به گزارش خبرنگار برنا، استقبال مردم از برنامههای ساخته شده در فضای مجازی و همچنین حضور هنرمندان در این فضا باعث شد کمکم رسانه ملی در رقابت با فضای مجازی قرار بگیرد که حتی بخشهای بسیاری از برنامههای تلویزیونی برای دیده شدن به پخش بخشهایی جذاب در فضای مجازی اکتفا کردند.
امروز نمیتوان تأثیر این رسانه بر جامعه و همچنین تلویزیون را منکر شد. استقبال مردم از فضای مجازی خطر کمتر شدن مخاطبان رسانه ملی را در پی داشته و به همین دلیل رسانه ملی نیز نتوانسته نسبت به این عرصه بیتفاوت باشد ولی قطعاً فضای مجازی همانقدر که میتواند تأثیر سازندهای داشته باشد، میتواند نقشی مخرب نیز در فرهنگ ایفا کند. در ماههای اخیر به دلیل شیوع ویروس کرونا و خانهنشینی اکثر هنرمندان، حضور افراد مطرح در این عرصه بیشتر از قبل در فضای مجازی با برنامههایی مختلف مواجه هستیم و برنامهسازی در فضای مجازی بسیار جدیتر از گذشته دنبال میشود.
در گفتوگو با چند کارشناس رسانه و مجری تلویزیون تأثیرات فضای مجازی بر تلویزیون و حضور چهرههای مطرح در عرصه برنامهسازی در فضای مجازی را مورد بررسی قرار دادیم که در ادامه میخوانید:
حسین رفیعی: برخی مدیران تلویزیون برای انتخاب مجری به میزان دنبالکننده او در فضای مجازی توجه دارند / اگر ضوابط درستی وجود داشته باشد هیچ عیبی ندارد یک بازیگر مجری شود
حسین رفیعی مجری با سابقه تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: فضای مجازی و در واقع هجوم تکنولوژی در زندگی ما در همه جای دنیا به عنوان یک تهاجم فرهنگی شناخته میشود و هر کشوری که برای این پدیده جدید برنامهریزی نداشته باشد با سیلی مواجه میشود که میخواهد همه چیز را با خود ببرد و دیگر نمیتواند با آن مواجهه درستی داشته باشد.
رفیعی تصریح کرد: فضای مجازی امروز یک موجود افسارگسیخته است؛ هجوم پدیدههای جدیدی چون سایتهای شرطبندی که تبلیغاتشان در صفحات افراد مختلف دیده میشود، ارائه ویدئوها، برنامهها و محصولات سرگرمی مختلف که هیچ بار علمی، تحقیقاتی و پژوهشی ندارند و فقط از راههای مختلف میخواهند دنبالکنندههای بیشتری داشته و توجهات بیشتری به خود جلب کرده و در نتیجه به درآمد بیشتری برسند فضایی را خلق کردهاند که گویا قرار است به هر قیمتی به پول برسند و هیچ چیز دیگری برایشان مهم نیست.
او افزود: فضای مجازی به ما گوشزد میکند که دیگر آموزش و پرورش معنایی ندارد؛ زمانی ما سعی داشتیم با تحصیلات بالا به جایگاهی برسیم که به عنوان استاد دانشگاه بتوانیم به تدریس پرداخته و دانشجویان نیز بیش از هر چیز از اساتید خود تأثیر میگرفتند اما امروز با ورود فضای مجازی به زندگی ما شرایطی را شاهد هستیم که گویا افراد هرچقدر نامحترمتر باشند جذابتر و تأثیرگذارتر هستند. امروز نه صداوسیما، نه آموزش و پرورش و نه حتی خانوادهها نمیتوانند در برابر این سیل بایستند و برنامهای برای مقابله با عواقب مخرب آن داشته باشند.
این مجری در ادامه گفت: به اعتقاد من آسیبی که فضای مجازی به فرهنگ و جامعه ما وارد میکند باعث میشود که ما تا سال 1420 نوجوانان و جوانانی داشته باشیم که هیچ هدفگذاری و برنامهای برای داشتن شغلی آبرومند و حتی هیچ برنامهای برای تشکیل خانواده ندارند. ما در آینده با کودکان طلاق، یا خانوادههایی تک فرزند روبرو هستیم که پدر و مادر طلاق عاطفی گرفتهاند یا حتی در یک خانواده فرهیخته به عنوان تک فرزند زندگی میکنند و همه چیز متعلق به آنهاست و خود هیچ نگاه، نگرش و تفکری درباره زندگی ندارند.
او افزود: فضای مجازی مثل یک غول آمده تا فرهنگ و قبح را از بین ببرد؛ ما امروز در این فضا شاهد مسائلی هستیم که تا چند سال پیش از مطرح کردنش در بین اعضای خانوادهمان هم شرم داشتیم، صداوسیما در برابر این پدیده نمیتواند کاری انجام دهد و یا باید شکست را بپذیرد و خود به سمت فضای مجازی برود که خود فاجعهای دیگر است یا به همین برنامهسازی با پول بیتالمال ادامه دهد که متأسفانه مخاطبی هم ندارد. ما نباید در مقابل فضای مجازی اشتباهی را مرتکب شویم که در برابر ماهواره و ویدئو مواجه شدیم؛ جلوی این سیلاب دیوار چوبی ساختن باعث میشود که دیوار چوبی در نهایت تخریب شود و با سیلی ویرانگر مواجه شویم. ما باید برای مواجهه با فضای مجازی راهکار داشته باشیم و متأسفانه راهکار چیزی است که امروز وجود ندارد.
مجری برنامه «نیمرخ» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: جوانان و نوجوانان ما در فضای مسموم و خطرناکی قرار گرفتهاند و نمیتوانیم آنها را گناهکار بدانیم؛ ما مقصریم که هیچ خوراکی برای آنها نداشتیم و آنها را در این فضای مسموم رها کردیم. اینکه ما در فضای مجازی میبینیم یک فرد بیسواد و بزهکار میلیونها دنبالکننده دارد اما نخبگان ما و چهرههای فرهیخته که باید الگو باشند هیچ جایی در این فضا ندارند باید خطرات را پیشتر از این احساس میکردیم. امروز حتی در بسیاری حرفهها معیارهای استعداد و توانایی به واسطه فضای مجازی تغییر پیدا کرده و در حالیکه ما بازیگران نخبه و افراد با استعداد بسیاری برای این کار داریم گویا هرچقدر فرد خوش سیما باشد و بتواند بیشتر قبحشکنی کند مستعدتر است.
این مجری تصریح کرد: ما باید نحوه استفاده از وسایل را همزمان با ورودشان با فرهنگسازی آموزش دهیم، مطمئن باشید اگر همین اتوموبیل پراید در یک کشور اروپایی مورد استفاده قرار میگرفت درصد تصادفات و جانباختگان یک هزارم کشور ما بود. زمانی تلویزیون برنامههایی مثل «نیمرخ» پخش میکرد که من خودم یکی از دستاندرکاران برنامه بودم، درآمد و دستمزد چندانی هم از این برنامه نداشتیم و اکثر کسانی که در تولید این برنامه نقش داشتند کسانی بودند که از دانشگاه آمده بودند و در نهایت یک برنامه پرمحتوا چون «نیمرخ» روی آنتن میرفت. همین برنامه بازیگران و مجریهای بسیار خوبی معرفی کرد و حتی چندین مدیر برای صداوسیما خروجی این برنامه بود. آن زمان آقای علایی مدیر وقت گروه کودک یک اتاق فکر داشت که برای محتوای برنامههای تلویزیون در این اتاق فکرها برنامهریزی میشد و جالبتر اینکه آقای علایی به این افراد در اتاق فکر حقوقی هم رده دیگر عوامل صداوسیما در نظر گرفته بود.
او افزود: نتیجه این مدیریت و برنامهریزی این بود که تلویزیون برنامههای پرمخاطب و پرمحتوایی داشت و خیلی از نوجوانان آن زمان که امروز پدر یا مادر شدهاند به من میگویند که ما افسوس میخوریم چرا کودکان ما برنامههایی چون «نیمرخ» ندارند. امروز برای برنامهسازی در تلویزیون تهیهکنندهها باید اسپانسر معرفی کنند و اسپانسر محور بودن هیچ فرقی با برنامهسازی در اینستاگرام ندارد، وقتی مجری، تهیهکننده و کارگردان باید به خواسته اسپانسر توجه کنند دقیقاً رباتهایی هستند در خدمت او؛ چنین رویکردی در خدمت پول قرار گرفتن فرهنگ است و هیچ فرقی با بردهداری در فضای مجازی ندارد که همه چیز در خدمت میزان دنبالکننده قرار گرفته و جای تأسف دارد که برخی مدیران سیما برای انتخاب مجری یا دیگر عوامل خود به میزان دنبالکننده او در اینستاگرام توجه دارند.
بازیگر مجموعه تلویزیونی «او مثبت» درباره تأثیر اسپانسر بر تولیدات صداوسیما گفت: وقتی یک اسپانسر چهار میلیارد تومان برای ساخت یک برنامه هزینه میکند قابل درک است که انتظاراتی داشته باشد، چهار میلیارد تومان در این وضعیت اقتصادی پول کمی نیست و وقتی قرار است انتظارات او در برنامه برآورده شود، نه انتظارات فرهنگی رسانه ملی همه عوامل تولید در خدمت او قرار میگیرند. باید افراد متخصص، کارکشته و باسواد به این حرفه ورود کنند و همانطور که ما اجازه نمیدهیم یک نفر به واسطه پول به اتاق عمل برود و کار یک جراح قلب را انجام دهد نباید اجازه دهیم هر کس به واسطه پول به این حرفه ورود کند.
رفیعی تصریح کرد: من همیشه به این نکته تأکید کردهام که در یک جامعه آموزش و پرورش و صداوسیما نباید غیرانتفاعی شوند. صداوسیما و آموزش و پرورشی که در خدمت پول قرار بگیرند نمیتوانند خروجی کارساز و درستی داشته باشند. همه رسانههای ملی دنیا خط قرمزهایی دارند که مجریها باید این خط قرمزها را مدنظر داشته باشند، در برخی برنامههای اسپانسرمحور شاهد بیان مسائلی هستیم که در رسانه ملی پیشتر مطرح نشدهاند؛ مطرح کردن این مسائل به این دلیل است که تولیدکنندگان مجبور هستند به هر شکلی حتی به قیمت توبیخ شدن کاری کنند که برنامهشان دیده شود.
این مجری در پایان درباره حضور بازیگران به عنوان مجری در برنامههای تلویزیونی گفت: ورزش و هنر حق همه مردم دنیا است، همه میتوانند در این عرصه فعالیت کنند؛ هیچ عیبی ندارد که یک بازیگر یا حتی یک فوتبالیست مجری شود؛ مهم این است که آموزش درستی دیده باشد و بداند چه بگوید که حاشیهساز یا موجب رنجش انسانهای دیگر نشود. بارها در برنامهها و مراسمهای مختلف دیدهایم که یک بازیگر یا به طور کل یک هنرمند یا حتی یک فوتبالیست که شاید خیلی خوش صحبت هم هست حرفهایی زده که حاشیهساز شده و حتی در جامعه جوی متشنج ایجاد کرده است. مجریها دایره لغات گستردهای دارند که علاوه بر آن میدانند چه زمانی چه حرفی بزنند و بر گفتههای خود تسلط دارند. به نظر من اگر قوانین و ضوابط درستی در این عرصه وجود داشته باشد هیچ عیبی ندارد که یک بازیگر بیاید و یک برنامه تلویزیونی اجرا کند.
هرمز شجاعیمهر: تعریف درستی از اجرا و برنامهسازی ارائه نکردیم
هرمز شجاعیمهر تهیهکننده و مجری تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: رسانه ارتباط مستقیمی با افکار عمومی دارد، همه جای دنیا رسانه بر افکار عمومی تأثیرگذار است و افرادی که در آن کار میکنند و برنامه میسازند باید شایستگی کاری که انجام میدهند را داشته باشند.
شجاعیمهر خاطرنشان کرد: فردی که در رسانه برنامه میسازد باید با سواد باشد، تحصیلات داشته باشد و سالها در کنار اساتید این کار آموزش دیده باشد اما متأسفانه امروز این معیارها را جدی نمیگیرند و میبینیم در فضای مجازی برنامههایی ساخته میشوند که هیچ استانداردی در آنها رعایت نمیشود و بالاخره این آثار آسیبی مخرب خواهند داشت که در دراز مدت نتیجهاش را در جامعه خواهیم دید.
او افزود: اما در تلویزیون اینگونه نیست و تلویزیون قانونمند است، ضابطه دارد و به هر حال یک ملاکها و معیارهایی در آن وجود دارد که به راحتی هر کس نمیتواند جلوی دوربین قرار گرفته، برنامه بسازد و پخش کند.
این مجری در ادامه اظهار داشت: از آنجا که ما هیچ تعریف درستی از اجرا و برنامهسازی ارائه نکردیم تا هنرمندان و برنامهسازها به آن پایبند باشند در فضای مجازی شاهد ساخت و پخش برنامههایی هستیم که هیچ استانداردی را رعایت نمیکنند. کار مجری یک کار دیگری است و با بازیگری و خوانندگی متفاوت است، هر شغل، جایگاه خود را دارد و قرار گرفتن افراد در جایگاهی که متعلق به آن نیستند باعث میشود تأثیرگذاری اثر به حداقل برسد. یک بازیگر که مخاطب او را در قامت نقشهای مختلف دیده و شاید با کارهایش در یک فیلم یا سریال خندیده نمیتواند گزینه مناسبی برای اجرای یک برنامه باشد که مخاطب باید به حرفهای او گوش دهد.
این مجری تأکید کرد: ممکن است یک بازیگر که تجربه اجرا نداشته در یک برنامه به عنوان مجری ظاهر شود و بتواند نظر مخاطبان را جلب کرده و برنامه استانداردی روی آنتن برود. مثلاً محمدرضا گلزار در برنامه «برنده باش» به خاطر محبوبیتش موفق میشود و برنامه دیده میشود اما این یک استثنا است و تکرار آن نمیتواند برای این بازیگر اتفاق خوبی باشد و حتی به جایگاه هنری او لطمه وارد میکند چرا که مردم نمیتوانند او را در جایگاه یک مجری بپذیرند.
شجاعیمهر در ادامه اظهار داشت: یکی از مشکلات اصلی تلویزیون ما خط قرمزهای آن است که در فضای مجازی کمتر است و به همین دلیل به راحتی مسائلی را مطرح میکنند که در تلویزیون امکانش وجود ندارد. محدودیت و وجود خط قرمزها در تلویزیون میتواند منطقی باشد چرا که مردم در خانه همراه با اعضای خانوادهشان در کنار هم یک برنامه تلویزیونی را میبینند اما برنامه فضای مجازی را میتوان در گوشی موبایل در خلوت خود دید. اگر تلویزیون میتوانست خط قرمزهایش را کنار بگذارد امروز موفقترین رسانه در کشور بود.
او افزود: خط قرمزهای تلویزیون در برخی مواقع آزاردهنده است، باید مسائل برای مردم راحتتر بیان شوند، در تلویزیون برنامهها برای جلب نظر مدیران ساخته میشوند و خواست مردم مطرح نیست. دکترها، کارشناسان، روانشناسان و... با نظر مردم به برنامهها دعوت میشوند اما باید در نظر گرفتن خواست مردم بیشتر و پر رنگتر باشد. مردم قطعاً میخواهند در تلویزیون درباره مسائل بسیاری از جمله روابط زناشویی صحبت شود، در کشور ما ممکن است یک نفر که فرد باسوادی است و در کاری که دارد بیشترین سواد را دارد اما ابتداییترین مسائل زناشویی را نمیداند.
این مجری در پایان گفت: تلویزیون باید در زمانی مشخص به این مسائل مهم مثل مسائل زناشویی بپردازد و اینها نباید جزو خط قرمزهای رسانه ملی باشد و قطعاً لازم است درباره خط قرمزها تجدید نظر شود.
بهمن هاشمی: کرونا بازیگران را بیکار کرده و خیلیها میخواهند اجرا را تجربه کنند / ایرادی در مجری شدن بازیگران وجود ندارد اما باید تفاوتها را بپذیریم
بهمن هاشمی مجری تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: پس از ورود تکنولوژی به زندگی انسان همیشه رسانههای رسمی در رقابتی با آنها قرار گرفتهاند تا امروز که تلفن همراه خود یک رسانه همراه است؛ در گذشته وقتی شما از جایی به خانه میآمدید اولین کاری که میکردید تلویزیون را روشن کرده و بعد سراغ کارهای دیگر میرفتید اما امروز دیگر اینطور نیست و شما با گوشی موبایلتان سرگرم هستید.
هاشمی خاطرنشان کرد: امروز گوشی موبایل مونس و همراه افراد است، اگر شما گوشی موبایل خود را گم کنید حسی از ناراحتی به شما دست میدهد که گویا مونس خود را گم کردهاید. به همین دلیل در فضای مجازی هر برنامهای ساخته شود، چه بخواهید چه نخواهید این اثر دیده میشود و فقط لازم است شما به عنوان یک تولید کننده محتوا بدانید که امروز مردم به چه اثری نیاز دارند و دنبال چه محتوایی هستند.
او افزود: امروز مردم بیش از هر چیز میخواهند با گوشی موبایلشان علاوه بر برقرار ارتباط با افراد مختلف سرگرمیهایی داشته باشند تا دقایقی بتوانند مشکلات اقتصادی، کرونا و تحریم را فراموش کنند. در هر رسانهای تولید یک اثر باید با این رویکرد صورت بگیرد که قبل از هر چیز تولیدکننده به این توجه داشته باشد جامعه امروز به دنبال چه برنامههایی است. به نظر من تلویزیون همچنان نقش مهمی را در این بین ایفا میکند و مخاطبان بیشتری هم دارد؛ شاید در تهران یا شهرهای بزرگ اینچنین نباشد اما در روستاهای ما قطعاً مردم همچنان بیش از هر رسانهای به تلویزیون رجوع میکنند چرا که تلویزیون رسانهای در دسترستر و رایگان است اما فضای مجازی اینگونه نیست.
این مجری در ادامه گفت: تلویزیون رایگان است و به اندازه سلایق مختلف برنامه دارد، اگر یک نفر میخواهد سریال ببیند میتواند به تلویزیون رجوع کند، مخاطبان اخبار، مستند، برنامههای خانوادگی، مسابقههای ورزشی و... هم میتوانند آثار مدنظر خود را در تلویزیون پیدا کنند. در فرهنگ ما به نظر میرسد شما هر چقدر برای استفاده از یک محصول پول بیشتری پرداخت کنید آن محصول باارزشتر است و در فضای مجازی به همین دلیل است که برنامهها بیشتر جدی گرفته میشوند.
او افزود: در حال حاضر شاهد بیشتر شدن برنامههای فضای مجازی و تلویزیون با اجرای بازیگران و خوانندهها هستیم، به نظر میرسد شیوع ویروس کرونا و تعطیلیهای به وجود آمده بیکاری را در این قشر بیشتر کرده و آنها هم برای فرار از بیکاری سعی دارند برنامهسازی کنند و مجری بودن را هم تجربه کنند؛ این کار هیچ عیبی ندارد و من مشکلی در آن نمیبینم اما تفاوت بین اجرا و بازیگری یک مسئله ثابتشده است؛ بازیگر نباید به دوربین نگاه کند و مجری اتفاقاً باید رو به دوربین صحبت کند، ارتباط با مخاطب در حرفه اجرا چشم در چشم است و مشکل این است که ما هنوز این تفاوتها را متوجه نشدهایم.
هاشمی درباره کم شدن مخاطبان تلویزیون گفت: تلویزیون در همه جای دنیا میزان مخاطبانش نسبت به سالهای قبل به حداقل رسیده است، با پر رنگ شدن فضای مجازی در زندگی افراد تلویزیون در همه جای دنیا بسیاری از مخاطبان خود را از دست داد و این تنها مربوط به تلویزیون ما نمیشود. همه رسانههای ملی محدودیت دارند و این هم تنها مربوط به کشور ما نیست، در تلویزیون ما اگر برخی محدودیتها وجود نداشته باشد به دلیل فرهنگ و سبک زندگیمان قطعاً جامعه به اعتراض میپردازد؛ من در یک برنامه بعد از خداحافظی معلق زدم و هزار فحش خوردم، مردم خیلی چیزها را حتی یک چیز ساده مثل معلق زدن مجری را نمیپذیرند و تلویزیون نمیتواند محدودیتهایش را کنار بگذارد.