صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

برنا نزاع خونین ستارخان را گزارش می دهد؛

نادر فریاد می زد که من شهرداری را خریده ام

۱۳۹۹/۱۰/۰۱ - ۲۳:۵۹:۵۸
کد خبر: ۱۱۰۷۳۷۹
جلسه رسیدگی به نزاع خونین و شدید در محله ستارخان در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد.

به گزارش برنا؛ شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران در نخستین روز زمستان سال 99 شاهد برگزاری یکی از عجیب ترین نزاع های خیابانی سال گذشته تهران بود که در حین آن یک نفر نابینا و چند نفر نیز زخمی شدند.

کنار خیابان، میوه می فروشم

دادگاه رسیدگی به نزاع خونین محله ستارخان با قرائت اتهامات نادر، یکی از عوامل اصلی این درگیری آغاز شد و قاضی حسن زاده در این رابطه گفت: نادر متهم به نزاع دسته جمعی و ضرب و جرح منجر به نابینا شدن فرشید است. 

فرشید به عنوان شاکی با حضور در جایگاه در خصوص روز درگیری گفت: من میوه فروش هستم و در روز درگیری لیمو می فروختم. چند وقتی بود که یک نفر به نام نادر در کنار ما اقدام به فروش لبو و باقالی می کرد که پس از چند روز مدعی شد ما در کسب و کار او اخلال ایجاد می کنیم و باید از این محل برویم. او زمانی که با مقاومت ما مواجه شد، اقدام به تهدید کرد و با یک تماس تلفنی این مسئله را با دوستان خود در میان گذاشت. پس از چند دقیقه یک خودروی پژو 405 که 4 سرنشین داشت به خیابان ستارخان، حوالی پاتریس که محل میوه فروشی ما بود، آمد و بدون هیچ گونه صحبتی در کم تر از یک ثانیه به ما حمله ور شدند.

او افزود: به قدری سریع این اتفاق افتاد که اصلا من متوجه نشدم به سمت من حمله کرده اند و با چاقو به چشم من ضربه زده اند و در ابتدا تصور می کردم که یک مشت بسیار محکم به صورت من خورده است و در همان محل نشستم اما متوجه شدم که از چشم من به شدت خون جاری می شود. نحوه پرتاب کردن دست او به گونه ای بود که مشخص بود قصد کشتن دارد. من بینایی کامل داشتم اما او با ضربه چاقو بینایی من را به صورت کامل از بین برد. در ابتدا هر دو چشم من بینایی نداشتند اما پس از چند روز یکی از چشمان من بینایی خود را پیدا کرد.

قصاص چشم ممکن نیست

شاکی این پرونده تصریح کرد: مردم در صحنه حاضر بودند و پس از پایان درگیری مردم در حین فرار نادر را گرفتند و پس از چند دقیقه نیز پلیس از راه رسید و او را نیز دستگیر و چاقویش را  کشف کرد. من خواهان قصاص هستم.

قاضی با اشاره به استعلامی که از پزشکی قانونی گرفته شده بود، گفت: به علت این که ممکن است قصاص چشم سرایت کرده و به سایر اعضا نیز آسیب وارد کند احتمال دارد که امکان قصاص وجود نداشته باشد. در غیر این صورت چه خواسته ای داری ؟ اگر درخواست دیه داشته باشید به علت اینکه یک چشم تو آسیب دیده است نصف دیه یک فرد کامل به تو تعلق خواهد گرفت.

کل خیابان را خون فراگرفته بود

فرشید در پاسخ گفت: من در وهله دوم خواستار دیه هستم. حاضر هستم چند صد میلیون تومان به او بدهم و فقط بینایی من به صورت کامل بازگردد. او پس از ضربه زدن با چاقو به چشم من بار دیگر با چاقو به کتف چپ من ضربه زد و کتف من را به شدت زخمی کرد به گونه ای که کل خیابان را خون فراگرفته بود و در گزارش اولیه نیروی انتظامی نیز به این اشاره شده است. پس از پایان درگیری مردم با اورژانس تماس گرفته و آمبولانس من را به بیمارستان منتقل کرد. به علت این که در حین درگیری در جوی آب افتادم، ساق پای چپ من نیز به شدت آسیب دید. هنوز از سال گذشته تا به امروز دچار دردهای زیادی در سر خود هستم زیرا چاقو وارد چشم من شده بود.

او افزود: من اصلا او را نزدم. آقا توحید که همراه من بود برای دفاع از من به سمت خودروی خود رفت و از آن جا یک چاقو برداشت و به سمت آن ها حمله کرد تا آن ها را فراری دهد. به قدری شوکه شده بودم که ناخودآگاه در خیابان قدم می زدم.

شاکی دوم پرونده با نام توحید در جایگاه حاضر شد و اظهار کرد: من از نادر شکایت دارم و با او مصالحه نمی کنم. تمام مردم خیابان پاتریس من را می شناسند و نزدیک به پنج سال است که در این محله اقدام به میوه فروشی می کنم. نادر پس از چند روز با رفتارهای خشن گفت که دیگر ما نباید در این محل میوه فروشی کنیم و بلافاصله تماس گرفت و یک عده به ما حمله ور شدند و علاوه بر این که با چاقو به چشم فرشید زدند، چاقو را به سمت من آوردند و صورت من را خراش دادند و کتف من را با چاقو زخمی کردند و فریاد می زد که من شهرداری را خریده ام و کسی حق ندارد در این محل میوه به فروش برساند.

نزاع بر روی چاغاله

پس از این صحبت ها فیلم نزاع در دادگاه به نمایش درآمد و قاضی حسن زاده پس از نمایش فیلم نزاع گفت: فیلم نشان می دهد که فرشید و توحید نیز به سمت آن ها حمله ور شده اند پس شما هم متهم به نزاع دسته جمعی هستید.

سپس نادر در جایگاه حاضر شد و اذعان کرد: آن چه که در دستان توحید بود یک چاقو نبود بلکه یک قمه بود که با پشت آن به سر من ضربه زد و من را تهدید به مرگ با این اسلحه سرد کرد و به این علت من نیز از او شکایت دارم.  برادر من در این محل لبو می فروخت و زمانی که می خواستم به او بار بدهم با تهدیدهای فرشید و توحید مواجه شدم که در سومین مرتبه در حوالی ساعت 15:30 سیلی به صورت من زدند. آن ها بر سر این با ما بحث می کردند که با فرارسیدن چاغاله آیا به این محل می آیم یا نه. من تنها بودم و کسی همراه من نبود و با شروع درگیری برادر من نیز فرار کرد و چاقو نیز حمل نمی کردم که او را با چاقو بزنم. درگیری ما کلا 4 دقیقه به طول انجامید.

به دنبال این صحبت ها قاضی تاکید کرد: آن چه که مشخص است در آن لحظه چشم فرشید چاقو خورده است و مشخصا خودزنی نیز انجام نشده و تو ادعا می کنی که همراهی نداشته ای اما طبق گزارشات پزشکی قانونی، گزارش انتظامی، اظهارات شهود و بازبینی فیلم به ضرب و جرح با سلاح سرد منجر به نابینا شدن چشم فرشید متهم هستی.

نادر گفت: من نزاع دسته جمعی را قبول دارم اما سایر اتهامات را قبول ندارم.

4 نفر علیه فرشید شهادت داده اند

سپس وکیل نادر در جایگاه حاضر شد و تصریح کرد: موکل من لاغر اندام است و نمی تواند به تنهایی این دو نفر را که بسیار هیکل بزرگی دارند را مورد ضرب و جرح قرار داده باشد و من از دادگاه درخواست دارم تا تحقیقات بیشتری انجام دهد. همچنین من نسبت به قرار منع تعقیب توحید شکایت دارم زیرا او با سلاح سرد موکل من را تهدید به مرگ می کند.

قاضی در پایان گفت: زمانی که موکل شما ادعا می کند که تنها بوده است پس قطعا ضربه با چاقو به چشم کار او بوده و 4 نفر نیز علیه او شهادت داده اند. در این پرونده توحید نیز متهم به ضرب و جرح و حضور در نزاع دسته جمعی است و فیلم دوربین نیز بر این امر صحه می گذارد و در جلسه بعد نیز با شهادت جزئی تر شاهدین حکم پرونده نادر نیز اعلام خواهد شد.

//انتهای پیام: 6

نظر شما