مردی که با دستان خود فراز و نشیب های زندگی را تراش داد/ «ضامن آهو»، سفر یک کودک به کربلا را تضمین کرد

به گزارش برنا، در چهارمین قسمت از ویژه برنامه جشن رمضان، اتفاقی بزرگ به سبب حضور مهمانان رقم خورد.

چهارمین قسمت از ویژه برنامه " جشن رمضان" شب گذشته با میزبانی از دو مهمان مردمی و وقوع یک اتفاق بزرگ در دل برنامه، ساعت ۲۱:۳۰ از شبکه پنج سیما پخش شد.

 این برنامه که قصد دارد مثل هر سال جشن رمضانی باشکوه در فضایی استودیی ایجاد کند، و به دنبال آن خوشحالی، امید، شادی بخشی و شادی آفرینی به جامعه منتقل شود، هرشب میزبان مهمان های متفاوت از اقصی نقاط کشور است که قصه های جذاب و شنیدنی دارند.

شب گذشته هم زینب پورابراهیم و بابک افرا در بخش اول برنامه با زاهد بدریان از شهرستان آستارا به گفتگو نشستند.

قهرمان قسمت چهارم جشن رمضان درباره زندگی خود توضیح داد: ۱۵ سالم بود که در عید نوروز پدر و مادرم برای عیددیدنی به منزل یکی از اقوام رفتند. من که به بهانه های مختلف از رفتن به این مهنانی طفره رفتم، ساعت ۱۰ شب بود که منتظر برگشتن پدر و مادر و برادرهایم بودم. اما ساعت از ۱۲ شب هم گذشتند و آنها نیامدند تا اینکه ساعت ۲ بامداد تماس گرفتند و به من گفتند که پدر و مادرت در تصادف دچار مصدومیت شدید شده اند و باید شناسنامه هایشان را بیاوری.

وی افزود: من این مسئله را به خانواده عمویم اطلاع دادم، آنها متوجه فوت پدر شده بودند اما از من پنهان می کردند تا اینکه صبح همراهشان به بیمارستان رفتم و فهمیدم که پدرم فوت کرده و مادر هم شدیدا مجروح شده به گونه ای که بهبود او یکسال طول کشید اما خدا رو شکر برادرهایم خوب بودند. از همان موقع بود که سرپرستی مادر و برادرهایم را به دوش کشیدم.

بدریان توضیح داد: زندگی با درآمد ناچیز من و کمک های کمیته امداد می چرخید، مادرم اجازه نداد که تحصیل را رها کنم. اما همزمان در مکانیکی هم کار می کردم‌. تا اینکه در کنکور شرکت کردم و برای دانشگاه شبانه شهر رستم آباد قبول شدم. وقتی به کمیته مراجعه کردم به آنها گفتم که من تنها سرپرست خانواده هستم و برای ادامه تحصیل باید مشهد بروم. آنها گفتند که در دانشگاه آزاد شهر خودمان به تحصیل بپرداز، نیمی از شهریه را ما متقبل می شویم. این کار را انجام دادم و در رشته مکانیک فارغ التحصیل شدم.

وی با بیان اینکه پس از دوندگی های بسیار توانستم ۵۰ میلیون تومان دریافت کنم، ادامه داد:

بعد از دریافت این وام کارگاه تراشکاری راه انداختم و در سال ۹۷ کارآفرین برتر شناخته شدم.  از کشورهای آذربایجان و شهر باکو هم سفارش کار می گیریم. زمینه ازدواجم هم همان موقع فراهم شد. دعای مادرم خیلی مهم بود، خودم هم پشتکار داشتم.  الان ۳۰ ساله هستم و آرزو دارم که یک کارگاه بزرگ تراشکاری در شهرستان آستارا بنا کنم.

بعد از روایت داستان زاهد بدریان، بابک افرا و زینب پورابراهیم به استقبال از غلامرضا صنعتگر رفتند.

وی پس از اجرای یک قطعه، به گفتگو نشست و بیان کرد: مدتی درگیر بیماری بودم که هم خودم و هم اطرافیانم به شدت اذیت شدیم. البته الان هم کمی ادامه دارد اما بهتر شده ام.

صنعتگر با بیان اینکه افتخار تولد در شهر مشهد را نداشته ام گفت: اصالت من جنوبی و شهر بندر عباس است. نامم را پدربزرگم انتخاب کرده و به برکت امام رضا (ع) بوده که همواره سایه پرمهرشان بالاسر ماست.

این خواننده ادامه داد: در شهر مشهد یک مامن دیگری دارم و آن هم موسسه پرتو مهر امام رضاست. حدود ۹۰ درصد از بچه های این موسسه بدسرپرست و بی سرپرست هستند. من این افتخار را دارم که به عنوان سرباز کوچک کنار آنها باشم و به آنان آموزش دهم.

 صنعتگر در ادامه به پویش کولر اشاره کرد و گفت: سال گذشته از طریق این پویش توانستیم برای ۱۱۰ خانواده بی بضاعت کولر تهیه کنیم‌. امسال هم پویش امام حاضر را مجددا راه انداختیم و امیدوارم مردم شهرم و دیگر چهره های برتر و کسانی که توانمندی دارند در کنار هم قرار بگیرند و بتوان گره ای از مشکل نیازمندان باز کرد.

اما اتفاق ویژه ای که به سبب حضور غلامرضا صنعتگر در برنامه رقم خورد، برآورده شدن آرزوی یک کودک بود.

صنعتگر بعد از خواندن پیام آن کودک در سامانه حامی آرزوها، پذیرفت که هزینه سفر به کربلای کودک را تامین و او را به آرزویش برساند.

گفتنی است جشن رمضان به تهیه کنندگی کاوه امیری و سردبیری فرزانه پزشکی، کاری از گروه اجتماعی شبکه پنج سیماست که در شب های ماه مبارک رمضان حوالی ساعت ۲۱:۳۰ تقدیم حضور بینندگان می شود.