به گزارش خبرگزاری برنا ؛ سازمانها و سیستم های نظامی همواره در طول تاریخ علاوه بر علوم نظامی ، سایر علوم را نیز به خدمت گرفته اند و چه بسا نیازهای نظامی که باعث گسترش علوم و فنون تولید و دانش جدید شده اند و تا قرن اخیر دانش فرماندهی با مدیریت درهم تنیده و غیرقابل تفکیک بود به طوری که نهادهای حکومتی دنیا بر این مبناء پایه ریزی شده و فرماندهان ارشد نظامی توأمان به امر حکومت داری و ارتش داری می پرداختند.
با گسترش علوم و تخصصی تر شدن اهداف و وظایف سازمانها ، مدیریت در سطوح مختلف سازمانی نیازمند کسب مهارت و تخصص ویژه گردید و پایه های علم نوین مدیریت با خروج از زیر شاخه سایر علوم اجتماعی بنا نهاده شد و با طی مراحل تکاملی از مدیریت منسوخ سطح یک ( خودمحوری ) به مدیریت کلاسیک ( سازمان محوری ) رسید و سپس با پیشرفت مجدد سطوح 3 ( انسان محوری ) و سطوح 4 ( تعادل بین منافع سازمان و منافع پرسنل ) به مدیریت سطح پنجم و عالی که پیش نیاز آن داشتن فروتنی و اراده قوی برای قرارگیری در چنین سطحی بود ارتقاء یافت و سازمانها و بنگاههای اقتصادی با بهره گیری از چنین مدیرانی با سرعت و شتاب بیشتری به سمت تعالی سازمانی حرکت کردند و نتایج بسیار بزرگی در عرصه سوددهی ، بهره وری ، تولید ثروت و افزایش روحیه و رفاه کارکنان کسب نمودند و عملکرد چنین مدیرانی باعث توسعه یافتگی آن سازمانها و نهایتاً کشور ها گردید.
این در حالی بود که دانش فرماندهی در سازمانهای نظامی دنیا از چنین سرعت و شتابی برخوردار نگردید و طی یک قرن اخیر این دانش از فرماندهی منسوخ ( خودمحوری ) به فرماندهی کلاسیک ( سازمان محوری ) ارتقاء یافت و نهایتاً شعار (( بفهمند اطاعت کنند بهتر است از اینکه بترسند اطاعت کنند )) جایگزین شعار قدیمی (( ارتش چرا ندارد )) گردید.
با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بهترین و مؤمن ترین جوانان کشور جذب این نهاد انقلابی شدند همانانی که از اول دارای اراده قوی و فروتنی توأم بودند و با کسب تجربیات ارزشمند در بهبوهه انقلاب ناامنی های داخلی و دوران 8 ساله دفاع مقدس و با کوله باری از تجربه سبک نوینی از فرماندهی در سازمانهای نظامی را به جامعه ارائه نمودند ؛ اما دنیا هنوز با این سبک فرماندهی بیگانه بود.
با شروع قرن 21 و حادثه 11 سپتامبر 2001 لشکرکشی آمریکا به خاورمیانه آغاز شد و آمریکا پس از اشغال افغانستان و عراق آماده حمله مستقیم به ایران گردید ، اما به دلیل نتایج بدست آمده در جنگ 33 روزه لبنان و متعاقب آن جنگ 22 روزه غزه و زمین گیر شدن رژیم صهیونیستی به عنوان متحد اصلی آمریکا در منطقه و نیز انتقال قدرت از جناح محافظه کار به جناح لیبرال در ایالات متحده ، استراتژی جنگی استکبار جهانی در خاورمیانه دستخوش تغییر گردید و با مصوبه سال 2007 مجلس سنای آمریکا طرح تجزیه کشورهای اسلامی غرب آسیا به واحدهای کوچک و وابسته و استفاده از نیروهای نیابتی به جای حضور مستقیم نظامی در قالب طرح خارمیانه بزرگ کلید خورد؛ و در ادامه با ایجاد داعش وارد فاز اجرائی گردید . اما نهایتاً پس از سالها مقاومت ، امت اسلامی با نثار خون عزیزترین جوانان خود و با اتحاد ایجاد شده بین گروهها و قومیتهای مختلف منطقه این نقشه شوم مهار گردیده و آمریکا در منطقه زمین گیر شد.
در تمام این سالها یک سازمان نظامی و یک فرمانده بی نظیر بود که با استفاده از توان خارق العاده فرماندهی و قدرت نفوذ قلبی ضمن ایجاد و تقویت گروههای نظامی و اتحاد میان گروههای رقیب سیاسی در کشورهای بحران زده ای مانند افغانستان ، عراق ، سوریه ، لبنان ، فلسطین و یمن و ... توانست در مقابل بزرگترین ائتلاف نظامی جهان به سرکردگی آمریکا و مدرن ترین و بزرگترین ارتش دنیا ایستادگی نموده و نقشه آنان را در منطقه خاورمیانه نقش برآب کند . نیروی قدس سپاه و سردار شهید سلیمانی.
بررسی شخصیت والای انسانی و سبک فرماندهی سردار سلیمانی که علاوه بر اعتلای سازمانی و پرسنلی باعث اعتلای نظام جمهوری اسلامی نیز گردید نشان از بروز و ظهور جدیدترین و عالی ترین سبک فرماندهی نظامی در دنیا دارد که حتی از پیشرفته ترین سبک های مدیریتی نیز متعالی تر و کامل تر است.
سبکی که ما بیش از چهل سال است که با آن آشنا هستیم و برای صدور آن به جهان باید مکتب شهید سلیمانی را به دنیا بشناسانیم.
اما سؤال اساسی این است که چگونه می توان این سبک متعالی را در مباحث مدیریتی کلان و خرد جامعه وارد نمود و مدیریت اجرائی کشور چطور می تواند از این سرمایه ارزشمند در جهت اعتلاء و توسعه کشور بهره برداری نماید. سبکی که در آن کارکنان به عنوان سرمایه اصلی یک سازمان در حد اعلاء مدنظر قرار گرفته و منافع کلیه ذینفعان یک سازمان و جامعه مرتبط با آن به طور عادلانه ای تأمین گردد.
بررسی آسیب شناسی سیستم مدیریت اجرائی کشور نشان دهنده نیاز سازمانها به ارتقاء سبک مدیریتی می باشد و در شرایط فعلی آموزش سبک مدیریتی شهید سلیمانی و وارد نمودن این مکتب به بدنه مدیریت اجرایی می تواند به عنوان یک پیش ران و شتاب دهنده در رشد و توسعه همه جانبه کشور عمل نمایدکه طبیعتاً پیش نیاز چنین مدیریت، آراستگی مدیران به خصائل اخلاقی والا که همان فروتنی و داشتن اراده قوی(اقتدار) می‌باشد؛ تا بتوانند با بهره گیری از تمام سرمایه ها و امکانات موجود از جمله سرمایه انسانی با انگیزه در سازمانها به کارهای بزرگی اقدام نموده و آهنگ رشد و توسعه ی کشور را سرعت بخشند و با همراهی و تعامل سازنده با جامعه مرتبط و مردم از تمام پتانسیل و توان دولت در راستای اعتلای میهن عزیزمان استفاده نمایند. امید است که طرح این ایده مقدمه‌ای برای ورود صاحب نظران علم مدیریت و نیز مدیران توانمند کشور جهت تئوریزه نمودن و اجرای صحیح مکتب مدیریتی سلیمانی در دستگاههای اجرائی کشور و انتقال دانش مربوطه به نسلهای بعدی کشور و دنیا باشد، انشاءا...
اسدالله علیزاده _ تحلیلگر مسائل استراتژیک