علی جبارزاده کارگردان فیلم سینمایی «لب خط» که امسال با این فیلم در بخش سودای سیمرغ سیونهمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و فیلمش به بخش رقابتی این دوره از جشنواره راه پیدا نکرد در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: پیش از اعلام فیلمهای کاندیدا شده با دبیرخانه جشنواره گفتوگویی داشتم که متأسفانه بخش اصلی این گفتوگو را که انتقادی به رقابت در این جشنواره داشتم حذف کردند. به نظر من رقابت در جشنواره فیلم فجر ناعادلانه است و باید در این مورد تجدید نظر شود.
جبارزاده تصریح کرد: رقابت فیلمهایی که در بخش خصوصی با بودجههای اندک ساخته شدهاند قطعاً با فیلمهایی که ساختار تولید و بودجههایشان بسیار بالا است نمیتواند رقابتی عادلانه باشد و به همین دلیل میبینیم در جشنواره فیلم فجر فیلمهایی که با بودجههای بالای دولتی ساخته شدهاند شانس بیشتری برای موفقیت دارند. فیلمهایی در جشنواره حضور دارند که تنها 10 میلیارد تومان بودجه بازیگران این آثار است و این در حالی است که فیلمی چون «لب خط» کل بودجهاش به اندازه کمتر از یک سوم این آثار است و از طرفی به دلیل مشکلات مالی در زمانی کوتاهتر ساخته شدهاند. در این شرایط چطور میتوان رقابت در جشنواره را عادلانه دانست؟ قطعاً چنین ساختاری در جشنواره منجر به نادیده گرفته شدن فیلمهای بخش خصوصی میشود.
او افزود: شرایط به طوری است که هر سال فیلمهایی که در جشنواره موفق خواهند بود کاملاً قابل پیشبینی است و امسال هم همینطور است و این قطعاً به اعتبار جشنواره لطمه وارد میکند. فیلمها بهتر است در بخشهای مختلف بر اساس بودجه، شرایط ساخت و مسائلی از این دست دستهبندی شوند و در این دستهبندیها با هم رقابت کنند. بخش نگاه نو در جشنواره فیلم فجر هم با همین سیاست تعریف شده است که کارگردانهایی که تجربه اولشان را کسب کردهاند در رقابت با دیگر کارگردانهای حرفهای قرار نگیرند که متأسفانه همین بخش هم امسال از جشنواره حذف شد. به نظر من این دستهبندی کمک میکرد که فیلمسازان کار اولی در یک رقابت عادلانه قرار بگیرند و بهتر بود این تقسیمبندی برای فیلمها در بحث بودجه و سرمایه نیز وجود داشت تا عدالت بیشتر اجرا شود.
کارگردان فیلم سینمایی «آقای سانسور» در ادامه تأکید کرد: چند سال پیش در جشنواره فیلم فجر بخشی به عنوان بخش هنر و تجربه تعریف شد که اتفاق خوبی بود اما معنایی که از هنر و تجربه برگرفته شده بود به نظر من اشتباه بود چرا که منظور از این عنوان به فیلمهایی مربوط بود که فرم و ساختار روایی متفاوتی دارند اما به نظر من حتی ممکن است یک فیلم فرم و ساختاری کلاسیک داشته باشد اما با بودجه محدود و کم ساخته شود و در این بخش قرار بگیرد. اگر تعریف درستی برای این بخش در نظر گرفته شود قطعاً وجود آن اتفاقی مثبت و سازنده است.
این کارگردان در پایان اظهار داشت: فیلم سینمایی «لب خط» اثری است که دنیای خودش را ترسیم میکند و با آثار کپی شده و دم دستی فاصله دارد و سعی ما بر این بوده تا نگاه و روایتی متفاوت را در آن دنبال کنیم. «لب خط» یک فیلم اجتماعی با فضای مفرح است که قصهاش در جنوب شهر روایت میشود و روایتگر اهالی پایین شهر است. در اکثر آثار معمولاً نگاهی منفی به ساکنان این بخش از شهر میشود و ما سعی کردیم نگاهی مثبت در این باره دنبال کنیم.