صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

تفسیر دعای روز دهم ماه رمضان

۱۴۰۰/۰۲/۰۳ - ۰۴:۲۰:۰۵
کد خبر: ۱۱۶۹۱۲۴
در دعای روز دهم ماه مبارک رمضان آمده است: «خدایا من را در ماه رمضان از کسانی قرار بده که متوکل باشم و بر تو توکل کنم و چشمم به دست دیگری نباشد؛ هر جا که می‌خواهی بدانی دعایت مستجاب شده است به دلت نگاه کن، ببین اگر ناامید از همه جا هستی، بدان که آن دعا مستجاب شده است. »

به گزارش خبرگزاری برنا؛ شرح دعای روز دهم  ماه مبارک رمضان به شرح ذیل است :

بسم الله الرحمن الرحیم

«اَللّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلینَ عَلَیکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیکَ وَاجْعَلْنی فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیکَ بِاِحْسانِکَ یا غایةَ الطّالِبینَ»

«خدایا قرارم ده در این ماه از توکل‌کنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت، قرارم ده در آن از مقربان پیشگاهت به حق احسانت ای هدف نهایی جویندگان.»

عالى‌ترین ثمره درخت توحید

در قسمت اول دعا این‌طور مى‌گوییم و از خدامى‌خواهیم که ما را از متوکلین خودش قرار بدهد؛ یعنى‌ما را از آن کسانى قرار بدهد که توکل بر او مى‌کنند.

یکى از صفات بسیار بزرگ و عالى انسان، توکل‌است. منشاء توکل توحید است. هرچه توحید انسان‌بیشتر بشود، یعنى خداپرستى و معرفت انسان درباره‌خدا بیشتر بشود، توکلش به خدا بیشتر مى‌شود. قرآن‌کریم درباره توکل تاکید زیادى کرده است؛ «فعلى‌الله‌توکلوا ان کنتم مومنین»۱

یعنى: شما اگر راست مى‌گویید و مومن هستید برخدا توکل کنید.

و یا: «وعلى‌الله فلیتوکل المتوکلون»۲‌ و بر خدا بایدتوکل کنند، کسانى که توکل کننده‌اند، یا مومنین بایدتوکل به خدا بکنند». «و من یتوکل على‌الله فهو حسبه»۳

کسى که بر خدا، توکل کند، خدا همه امور او را کفایت‌مى‌کند. حالا توکل یعنى چه؟ توکل به معنى واگذار کردن‌کار به کسى است. این مثال ولو با ممثل فرق دارد، ولى‌براى تقریب به ذهن خوب است. شما کسى را وکیل وصاحب اختیار قرار مى‌دهید، به عنوان مثال مى‌خواهیدساختمانى بسازید، مى‌گویید این کار را من به فلان کس‌واگذار کردم؛ یعنى اختیارش را به او دادم تا هر جورى‌که مى‌خواهد آن را انجام بدهد و هر طورى که او انجام‌بدهد من خوشم مى‌آید. توکل به خدا کردن؛ یعنى، همه‌کارها را به خدا واگذار بکنیم، ولى ما بدمعنا مى‌کنیم. مثلاًمن مى‌خواهم یک کارى انجام بدهم یا پستى بگیرم،مى‌گویم: توکل برخدا. ولى در ذهنم این است که خدا این‌کار را براى من درست بکند، همین کارى که مى‌خواهم؛براى اینکه یک پستى بگیرم، این توکلت على‌اللهى که من‌مى‌گویم، معنایش این است که دلم مى‌خواهد حتما همان‌کارى که مى‌خواهم انجام بدهم، انجام بشود. این معناى‌توکل نیست. توکل این است که من همه کارهایم را به‌خدا واگذار کنم؛ یعنى، هر جورى که خدا مى‌خواهد، من‌هم آن جور بخواهم، هر جورى او صلاح بداند، من‌صلاح او را بخواهم. یعنى این کارى که من مى‌خواهم‌انجام بشود، اگر هم انجام نشود من ناراحت نشوم. چون‌توحید و خداپرستى به این است که معتقد باشد که همه‌کارها در دست خداست و اگر خدا نخواهد هیچکس‌نمى‌تواند هیچ کارى بکند.

حقیقت توکل

بطورکلى کارهایى که انجام مى‌شود، خدا خواسته وخدا انجام داده، منتهى با وسایل. کارهایى هم که انجام‌نشده، خدا نخواسته که انجام نشده است. علاوه بر این،آدم مومن باید باورش بشود که همه کارهایى که به‌خواست خدا انجام مى‌شود خیر است. اگر ‌این ‌اعتقاد در دل آدم قرار داشته باشد، بلاشک او توکل‌دارد. براى اینکه آدمى که مى‌داند هیچ کارى جز به‌خواست خدا انجام نمى‌شود و هرکارى هم که خدا بخواهد انجام مى‌شود و خیر هم در همان کارى است که‌خدا بخواهد و نه در کارى که من بخواهم؛ چنین آدمى‌دیگر در مقابل خدا اصلا خودش خواسته‌اى ندارد، و درزندگى هیچ غصه و دلهره‌اى ندارد؛ مى‌گوید من همه ‌امورم به دست خداست.

توکل یعنى دست به هرکارى که مشروع است بزند ودنبالش هم برود، ولى بداند که باید خدا بخواهد که به‌نتیجه برسد، در این صورت اثرش این است که هر وضعیتى پیش بیاید او ناراضى نیست، بلکه خشنود وراضى است. در بخش بعدى دعا مى‌گوییم: «اجعلنى فیه‌من الفائزین لدیک»، «فوز» به معناى رستگارى وسعادت است. اگر آدمى متوکل شد و داراى توکل حقیقى‌گشت، همه این خواسته و خواسته‌هاى بعدى هم انجام‌مى‌شود، منتهى این یک تاکیدى است بر‌اى آن‌ها. پس‌دومین دعا این است که: «خدایا! مرا از فائزین ورستگاران درگاه خودت قرار بده؛ یعنى، من در نزد توسعادتمند باشم؛ خوشبخت باشم. فوز و فائز خیلى درقرآن کریم ذکر شده است.‌ ش ۱۹۱»

«و من یطع الله و رسوله و یخس الله و یتقه فاولئک‌هم الفائزون»۴

خدا راهش را نشان داده است که چطور در زمره ‌فائزین قرار بگیریم. حال ببینیم چه کسانى فائز هستند؟کسى که خدا و رسولش را اطاعت بکند؛ نافرمانى خدا و رسولش را نکند؛ معصیت نکند؛ نسبت به خدا و رسول‌خدا اطاعت و انقیاد داشته باشد؛ کسى که همیشه دلش ‌از خشیت خدا پر باشد؛ این شخص فائز هست. خشیت ‌اما یعنى ترسى که با خضوع و فروتنى و تعظیم همراه ‌است. نه مثل یک دفعه ترسیدن از یک سبعى، این‌خوب است، ولى ترسیدن ازخدا این است که آدم درمقابل عظمت خدا، خودش را ناچیز بداند و هیبت خدا اورا گرفته باشد.

کسى که خدا و پیغمبرش را اطاعت بکند و از خدا بترسد و تقواى خدا را پیشه کند؛ یعنى پیرامون معصیبت‌خدا نگردد و از صراط مستقیم الهى منحرف نشود:«اولئک هم الفائزون»، این‌ها هستند که فائز و رستگارندو سعادت ابدى را خواهند یافت. «واجعلنى فیه من‌المقربین الیک» این هم همان معناى فائز است. بعضى‌چیزها هست که از حیث مفهوم دو تا هستند، ولى‌مصداقاً یکى هستند. مقرب درگاه خدا معنایش این است‌که نزدیک به خدا باشد. فائز بودن یعنى رستگارى و به‌مقصود خود رسیدن. وقتى که مصداقش را مى‌بینى،درمى‌یابى که هر کس که مقرب درگاه خدا هست، فائز هم هست و هر کسى فائز است، مقرب درگاه خدا هم‌هست.

در فراز پایانى دعاى این روز از حق تعالى به عنوان‌غایت طلب درخواست کنندگان یاد مى‌کنیم و مراتب‌احسان او را واسطه دستیابى به خواسته‌هایمان قرارمى‌دهیم و مى‌گوییم:«باحسانک یا غایةالطالبین». پس به‌طور اجمال معناى این دعا چنین شد که: «خدایا! قراربده این روز، مرا از متوکلین بر خودت؛ از کسانى که توکل‌به خدا مى‌کنند: «واجعلنى فیه من الفائزین لدیک» وقرار بده در این روز مرا از رستگاران و سعادتمندان در نزد خودت و قرار بده مرا از مقربین و نزدیکان درگاه‌خودت، «باحسانک یا غایةالطالبین» به مقام احسان وبخشش‌ها و خوبى‌هاى تو، به حق احسان تو، اى کسى که‌غایت و منتهاى آرزوى طلب‌کنندگانى؛ اى خدایى که هرکسى طلبى مى‌کند، هر کسى چیزى مى‌خواهد، غایت ومنتهاى طلب او تو هستى.

پى‌نویس:

۱- سوره مبارکه مائده آیه ۲۳

۲- سوره مبارکه ابراهیم آیه ۱۲

۳- سوره طلاق آیه ۳

۴- سوره مبارکه نور آیه ۵۲

 

 

نظر شما