به گزارش برنا؛ نوسانات قیمت ارز در کشور طی ماه های اخیر سبب شده است تا جامعه ما تلاطم هایی دهشتناک تجربه کند اما در این میان افراد متمول صرفا، یک نسیم ملایم احساس کرده و آن را با پوست و گوشت و استخوان نمی چشند و آن ها که تنها قیمت خودرویشان تا 5 میلیارد تومان کاهش و یا افزایش پیدا می کند، ارقامی که مورد توجه برخی طنزپردازان قرار گرفته و عنوان کرده اند با افت قیمت یک کالا از زندگی متمولین ما می توانیم به تمام آرزوهایی که از کودکی تاکنون داشته ایم دست یابیم. این رویداد در برهه ای از زمان رقم می خورد که ورود برخی سنت ها به کشور ما فارغ از خوب یا بد بودن با سرعت چشم گیری صورت گرفته و تقریبا غالب شهروندان را به نحوی درگیر خود کرده است. از یک تبریک ساده که مختص طبقات پایین جامعه است گرفته تا هزینه های چندین میلیونی برای یک شب خاص که آن را باید در مناطق خاصی از شهر جست و جو کرد.
ولنتاین یک پدیده شوم است؟
یکی از این سنت ها که امروز جامعه و شهروندان آن را تقریبا به رسمیت شمرده اند، ولنتاین است. در خصوص این روز گفته می شود، یک کشیش در نزدیکی رم در سده سوم میلادی به دستور امپراتور کلادیوس دوم و به دلیل کمک به زوج های جوان مسیحی برای ازدواج، گردن زده شد اما ساکنان رم، کشیش ولنتاین را فراموش نکردند و حتی کلیسایی را به یاد او نام گذاری کردند و به تدریج نیز ولنتاین به قدیس حامی عاشقان تبدیل شد و امروز در سراسر جهان، 14 فوریه به بزرگ داشتی برای روز عشق بدل شده است. بزرگ داشتی که در نگاه نخست نمی توان آن را در راستای نزدیکی انسان ها در برهه ای از زمان که فاصله ها، مهربانی های گذشته را درنوردیده است و بشر بیش از گذشته طعم تنهایی را احساس می کند، ناخوشایند تلقی کرد اما نگاهی دقیق تر نشان می دهد که این روزها به گورستانی بدل شده تا هزینه های هنگفت پیرامون آن، آرزوهای جوانان بسیاری در طبقات مختلف را در خود دفن می کند. گورستانی که به نظر می رسد زحمت تاسیس آن برعهده پدیده سرمایه داری تجاری بوده است و بعضا در آن یادبودهایی از تناقض فرهنگی نیز مشاهده می شود.
ماحصل ولنتاین چیست؟
حسین راغفر، کارشناس مسائل اقتصادی، ریشه این که ما دچار تناقض فرهنگی شده ایم را کارکردهای نظام اقتصادی می داند که از آن تحت عنوان نظام سرمایه داری تجاری یاد می شود و امروز کشور را درگیر خود کرده است. نظامی که در یک شب با اسلحه ای به نام رسانه اذهان عمومی را تسخیر و دستور به صرف میلیاردها تومان برای برگزاری مراسمی را می دهد که شاید غالب شرکت کنندگانش از ماهیت آن بی خبر هستند. مراسمی که ماحصل آن برخلاف کارکرد اولیه آن که نزدیکی انسان ها به یکدیگر است، را می توان در میزان افسردگی و تنهایی شهروندان و به صورت ملموس در سایت هایی مشاهده کرد که به انباری برای فروش کالاهای بی استفاده این مراسم می شوند.
زیستگاه خرس های قرمز پس از ولنتاین
اقلامی که شاید یکی از آن ها خرس هایی باشد که به عنوان نماد این روز خریداری شده و به صورت انبوه در سایت ها به فروش می رسد و تقریبا هیچ ارتباطی با ماهیت این روز ندارد و تصویر آن ها بعضا برای مدت ها در این سایت ها سکنی می گزیند اما جالب آنجا است که درست بعد از تمام شدن ولنتاین و ارسال کادو با یکدیگر آن را در سایت های خرید و فروش کالاهای دست دوم می توان پیدا کرد و به تعبیری جوانان کادوهایی که از یکدیگر دریافت کرده اند را با سرعت می فروشند. اگر این اقدام چشم و همچشمی و تاثیر سرمایه داری نیست پس چه می تواند باشد؟
فروش این هدایا یک روز پس از پایان ولنتاین صرفا مختص به یک سایت نیست و رد پای آن را می توان در سایر سایت های ارائه دهنده محصولات و خدمات عمومی نیز مشاهده کرد.
پدیده ای که حتی سایت های نوظهور فروش را نیز درگیر خود کرده است و این پدیده مصرف گرایانه را عمومی تر کرده است.
در این میان فروش محصولات ولنتاین به خرس و برخی محصولات خاص دیگر نیز محدود نشده است و آگهی تور و جشن ولنتاین نیز در این میان رونق پیدا کرده و به مرور در حال جا باز کردن در میان آگهی های مربوط به این روز است.
بعضا نیز با ساخت هدایای کوچک تر و ارزان تر به نحوی به دنبال انتقال این پدیده در میان اقشار مختلف جامعه هستند که نمونه ای از آن را در سایت زیر مشاهده می کنید.
اتفاقی که شهرهای مختلف کشور را درنوردیده و خرید و فروش آن این روزها در نقاط مختلف کشور دیده می شود.
چه میزان سرمایه صرف خرید خرس می شود؟
این تنها نمونه ای از هزینه های هنگفتی است که در بستر تبلیغاتی با منشا نامعلوم هدر می رود. شاید اگر آمار دقیقی از خرید و فروش این محصولات در روز ولنتاین منتشر شود به خوبی بتوان برآورد کرد که بوسیله آن چه تعداد جوان می توانند مشکلات آغاز زندگی مشترک و یا ابتدایی ترین نیازهای خود را برطرف کنند تا آرزوهای آن ها در اختلاف طبقاتی که این روزها به پرتگاهی برای دفن روح و روان شهروندان طبقات پایین بدل شده است، دفن نشود. مدفنی که حفر آن برعهده سرمایه داری تجاری با تبعات تناقض فرهنگی بوده است.
//انتهای پیام:3