به گزارش برنا؛ قریب به 160 روز تا انتخابات ریاستجمهوری 1400 باقی مانده و سیب سیاست، آنقدر میچرخد تا در نتیجه قرعه به نام یکی بیفتد؛ چرخشی که ممکن است بسیاری از معادلات انتخاباتی را تغییر دهد. در این راستا و در حالی که ابراهیم رئیسی و اطرافیانش از مدتها پیش قاطعانه از نیامدن به کارزار 1400 سخن گفتهاند اما اخیرا حرف و حدیثهایی برای حضور دوباره او در انتخابات ریاستجمهوری مطرح شده است. به بیانی دیگر تعدادی از وزرای سابق احمدینژاد در بیانیهای از رئیسی برای حضور در انتخابات 1400حمایت کردند. برخی از وزرای سابق احمدینژاد که در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال 96 در ستاد انتخاباتی رئیسی حضور داشتند از حامیان جدی ابراهیم رئیسی محسوب میشوند به بیانی دیگر، یکی از ویژگیهای ستاد انتخاباتی رئیسی، حضور برخی اعضای کابینه رئیس دولت نهم و دهم بود؛ بدین گونه که ابتدا سیدصولت مرتضوی، شهردار مشهد و سپس به ترتیب مسعود میرکاظمی، وزیر نفت دولت محمود احمدینژاد، علیرضا زاکانی، نماینده سابق مجلس و نهایتاً علی نیکزاد به ریاست ستاد انتخاباتی او منصوب شدند.
انتخاباتی که محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رئیسی کنار کشید و رئیسی در نهایت توانست 16 میلیون رأی کسب کند. حالا هم با جدی شدن بحث حضور قالیباف در انتخابات 1400، احمدینژادیها که به نظر نمیرسد موافق آمدن او باشند، عزمشان را جدی کرده و باز هم گزینه رئیسی را مطرح کردهاند.
حال پس از گذشت سه سال و نیم از انتخابات سال 96، کانون دانشگاهیان ایران اسلامی متشکل از برخی وزرای احمدینژاد، در بیانیهای از احزاب و تشکلهای اصولگرا خواستند از دعوت این تشکل دانشگاهی برای حضور سید ابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ حمایت کنند.
«سیدمحمد حسینی» که دبیرکل این تشکل است در گفت و گو با خبرنگار سیاسی برنا درباره این بیانیه و هدف آن گفت: «کانون دانشگاهیان بعد از چند ماه بررسی میدانی و تحلیل نظرسنجیهای متعدد پیرامون انتخابات ریاستجمهوری و کاندیداها، به این نتیجه رسیده که رئیسی بهترین گزینه و مورد وفاق نیروهای انقلاب است.»
در واقع جریان اصولگرایی از شورای وحدت با محوریت جامعه روحانیت مبارز گرفته تا شورای ائتلاف و پایداریها نه تنها برای انتخابات 1400 به وحدت و نتیجه نرسیدهاند بلکه به صورت جداگانه و مستقل، فعالیتها اعم از جلسات انتخاباتی و حتی رایزنی با کاندیداها را آغاز کردهاند؛ مسئلهای که به باور بسیاری از چهرههای سیاسی اصولگرا به دغدغه آنها برای انتخابات سال آینده تبدیل شده که البته به نظر نمیرسد از آن گریزی باشد حال هرچند اختلافاتشان را علنی بیان نکنند اما در این میان گویا احمدینژادیها که به باور بسیاری، از جاماندگان از تلاش جریان اصولگرایی برای رسیدن به وحدت هستند، آستینها را بالا زده و دست به کار شدهاند تا رئیسی را هر طور شده به وادی انتخابات 1400 بکشانند با این منطق که اهمیت قوه مجریه از قوه قضاییه بیشتر است و برای قوه قضاییه هم رهبری پس از رئیسی، فرد دیگری را منصوب خواهد کرد.
وزیر پیشین ارشاد دولت احمدینژاد در این باره به خبرنگار سیاسی برنا میگوید: «قوه مجریه اهمیتی به مراتب بیش از دستگاه قضایی دارد، چون اگر در قوه مجریه سلامت برقرار شود و مدیران، عناصری دلسوز، فعال و پاکدست باشند، بسیاری از پروندهها اصلا تشکیل نمیشود.»
به گفته حسینی، «پاسخ ما به آنهایی که میگویند، ماموریت ابرهیم رئیسی در قوه قضاییه هنوز به پایان نرسیده و نباید به قوه مجریه برود، این است که رئیسی در قوه قضاییه ریلگذاریهای لازم را انجام داده و وضعیت را به مرحلهای رسانده که اگر مدیر متعهد و توانمند دیگری هم مسئولیت قوه قضاییه را برعهده بگیرد، این امکان فراهم است که سند تحول قضایی را اجرایی و عملیاتی سازد.»
او البته میگوید با ابراهیم رئیسی در این باره دیداری نداشته تا بداند پاسخ او چیست. حسینی میافزاید: «هنوز رسما با رئیسی صحبت نکردهایم، اما بنا داریم صحبت و دلایل منطقی خود را مطرح کنیم.»
وزیر ارشاد دولت احمدینژاد تاکید دارد که واکنشهای مثبتی به انتشار این بیانیه از استانها و شهرهای مختلف نشان داده شده است.
به باور سید محمد حسینی، ابتدا باید یک مطالبه عمومی ایجاد شود تا رئیسی بیاید چراکه او در حال حاضر بنا ندارد به انتخابات وارد شود و خودش میگوید چون منصوب رهبری در قوه قضاییه است و سند تحول را آماده ساخته، باید آن را اجرایی کند.»
او البته مشکلات و اختلافات درون جریانی اصولگرایان را هم از قلم نینداخته و تاکید دارد : «ما معتقدیم اگر یک مطالبه عمومی صورت گیرد و همگان به این نتیجه برسند که بهترین گزینه، رئیسی است چراکه اگر او نیاید مشکلات عدیدهای از جمله تعدد کاندیداها و نرسیدن به توافق رخ میدهد که نتیجه آن واگذاری نتیجه به جریان رقیب است، میتوان او را مجاب کرد که کاندیدای ریاستجمهوری شود به بیانی دیگر بدنه نیروهای انقلاب نباید معطل سیاسیکاریها و بده بستانهای پشت صحنه بمانند!»
«منصور حقیقت پور»، دیگر فعال سیاسی اصولگرا. نیز در گفت و گو با خبرنگار سیاسی برنا، در رابطه با کاندیداتوری رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ گفت: «کاندیدا بودن رییسی هنوز جدی نشده است و من هیچ نشانه ای از این حضور او تا اینجا نمی بینم ولی اگر شرکت کند می تواند، کاندیدای جدی اصولگرایان باشد و بر سایر کاندیداهای این جناح ارشدیت داشته باشد و به اصطلاح بقیه را بر سر جایشان بنشاند. اگر رییسی نیایند کسی در آن حد و اندازه نیست.»
به باور این چهره سیاسی اصولگرا، افرادی چون علی نیکزاد، رستم قاسمی، جلیلی، قالیباف و هاشمی به عنوان کاندیدا مطرح هستند که البته جمع کردن همه این ها در یک جا و به نتیجه رسیدن در مورد آنها، کار بسیار سختی است، اما شاید آمدن رییسی بتواند تکلیف بقیه گزینهها را مشخص کند و حرف آخر را بزند.» به بیانی دیگر به گفته سید محمد حسینی نیز، با آمدن فرد واجد شرایطی چون رئیسی، تکلیف از سایر کاندیداها ساقط میشود.
آنطور که پیداست دو مشکل بزرگ و لاینحلی که برسر راه اصولگرایان برای انتخابات 1400 وجود دارد، یکی تعدد کاندیداها و دیگری به توافق نرسیدن اصولگرایان است.
حقیقتپور در این باره میگوید: «به طور کلی اصولگرایان در به وحدت رسیدن نمره خوبی ندارند از این رو مطمئنم که روح مرحوم مهدوی کنی از اصولگرایان ناراضی است. این بزرگوار تا روز آخر تلاش کرد اصولگرایان را به وحدت برساند اما موفق نشد. ایشان نتوانست این آقایان را جمع کند و بر سر یک نفر به اجماع برساند حال که جامعه اصولگرایی مهدوی کنی را در بین خود ندارد.»
این چهره سیاسی اصولگرا با اشاره به تعدد کاندیدا نیز میافزاید: «اما اگر رییسی برای آمدن، جدی باشد میتواند این طیف را منسجم کرده و وحدتی ایجاد کند در غیر این صورت، اصولگرایان حداقل سه چهار نماینده خواهند داشت. در واقع برای ریاست جمهوری باید هندوانه بریده آورد؛ هندوانه سر بسته به درد ریاست جمهوری نمی آورد. برخی از آقایان آمدند و دیدیم این هندوانههای سر بسته شیرین در نیامدند!»
به نظر میرسد مشکل تعدد کاندیداها به جایی رسیده که به باور بسیاری از جمله ضرغامی، اصولگرایان یک مینی بوس کاندیدا برای 1400 دارند. او در این باره گفته است: «پوست خربزه زیر پای بچههای انقلاب است به گونهای که ما الان یک مینیبوس نامزد داریم و تعداد نامزدها زیاد است.»
در واقع همانطور که ضرغامی گفته است مینیبوسی از چهرههای سیاسی اصولگرا هم برای ۱۴۰۰ صف بستهاند؛ از سردار دهقان که اخیرا به طور رسمی، اعلام کاندیداتوری کرده تا قالیباف که در حال چینش کابینه پشت پرده و در حال انجام سفرهای استانی است، تا ابراهیم رئیسی، سعید جلیلی و سعید محمد که برخی چون سلیمی نمین، فعالیت او را برای شهردار تهران شدن میدانند و حتی خود ضرغامی... .
از سوی دیگر برخی چهرههای اصولگرایی مانند لاریجانی که چندان هم مدنظر و مقبول جریان اصلی اصولگرایی نیستند گویا عزم 1400 کرده و به گفته محسن رهامی، چهره سیاسی اصلاحطلب و برخی دیگر چهرههای سیاسی، از گزینههای حزب کارگزاران برای 1400 است هر چند تاکنون کارگزاران زیر بار تایید آن نرفته است. گذشته از اینها، به نظر میرسد با آمدن لاریجانی هم کار اصولگرایان سخت تر از این وضعیتی میشود که اکنون هست.
از یک سو زمزمههای آمدن رئیسی و عزم محکم قالیباف برای پاستور، این مسئله را مطرح کرده که آیا این بار قالیباف به نفع رئیسی، کنار میکشد یا اینکه تصمیم دیگری میگیرد. دغدغهای که اصولگرایان با آن روبرو بوده اما نتوانستهاند به آن پاسخی بدهند. به بیانی دیگر به گفته سید محمد حسینی، «این مسائل باید بررسی شود چراکه ما نمیتوانیم از حالا به صورت قاطع در این باره صحبت کنیم اما در هر صورت چه بسا حضور یکی موجب شود که دیگری برای انتخابات نیاید چون غالبا کاندیداهای انقلابی براساس تکلیف حضور پیدا میکنند و اگر یک نفر واجد شرایط وارد عرصه انتخابات شود، تکلیف از دیگران ساقط میشود.»6