به گزارش خبرنگار برنا، هر سال با نزدیک شدن به عید نوروز خبرهایی درباره تولید فصل جدیدی از سریال «پایتخت» شنیده میشود که در این سالها چند بار ساخت آن تکذیب و بعد در نهایت تولید شده و معمولاً در ایام نوروز روی آنتن رفته است.
مجموعه تلویزیونی «پایتخت» به عنوان یک نمونه موفق در عرصه سریالسازی میتواند گزینهای برای تحلیل و بررسی باشد تا درباره عوامل موفقیت آن موشکافی شود تا شاید رسانه ملی بتواند به تولیداتی اینچنین موفق برسد اما امروز پس از ساخت 6 فصل از این مجموعه تلویزیونی بسیاری بر این عقیدهاند که تولید این سریال باید متوقف شود، در این بین یکی دیگر از نکاتی که میتواند دلیلی بر ادامه تولید این اثر باشد این است که فصل پایانی آن بدون پایانبندی به اتمام رسید و لازم است مخاطبان تلویزیون پس از سالها دنبال کردن این مجموعه تلویزیونی پایانی مشخص بر این مجموعه تلویزیونی شاهد باشند.
در گفتوگو با دو منتقد نگاهی کلی به این مجموعه تلویزیونی داشتیم و نظرشان درباره تولید یا عدم تولید فصل هفتم سریال «پایتخت» را جویا شدیم که در ادامه میخوانید:
جبار آذین: عمر تاریخی «پایتخت» به پایان رسیده است / قبل از اینکه سریال دچار اضمحلال شود باید به تولید آن پایان داد
جبار آذین منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: مجموعه تلویزیونی «پایتخت» یکی از سریالهای پرطرفدار و ماندگار تلویزیون است که در بستر مناسبات فرهنگی، بومی و ملی کشورمان ساخته شد و توانست نظر موافق قشرهای مختلف را به خود جلب کند.
آذین خاطرنشان کرد: این مجموعه تلویزیونی تا فصل سوم به دلیل تنوع موضوعها، شخصیتها، ساختار منسجم و همچنین جذاب بودن موضوعی و مضمونی توانست به یکی از سریالهای موفق سالهای اخیر تلویزیون تبدیل شود اما از فصل چهارم به بعد با باز شدن پای اسپانسرها به تولید و اعمال نظر و سلیقه آنها که به واسطه تزریق سرمایه اتفاق افتاد مجموعه «پایتخت» از مسیر فرهنگی هنری و مضامین اجتماعی خود فاصله گرفت و به سمتی رفت که به جای دنبال کردن و تلاش برای به دست آوردن رضایت مخاطبان، کسب رضایت مدیران و صاحبان سرمایه ار اولویت قرار گرفت.
این منتقد در ادامه گفت: این وضعیت باعث شد مجموعه تلویزیونی «پایتخت» مسیر نزول را در پیش بگیرد و در قصه و شخصیتهایش دچار تکرار شود و این در حالی است که سازندگان این مجموعه تلویزیونی واقعاً توانایی تولید اثری جدید و با کیفیت را دارند.
او افزود: جدا از بحث اسپانسرمحور شدن تولید این سریال باید این نکته را هم در نظر داشته باشیم که عمر تاریخی «پایتخت» مدتهاست به پایان رسیده و سازندگان آن به جای اینکه از اساس طرحی نو در اندازند به درآمد این سریال دل خوش کردهاند و در حالیکه سازندگان سریال میتوانند از توانایی خود در تولید اثری بهتر و مردمیتر استفاده کنند. به نظر من «پایتخت» دیگر ظرفیت مضامین تازهتر را در این شکل و شمایل ندارد.
آذین در ادامه با اشاره به اظهاراتش تأکید کرد: مدیران تلویزیون به مضامینی چون سبک زندگی ایرانی اسلامی تأکید دارند و این سریال متأسفانه این از مضمون نیز فاصله گرفته و به دلیل تغییرهایی که در تیم تولید به دلیل حذف یا انصراف عوامل تولید این سریال که در فصلهای ابتدایی با آن همراه بودند سرنوشت نامعلومی برای «پایتخت» رقم خورده که باعث شده این مجموعه پرطرفدار از منظر تاریخی به آخر خط برسد و موضوعی جدید و حرفی تازه نداشته باشد.
این منتقد در پایان اظهار داشت: قبل از اینکه مجموعه ماندگار و پرطرفدار «پایتخت» به اضمحلال برسد بهتر است با حفظ احترام مخاطب و پاسداری از هزینهها و بودجهها بهتر است ادامه تولید «پایتخت» متوقف شود و عوامل آن به فکر تولید اثر جدیدی باشند چرا که قطعاً این سریال نشان داد تلویزیون اگر بخواهد میتواند با تکیه به نیروهای توانمند و باتجربه خود آثاری خلق کند که مردم کشورمان با آن ارتباط برقرار کنند و نیازی به کپیبرداری از تولیدات خارجی نیست و ایدههای داخلی خوبی مناسب با فرهنگ خودمان وجود دارند که باید به آنها توجه شود.
سعید مستغاثی: «پایتخت» از فصل چهارم دچار افت شدیدی شد / اگر قرار است همین رویه را در پیش بگیرد، بهتر است ساخته نشود
سعید مستغاثی منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: سریال «پایتخت» شروع بسیار خوبی داشت و در فصلهای ابتدایی مهاجرتها به شهرهای بزرگ از جمله پایتخت محوریت قصه سریال بود و مسئله خانواده، احترام به بزرگترها و خیلی از مسائل فرهنگی و اجتماعی ما در فصلهای اول تا سوم این سریال به چشم میخورد.
مستغاثی خاطرنشان کرد: آمیختگی دین با زندگی را که در آثار تلویزیونی ما کمتر دیده میشود در این سریال به خصوص در فصل سوم به خوبی میدیدیم و شخصیتهای دلنشین، باورپذیر و دوستداشتنی این سریال کاراکترهایی بودند که مخاطب با آنها به خوبی ارتباط برقرار میکرد اما در ادامه این سریال از مسیر خود خارج شد و در فصل چهارم شاهد پراکندهگویی بودیم که داستان یکنواخت نبود و کاراکترها کنشهای منفی بسیار بالایی داشتند و به عنوان مثال نقی معمولی از یک فرد خانوادهدوست به یک فرد شارلاتان و خلافکار تبدیل شد که در نهایت در قسمت آخر همه این خصوصیات منفی تغییر پیدا کرد و گفتند که اتفاقات قسمتهای آخر پاک کننده نشانههای منفی قسمتهای اول است.
او افزود: فصل چهارم یک عقبگرد بود و فصل پنجم هم همین حالت را داشت و جنبههای منفی کاراکترهایی که مخاطبان آنها را دوست داشتند بسیار پر رنگ بود. فصل پنجم «پایتخت» به نوعی خودباختگی عوامل این سریال در کشور ترکیه بود که گویا سریالی تبلیغاتی برای معرفی جاذبههای توریستی ترکیه ساخته شده است و در نهایت فصل ششم بدترین فصل این سریال پرمخاطب بود که ایام نوروز پخش شد. پراکندگی و داستانکهای بسیار زیاد به فیلمنامه لطمه جدی وارد کرده و جنبه منفی شخصیت کاراکترها به قدری زیاد شده که آدمها دیگر آن آدم سابق نبودند و سریال هیچ ربطی به «پایتخت» نداشت.
این منتقد در ادامه تأکید کرد: در فصل ششم که بدترین فصل این سریال به حساب میآید شاهد شوخیهای سطح پایینی بودیم که انتقادات بسیاری را متوجه این سریال کرد که گویا باز هم قرار بود در قسمتهای پایانی اتفاقاتی رخ دهد که این انتقادات کمرنگ شود اما این بار همین قسمتهای پایانی هم ساخته و پخش نشد و سریال به همان شکل به پایان رسید. به نظر من اگر قرار است همین روند را این سریال در پیش بگیرد بهتر است ساخت فصلهای بعدی آن منتفی شود چرا که خاطرات خوش فصلهای درخشانش را از بین میبرد.
او افزود: اگر قرار است سریال «پایتخت» در فصلهای بعدی ساخته شود بهتر است با همان رویکرد قبل و دور از فضای مبتذلی که در فصلهای پایانی شاهدش بودیم ساخته شود. اگر سازندگان «پایتخت» بتوانند به همان نقاط قوت فصلهای اول برگردند میتوان به ادامهدار بودن این سریال امیدوار بود. به نظر من فشاری که تولیدکنندگان سریال «پایتخت» از جبهه شبهروشنفکران شاهد بود منجر به این مسیر غلط شد و بهتر بود عوامل تولید این سریال محبوب تحت تأثیر این فشارها قرار نگیرند و همان که هستند را در سریال ارائه دهند که مورد توجه و استقبال مردم نیز قرار گرفته است.
مستغاثی در پایان درباره ساخت فصل هفتم «پایتخت» تصریح کرد: فیلم سینمایی «جنگ ستارگان» یکی از پرطرفدارترین فیلمهای چند قسمتی تاریخ سینما است، جورج لوکاس کارگردان این اثر پس از ساخت سه قسمت چند سال بعد با پیشرفت تکنولوژی سه قسمت دیگر هم به این مجموعه اضافه کرد اما علیرغم همه جذابیت و طرفدارهای بسیاری که این مجموعه داشت لوکاس با این رویکرد که ادامه «جنگ ستارگان» در قسمتهای بعدی باعث لوث شدن قصه میشود از تولید آن کنارهگیری کرد اما چند سال بعد یک کمپانی امتیاز ساخت این مجموعه را خرید و فیلمها و سریالهای متعددی ساخته شد که دیدیم واقعاً همان پیشبینی لوکاس درباره لوث شدن این سریال درست بود و واقعاً به «جنگ ستارگان» لطمهای جدی وارد شد. میزان طرفداران و دنبالکنندگان «جنگ ستارگان» بسیار بیشتر از «پایتخت» است و میزان درآمد تولیدکنندگان چند برابرِ آن، اما لوکاس در اوج سر و صداهای این مجموعه تولید آن را متوقف کرد تا از قصهاش محافظت کند. سریال «پایتخت» هم از فصل سوم به جز بخشهای کوتاهی که در فصل پنج به داعش مربوط بود هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد و به یک تکرار دچار شده است. به نظر من اگر قرار است همین رویه ادامه داشته باشد و هیچ جهشی در قصه شاهد نباشیم بهتر است این سریال دیگر ساخته نشود چرا که ادامه آن نابود کردن خاطرات خوش فصلهای پر طرفدار قبلی است.