روزنامه اعتماد نوشت: سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اگر کرونا بگذارد، بیست و هشتم خرداد ماه در شرایطی برگزار خواهد شد که وعدههای کاندیداها و نارضایتی بخشهایی از مردم از وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فعلی نهتنها حل نشده، بلکه حال و هوای ناشی از رویاروییهای پیشاانتخاباتی نیز بعید نیست به جای داغ کردن تنور انتخابات، تا حدی به سرمای فضا و بیاعتمادی بیشتر بیفزاید. برخی کاندیداهای «پاستور 1400» اما بیتوجه به این مساله از اهداف خود میگویند و روزی در شبکه اجتماعی «کلاب هاوس»، روزی در «توییتر» و روز دیگر در «اینستاگرام» و «تلگرام» تلاش میکنند افکار عمومی را به حمایت از خود ترغیب کنند. بزرگان و مدعیان ردیف نخست ولی هنوز یا آنچنان که باید و شاید به میدان نیامدهاند یا میکوشند حامیان و مخالفانشان را در ابهام نگه دارند تا شرایط را برای حضور خود مهیا سازند. رایزنیها اما بیوقفه در جریان است؛ چه اصلاحطلبان و چه اصولگرایان. همه و همه تلاش میکنند در درجه نخست نظر نهادهای حاکمیتی را جلب کنند و در مرحله دوم به سراغ اقشار و گروههایی بروند که رای و نظرشان میتواند رییسجمهوری آینده ایران را تعیین کند؛
نامنویسی کاندیداهای ریاستجمهوری دو هفته دیگر آغاز شده و اصولگرایان هنوز به تصمیم قطعی درباره اینکه با کدام نیروی سیاسی خود وارد میدان شوند، نرسیدهاند!
کمبود وقت و اختلافنظرهایی که مسبب این بلاتکلیفی بوده اما آنان را به یک نقشه جدید رسانده که تا چندی قبل بعید به نظر میرسید. گمان میرفت که ورود سیدابراهیم رییسی به این کارزار فصلالخطاب است و سایر رقبا عقب خواهند کشید. این گمانه از آنجایی که پدید آمد که پیش از این گفته شده بود اگر رییسی بیاید، جلیلی نخواهد آمد و روز دیگر قالیباف. حتی سایر نامزدهای اصولگرا نیز در سخنان خود به نحوی موضعگیری میکردند که تصور میشود اگر جناب قاضیالقضاب به نتیجه رسیده و نامزد شود، یک اجماع گسترده حول محور او شکل خواهد گرفت.
اکنون اما براساس اخباری که روی خروجی رسانههای اصولگرا قرار میگیرد، به نظر میرسد که مسیر اجماع اصولگرایان چندان ساده و هموار نیست.
آنها جدا از مشکلات داخلی، نگران تاکتیک رقیب بوده و نمیخواهند قبل از آنکه تکلیف اصلاحطلبان روشن شود، تصمیمی بگیرند. همین است که بنا را بر زمان خریدن و نچیدن همه تخممرغها در یک سبد گذاشتهاند.
آرمان ملی نوشت: تصور دارند آنچه در اتاقهای تاریک اردوگاه اصولگرایی میگذرد پنهان میماند و مشخص نیست که تعارفات انتخاباتی مانند اینکه «اگر رئیسی کاندیدا شود، قالیباف به عرصه وارد نمیشود » فقط برای جریانسازی سوخته رسانههای دلواپس است و بس. مردان اردوگاه اصولگرایی در هیچ دورهای نتوانستند وحدتی که شعار آن را میدهند در عمل نمایان کنند و در بیشتر مواقع تنها 24 ساعت از این شعار میگذرد که تنش در اردوگاه اصولگرایی آغاز میشود. این بار هم نوبت انتخابات ریاست جمهوری 1400 است، انتخاباتی که تعدد کاندیدا در جریان اصولگرایی حتی پیش از تشکیلات هماهنگی این طیف نمود پیدا کرده است. به اذعان اصولگرایان دو شخصیت اصلی این جریان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف هستند، دو شخصیتی که به سبب برخی رفتارها بهویژه از سوی یاران قالیباف تبدیل به چالش انتخاباتی اصولگرایان هم شدهاند. نمونه بارز جدال یاران قالیباف با شخصیتهایی که امکان کسب آرای مردمی را دارد که در صدر آنها ابراهیم رئیسی حضور دارد. 5 اردیبهشت بود که 220 نماینده مجلس در نامهای به رئیسی از او درخواست کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را کردند. این نامه فارغ از اینکه نباید اولویت نمایندگان مردم در این مقطع بود، پیامی را به همراه داشت و آن هم عبور مردان بهارستان از محمدباقر قالیباف است.
سردرگمی و ناهماهنگی در تصمیمات این شورا در بحبوحه انتخابات مجلس یازدهم نشان از بالا گرفتن اختلافهای درون تشکیلاتی میداد؛ به اجماع نرسیدن برای حضور یا نیامدن در آخرین انتخابات قرن مجلس، فضای این نهادجریان اصلاحطلبی را به سمت اختلاف ها کشاند؛ به طوریکه دو سر طیف جریان اصلاحطلبی یعنی کارگزارانیها و مشارکتیهای سابق که اکنون در حزب اتحاد ملت سیاست ورزی میکنند، آشکارا به انتقاد از یکدیگر پرداختند. در ادامه این روند محمدرضا عارف رئیس شورای عالی سیاست گذاری و پیش از آن دیگر عضو حقیقی پرنفوذ این نهاد، یعنی موسوی لاری استعفا دادند تا تیر خلاصی بر خلسه طولانی مدت شعسا باشد.
مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با توجه به اینکه به انتخابات ریاست جمهوری 1400 نزدیک میشویم، لازم میدانم یکبار دیگر مخالفت خود با کاندیدا شدن نظامیان و روحانیون برای رئیسجمهور شدن را تکرار کنم و اینبار به نفی اکتفا نکنم و این را هم اضافه کنم که به چگونه رئیسجمهوری نیاز داریم. روحانیون در زمان زیادی از چهار دهه عمر نظام جمهوری اسلامی عهدهدار مسئولیت اول اجرائی کشور بودند و بهتر است مدتی این مسئولیت برعهده افراد غیرروحانی باشد. نظامیان هم اگر قدرت اجرائی و سیاسی را تحویل بگیرند اولاً روحیه نظامیگری را بر عرصه سیاسی کشور مستولی میکنند که بهیچوجه به صلاح نظام نیست و ثانیاً بسیار بعید است حاضر شوند قدرت را به دیگران برگردانند. بنابراین، به صلاح کشور نیست این دو طایفه در انتخابات ریاست جمهوری 1400 کاندیدا شوند. این نظر، متکی به قانون نیست یعنی منع قانونی برای کاندیدا شدن این دو طایفه وجود ندارد ولی باید پذیرفت که مصلحت در مواردی میتواند قانون را تحتالشعاع خود قرار دهد.
باشگاه خبرنگاران نوشت: وقتی که صحبت از کاندیدای جریان اصولگرا برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم به میان میآید معمولا نام یک فرد به سبب سابقه درخشانی که در فساد ستیزی داشته است بیش از دیگران مطرح میشود؛ نامی هم چون آیت الله سید ابراهیم رئیسی، از سوی دیگر اما برخی معتقدند که او خود تمایلی به حضور در انتخابات ندارد. حال سوال اینجاست که در صورت عدم حضور او چه کسی جایگزین او در این برهه حساس خواهد شد؟