرصه‌های ملی و بین‌المللی پیشگام است. بنابراین می­‌توانم بگویم جمعیت هلال‌احمر فراتر از انتظار و مشاهدات ما در میان دستگاه‌ها و سمن­‌ها و مراکز دیگر فعالیت می‌کند و به نظرم این­جا همان مرکز جهان است!

مشاور امور زنان جمعیت هلال‌احمر می‌گوید: هفت پست کلیدی را تعیین کردیم؛ از رئیس مرکز درمانی تا معاون سازمان و مدیرکل میانی در ساختمان مرکزی و مشاور رئیس جمعیت و… از این طریق می‌توانیم در کانون ارزیابی که در سه مرحله قرار است مثل یک تلنت برگزار شود، این فرصت برابر را برای بانوان کل کشورمان فراهم کنیم که برای رسیدن به پست مورد نظر تلاش کنند

قبل از این، تعاملی هم با جمعیت هلال‌احمر داشتید؟ مثلا در بحث داوطلبی یا کمک‌رسانی در حوادث؟

بله، در بستر کمک‌های بین‌المللی مخصوصا زمان تحریم‌ها ما یک‌سری از کارها و کمک‌­هایی را که کردیم، از طریق جمعیت هلال‌احمر انجام دادیم. مدتی هم در سازمان داوطلبان عضویت فعال داشتم و به خاطر سوابق فعالیت­‌های فرهنگی‌ام مشاور فرهنگی رئیس سازمان بودم. وقتی هم جناب دکتر همتی به ریاست جمعیت منصوب شدند و به من این اعتماد را داشتند که می‌توانم در امور زنان و خانواده اثرگذار باشم، بنابراین قبول مسئولیت کردم.

الان بعد از 6 ماه فعالیت مستمر در هلال‌احمر، نگاه‌تان به این جمعیت و اقتضائاتش چقدر تغییر کرده؟

طبیعتا هر چیزی که از بیرون دیده می‌شود، با هر چیزی که از درون ببینیم فرق می‌کند، یعنی امکان ندارد یک ساختمان و عمارتی را هم که از بیرون می‌بینید، دقیقا با تصورات ذهنی شما از نمای داخلی‌اش همخوانی داشته باشد. جمعیت هلال‌احمر نیز همین‌طور است، وقتی از بیرون نگاه می‌کردم، صرفا نهادی بود که در زمینه امداد و کمک‌رسانی و فعالیت‌های بشردوستانه فعالیت می‌کرد و مصائب و مشکلاتش برایم دیده نمی‌شد.

وقتی وارد جمعیت هلال‌احمر شدم، همه چیز سخت‌تر از آن چیزی بود که از بیرون دیده بودم. بخش زیادی از آن هم به خاطر پیشینه‌اش است. شاید اگر بعد از این، گروه دیگری روی کار بیایند، شرایط برایشان راحت‌تر باشد، اما به هر حال حاشیه‌هایی که در دوران قبلی جمعیت وجود داشت، کار را برای همه سخت‌تر کرد. ضمن اینکه واقعا از نظر مالی و اعتباری مشکلات به‌شدت بغرنج است و باعث به وجود آمدن نارضایتی­‌هایی شده است. هرچند که باید اذعان کنم با همه این شرایط، به لطف خدا و دعای مردم و مددجویان در مسیر درستی قرار گرفته است و دارد به خوبی مدیریت می­‌شود.

خانم فعلی، الان چه تعداد زن زیر پرچم جمعیت هلال‌احمر قرار گرفته‌اند؟

صدوبیست‌وشش هزار و نهصدوسی‌ونه نفر، بانوان جمعیت هلال‌احمر در کل کشور هستند. این آمار به تفکیک امدادگران و نجاتگران، جوانان و داوطلبان است. ما 41 هزار و 607 نفر بانوی جوان داریم؛ 70 هزار 591 نفر بانوی داوطلب و 14 هزار و 734 نفر امدادگران و نجاتگران ما هستند. این را هم عرض کنم که این اولین بار است که این آمار رسمی از طرف جمعیت هلال‌احمر ارایه می‌شود.

چرا مشاور امور زنان داریم، اما مشاور امور مردان نداریم؟ خود این عنوان، بحث تبعیض جنسیتی را تأیید نمی‌کند؟

مشاور امور زنان فقط شامل جمعیت هلال‌احمر نمی‌شود. ما در همه سازمان‌ها و ارگان‌های کشور این عنوان و سمت را داریم. مشاور امور زنان در ذیل معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری نیز قابل تعریف است. قبل از هر چیزی باید بگویم که به طور کل روزی را پیش‌بینی می‌کنم که به هیچ مشاور زنانی نیاز نداشته باشیم و در واقع چنان عادلانه در مسیر توسعه قرار می‌­گیریم تا مطالبات زنان به درستی احقاق شود.

اما الان باید این موضوع را بپذیریم که هنوز بستری برای تحقق این امر حتی در حیات ذهنی مدیریتی کشور وجود ندارد. ما به زمان نیاز داریم که مانند برخی کشورهای پیشرفته از این دوره گذار عبور کنیم. ما کشوری هستیم که الان بسیاری از مسائل حوزه زنان‌مان هنوز حل نشده است و همین‌طور حل نشده هم می‌ماند و از یک دولت به دولت بعدی و مدیران آتی موکول می‌شود و در نهایت هم لاینحل باقی می‌ماند. از طرف دیگر چون بسیاری از مسائل در حوزه زنان سیاست‌زده و بسیاری از رفتارها در مدیران جنسیت‌زده است، من معتقدم که ما نیاز داریم به زنانی که در جایگاه مشاور امور زنان قرار بگیرند و برای اعتلای جایگاه واقعی زنان تلاش کنند.

یعنی روزی خواهد رسید که عنوانی به نام «مشاور امور زنان» نداشته باشیم؟

من معتقدم این جایگاه همیشگی نیست و تا جایی که به یک توازن و عدالت جنسیتی در پذیرش مناصب اجرایی دست پیدا کنیم، مجاهدت می­‌کنیم و بعد از آن احتمالا دست برمی‌داریم از مطالباتی که خیلی وقت‌ها هم سر از جایی دیگر درآورده است.

مهم‌ترین کارهایی که در این 6 ماه در جایگاه مشاور امور زنان انجام دادید، چه مواردی است؟

واقعیت این است که من در سه ‌ماه اول تلاش کردم با تحقیق و پژوهش و مطالعات بنیادین مسأله‌های بانوان را در جمعیت شناسایی کنم. در این مدت نیازسنجی مشارکتی انجام دادم و براساس آن چالش‌­ها، ضعف‌­ها، موانع، فرصت‌­ها و خواسته­‌ها را احصا کردم. همچنین سعی‌کردم به آمار درستی از زنان جمعیت هلال‌احمر دست پیدا کنم. طبیعتا انتظارات هم از ما این بود که بتوانیم به نیاز همه زنانی که در بخش‌های مختلف اعم از امدادگران، نجاتگران، جوانان، داوطلبان و کارکنان اداری هستند، پاسخ دهیم. بنابراین سعی کردم اتاق فکرهایی تشکیل بدهم و مشورت بگیرم. با تأیید و نهایتا حمایت‌های رئیس جمعیت هلال‌احمر، برنامه‌ریزی جامعی انجام دادیم که ان­‌شاءالله در آینده‌ای نه‌چندان دور تأثیراتش قابل مشاهده است.

دقیق‌تر توضیح می‌دهید؟ مشخصا چه کاری در حوزه زنان جمعیت هلال‌احمر انجام شده است؟

در ابتدا برای اینکه بتوانیم موضوعات مربوط به بانوان را از مسیر خودش پیگیری کنیم و به نتیجه برسانیم، پیشنهاد بازآرایی ساختار امور زنان و خانواده را دادم. با این توضیح و آوردن دلایل متعدد نظر رئیس جمعیت را جلب کردم که دفتر امور زنان و خانواده راه‌­اندازی شود که الان در کمیته­‌ای که ذیل اداره کل منابع انسانی تشکیل شده، این موضوع در حال بررسی است.

مهم‌ترین کاری که در حال پی­گیری است اینکه به منظور شناسایی، معرفی و کشف استعدادهای شایسته موجود زنان در میان پرسنل و داوطلبان جمعیت و کمک به ایجاد امید، شور و نشاط و حرکت و تلاش در فضای مدیریتی جمعیت در سطح زنان، طرحی را مصوب کردیم که براساس کانون ارزیابی قرار است برای ورود زنان جمعیت هلال‌احمر به چرخه مدیریتی اجرا شود. طرح ارتقای شغلی بانوان مستعد و شایسته برای پذیرش موقعیت‌هایی شغلی است که این موقعیت‌ها هم مشخص شده­‌اند.

یعنی مشاغل جدید برای زنان تعریف شده تا پست‌های مشخصی هستند؟

یعنی ما هفت پست کلیدی را تعیین کردیم؛ از رئیس مرکز درمانی تا معاون سازمان و مدیرکل میانی در ساختمان مرکزی و مشاور رئیس جمعیت و… از این طریق می‌توانیم در کانون ارزیابی که در سه مرحله قرار است مثل یک تلنت برگزار شود، این فرصت برابر را برای بانوان کل کشورمان فراهم کنیم که برای رسیدن به پست مورد نظر تلاش کنند. ما در این طرح به سرمایه انسانی به عنوان شریک استراتژیک سازمان‌ها تأکید داریم و نقش آن را در تعالی و توسعه سازمان‌ها، بی‌بدیل می‌دانیم. هر سازمانی که به دنبال پیشرفت و موفقیت در حوزه مأموریتی خود است، ضرورتا باید به ارتقای بهره‌وری سرمایه انسانی و نیز پرورش و توسعه آن، بیشترین اهمیت را بدهد و مسلما بخش مهمی از ظرفیت سرمایه انسانی هر سازمان، زنان هستند.

کار دیگر، ثبت روایتگری همسران و مادران شهدای امدادونجات جمعیت است. ما 489 شهید امدادگر در سراسر کشور داریم که از این تعداد، 85 نفر متأهل بوده‌اند. قصد داریم به مناسبت چهلمین سالگرد دفاع مقدس در این مورد مستندسازی و مجموعه­ کاملی را از خانواده­‌های شهدای جمعیت هلال‌احمر تهیه کنیم.

درباره امدادگران و نجاتگران فعال و هم­چنین بانوان درجه ایثار نیز طرحی تقریبا مشابه داریم. در طول تاریخ جمعیت هلال‌احمر همواره روی توان بانوان حساب بازشده و در حوادث مختلف از مهارت و توانایی‌شان در راستای مأموریت‌های امدادونجات استفاده شده است. بالاترین درجه و نماد در بین امدادگران در بین تیم‌های واکنش سریع است که به درجه ایثار معروف است و در حال حاضر 92 نفر از بانوان امدادگر جمعیت طی آموزش‌های گوناگون و آزمایش‌­های دشوار از رئیس جمعیت هلال‌احمر درجه ایثار دریافت کرده‌اند. ثبت خاطرات زنان و فداکاری‌هایشان در بحران­‌ها و حوادث پرمخاطره می‌تواند از حیث آموزشی و انگیزشی بسیار حائز اهمیت باشد.

ظاهرا تأسیس مرکز نگهداری و مراقبت کودکان و نوجوانان را هم دستور کار دارید که این کار مشخصا مختص به کارکنان است. درست است؟

بله، تأسیس مرکز نگهداری و مراقبت کودکان و نوجوانان در راستای اجرای قوانین بهبود فضای کسب­‌وکار و ترفیع موانع مخل کار است. جمعیت، مهدکودکی برای مراقبت فرزندان بانوان و حتی آقایان شاغل ندارد، به خصوص در این ایام کرونا که مهدکودک‌ها تعطیل هستند و در ایام دیگر هم همیشه آنقدر هزینه محدوده ساختمان جمعیت هلال‌احمر بالاست که طبیعتا کارمندان توان پرداخت این هزینه‌ها را ندارند.

اتفاق امیدوارکننده‌­ای که اخیرا رخ داد این است که برای اولین بار در آستانه صد سالگی «دفتر تاریخ شفاهی جمعیت هلال‌احمر» راه‌اندازی شد و من هم به عنوان مشاور امور زنان و خانواده در شورای سیاست‌گذاری آن حضور دارم. در این شورا یک‌سری مشخصه و مولفه‌هایی را تعیین‌کردیم و از بانوانی که دارای این فاکتورها هستند، دعوت می‌کنیم تا روایت‌ها و تجربه زیسته‌شان را بازگو کنند تا آنها را ثبت و منتقل کنیم.

در زمینه مشارکت‌های اجتماعی چطور؟ طرحی برای مشارکت زنان جمعیت هلال‌احمر در کارهای اجرایی دارید؟

با حمایت معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری و مشارکت معاونت آموزش جمعیت و سازمان داوطلبان، در حال پی­گیری اجرای طرح «تاب‌آوری اجتماعی» هستیم. با توجه به اینکه جمعیت هلال‌احمر در بحث توان‌افزایی و تاب‌آوری پیشگام است، برنامه‌­ریزی کرده‌­ایم که در یک‌سری از استان‌ها که بستر مهیاتر و پویاتر است این طرح را اجرا کنیم.

تفاهم‌نامه‌ای را هم به نام «زنان طلایه دارن شفا» به پیشنهاد بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌­های دفاع مقدس و مشارکت سازمان نظام پرستاری کشور به امضا رسانده‌­ایم. این طرح در واقع قرار است پنج میلیون پرستار (هر خانه یک پرستار) را برای مواجهه با بحران­‌ها به خصوص ویروس کرونا و راه­‌های مواجهه با آن و آسیب‌­های ناشی از آن آماده سازد. محتوای بسته­‌های آموزشی درحال تهیه است و از اول آذرماه طرح اجرا و آموزش‌­های مجازی انجام خواهد شد.

به منظور آموزش بانوان داوطلب و امدادگر و نجاتگر جمعیت، برای تشکیل شبکه تسهیل‌گری، حمایت از ایده‌ها و طرح‌های خلاقانه و با استفاده از منابع مالی مشترک، یک تفاهم‌نامه همکاری هم با صندوق کارآفرینی امید منعقد می‌­کنیم که از نیمه­ آذر اجرایی خواهد شد.

هم­چنین در نظر داریم «اولین همایش مجازی مداخلات بحران و سلامت روان» را در چهار محور حوزه اجتماعی، حوزه حقوقی و اخلاقی، حوزه سلامت و حوزه مشاوره طی فراخوان مقالات علمی با مشارکت سازمان نظام روانشناسی کشور و همکاری معاونت آموزش جمعیت مورخ 29/11/99 برگزار کنیم. دبیر علمی این وبینار خانم دکتر شکوه نوابی نژاد است.

خانم فعلی، چشم‌اندازتان به این جایگاه چیست و فکر می‌کنید در حوزه زنان تا کجا می‌توانید پیش بروید؟

به نظرم در جمعیت هلال‌احمر هر چقدر هم که برای زنان کار کنیم، باز کم است. گستره فعالیت در حوزه زنان وسعت زیادی دارد تا زمانی که زنان داوطلبانه می‌آیند و ثبت‌نام می‌کنند و همچنان امدادگران و نجاتگران در بحران‌ها و بلایا در خط مقدم حضور دارند. واقعیتش هم این است که هنوز کار جدی برای زنان نشده و آنقدر کار برای انجام دادن وجود دارد که من برآنم تا زمانی که در این جایگاه هستم، مسائل و موضوعات را طوری اولویت‌بندی کنم که هر جایی که نیاز بیشتری وجود دارد، به سرعت ورود کنیم.

ببینید یک چیزی که من در زنان جمعیت هلال‌احمر مشاهده کردم و خیلی دلمشغولی برایم ایجاد کرد این بود که عزت‌نفس در آنها گم شده! به خاطر نوع مدیریت و رفتارهای جنسیت‌زده‌ای که طی سالیان زیاد در این نهاد وجود داشته، در واقع خودباوری را در زنان کمرنگ کرده است. اینکه زنان در تصمیماتی که برایشان گرفته شده، دخیل نبوده­‌اند، زنان در سیاست­گذاری‌ها حضور نداشتند و نادیده گرفته می‌شدند و توفیق چندانی در تصدی مناصب مدیریتی بالای سازمان نداشتند و با وجود تأکیدات مسئولان ارشد کشور خصوصا مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهوری محترم مبنی بر زمینه‌سازی و بسترسازی مناسب برای بهره‌مندی دستگاه‌های اجرایی از توان و ظرفیت­‌های مدیریتی زنان شایسته، آنچنان که باید هنوز ظرفیت‌های مدیریتی زنان به شکوفایی و بهره‌وری لازم نرسیده است.

اما الان در این دوره ما به دنبال آنیم که با کمک به فرهنگ‌سازی در جمعیت برای تغییر الگوی بینش‌­ها و روش‌­های استخدام و جانشین‌پروری و توسعه استعدادها، انتصاب‌ها براساس شایسته‌سالاری صورت گیرد و بانوان هم حسب تخصص و توانمندی‌هایشان در جایگاه‌ها و موقعیت‌های درستی قرار گیرند.

مثلا در پست‌های رئیس حوزه ریاست، معاون امور بین الملل، مدیر کل منابع انسانی و تحول اداری، مدیر آی‌تی جمعیت از زنان استفاده شده و این انتصاب­‌ها تاحدی نشان‌دهنده نوع نگاه به زنان و شایستگی­‌های آنان است. اهمیت حضور زنان در مناصب و موقعیت‌های مدیریتی بسیار مهم است، زیرا مدیران زن در هر سازمانی از مهم‌ترین جلوه‌های سرمایه انسانی آن سازمان هستند و سازمانی که درصد بیشتری از زنان را در ارکان مدیریتی به کار می‌گمارد، به درک بهتر و مناسب­‌تری از ظرفیت­‌های مدیریتی خود آگاه بوده و مدیریت منابع موفق‌تری دارد.

منبع: همشهری آنلاین

نظر شما