صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

ویژه‌نامه نوروز ۱۴۰۰؛

آنچه در ۹۹ گذشت (۱۲)؛ تیغ ناموس بر گردن دخترک ۱۴ ساله

۱۴۰۰/۰۱/۱۱ - ۰۵:۳۵:۵۲
کد خبر: ۱۱۴۸۷۰۷
رومینا اشرفی، دختر 14 ساله ای که روز یکم خرداد 99 با بی رحمی تمام توسط پدرش با یک داس کشاورزی به قتل رسید.

به گزارش برنا؛ اهالی تالش اول خرداد شاهد جنایت هولناکی در محله بودند که مرگ تلخ دختر 14 ساله را رقم زده بود. رومینا در خواب به قتل رسیده بود.

قصه از کجا شروع شد

دختر نوجوان 14 ساله تاشی به علّت مخالفت خانواده با ازدواجش، به همراه "بهمن خاوری" که خواستگارش بود از خانه گریخته بود، اما پلیس او را دستگیر کرد و به گفته افراد محلی رومینا به دلیل حفظ امنیت جانی خود و آشنایی با خلقیات پدرش تمایل به بازگشت به خانه نداشته اما به ناچار و طبق قوانین به پدر خانواده تحویل داده می شود.

چه شد که رومینا به قتل رسید

رومینا به خانه باز گشت اما پچ پچ همسایه ها و نگاه های ناجور اطرافیان موجب شد آتش خشم پدر شعله ور تر شود تا جایی که پدر در روز یکم خرداد ماه خانه را خلوت کرد ، گردن رومینای 14 ساله را با استفاده از داس درحالی که او در خواب بود به طرز فجیعی از تنش جدا می کند.

دستگیری پدر پس از قتل

به گفته افراد محلی، پدر رومینا پس از کشتن دلخراش او با در دست داشتن داس از خانه خارج شده و فریاد میزد من بخاطر ناموس دخترم را کشتم...

سپس توسط پلیس بازداشت و به مراجع قضایی سپرده می شود.

واکنش ها

قتل رومینا با واکنش های بسیاری از سوی اهالی منطقه این دختر نوجوان و افکار عمومی رو به رو شد. ماجرای این دختر نوجوان قلب افکار عمومی را در سینه فشرد.

اما درد از آنجایی شروع شد که پدر در جایگاه ولی دم در قتل فرزند، قصاص نمی شود بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر می شود.این اتفاع باعث شد بسیاری متفق القول شوند تا مجلس و قانون برای جلوگیری از تکرار این موارد تدابیر شدیدتری را اتخاذ کند.

چرا رومینا چرا بهمن نه!

به گفته وکیل مادر رومینا، رئیس دادگاه از رضا اشرفی( پدر رومینا) پرسید «اگر تو معتقد بودی ناموست لکه‌دار شده، چرا بهمن خاوری را نکشتی؟... آیا این رفتار یک پدر با فرزندش است؟» و رضا اشرفی پاسخ داد: «اگر بهمن را می‌کشتم قصاص می‌شدم.»

روایت ها از داستان رومینا

بهمن خاوری 28 ساله، اهل روستای حویق در تالش، همان جوان عاشق‌پیشه‌ای همان که دخترک را فراری داد می‌گوید: « از موقعی که رومینا ۹ سالش بود، از همون موقع عاشقم بود. البته منم دوسش داشتم، بعد از چند وقت ارتباطمون تلفنی شد، وقتی که ۱۱ سالش شده بود. دو سال تلفنی حرف زدیم. توی همین دو سال به من گفته بود که پدرم منو اذیت می‌کنه. بعد از یه مدت هم به من گفت بیا دنبالم منو با خودت ببر. به من پناه آورده بود. من بهش گفتم سنت کمه، اما قبول نکرد. منم یه نفر رو فرستادم سراغ پدرش که بهش بگم دوسش دارم. اما پدرش گفت من به سنی جماعت دختر نمی‌دم. جرم من فقط اهل تسنن بودنمه».

دخترخاله‌اش: رومینا برای این با خواستگارش فرار کرده بود که می گفت: "او مرا دوست دارد و مرا آزاد می‌گذارد."

معلم رومینا هم می گفت وقتی که در مدرسه ماجرای دوستی رومینا و مردی به نام بهمن خاوری پیچیده بود و وقتی پدرش باخبر شد، او را در خانه کتک زد.

نامه رومینا

رومینا در شب فرار از خانه، چند روز قبل از آنکه کشته شود، در نامه‌ای برای پدرش عکس طناب دار کشیده و نوشته بود من می‌روم بابا. ‌مگر تو نمی‌خواستی من را بکشی. هر کسی پرسید بگو مرده.

بعد از فرار چه اتفاقی افتاد؟

روایت خاله رومینا از فرار این است که خواهرزاده‌اش یک روز در خانه بهمن خاوری در روستای شلقون مانده و سپس به خانه خواهر بهمن رفته است.

ظاهرا برای آنکه رومینا را راضی به بازگشت کنند، به او می‌گویند که پدرش با ازدواج آنان موافق است. خاله رومینا می‌گویند خانواده بهمن خاوری فیلمبردار و سفره عقد آماده کردند و "رومینا در لباس لیمویی سر سفره عقد نشست" که پدر او با پلیس از راه رسید.

در دادگاه و پاسگاه رومینا می‌خواهد که او را تحویل خانواده ندهند. بهمن خاوری از اتهام آدم‌ربایی تبرئه می‌شود و رومینا اشرفی به دست پدر سپرده می‌شود.

حکم پدر

با وجود تمامی فشارهای موجود در خصوص این اتفاق تلخ در دستورات مکرر درخصوص پیگیری و محاکمه لازم پدر در قتل دخترش بالاخره رضا اشرفی که آمدن نامش در اعلامیه ترحیم رومینا اشرفی باعث خشم بسیاری شده بود، در زندان لاکان رشت در مبحوس بود شهریور ماه، در دادگاه محاکمه و به 9 سال حبس و پرداخت دیه و بهمن خاوری به دو سال حبس و تبعید محکوم شد.

واکنش مادر رومینا به حکم پدرش

رعنا دشتی مادر رومینا اشرفی در خصوص حکم صادره برای شوهرش گفت: با وجود تاکیدات مقام‌های قضایی از "رسیدگی ویژه" به این پرونده، رای دادگاه ترس و وحشت به جان من و خانواده‌ام انداخته است. من به این رای اعتراض دارم و خواهان تجدیدنظر در دیوان عالی کشور هستم. دیگر نمی‌خواهم شوهرم به روستا بازگردد.

نکته آخر

زندگی رومینا اشرفی 14 ساله کوتاه بود و در خرداد ماه 99 پایان گرفت پدرش رشته حیات او را قطع کرد  حال مادر رومینا و برادر کوچکش نگران روزی هستند که پدر از زندان بازگردد و هنوز این وحشت وجود دارد چند رومینای دیگر ممکن است و تا کی قرار است این داستان ها تکرار شود.

//انتهای پیام: 3

نظر شما