به گزارش خبرگزاری برنا؛ شرح دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان به شرح ذیل است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
«اَللّهُمَّ وَفِّقْنی فیهِ لِمُوافَقَةِ الاْبْرارِ وَجَنِّبْنی فیهِ مُرافَقَةَ الاْشْرارِ وَآوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ اِلی دارِ الْقَرارِ بِاِلهِیَّتِکَ یا إلَهَ العالَمین. »
«خدایا موفقم دار در این ماه به همراهی کردن با نیکان و دورم دار در آن از رفاقت با اشرار و جایم ده در آن به وسیله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبودیت خود ای معبود جهانیان. »
ابرار چه کسانی هستند؟
ابرار کیانند؟ «ابرار» جمع «بَر» است. مصدر «بَر» هم «بِر» است که به معنای خیر و خوبیهای بسیار میباشد، کسی که بسیار نیکوکاری بکند یا نیکویی بسیاری که به کسی برسد، بِرخوانده میشود.
صفت مشبههِ آن بَر به معنی کسی است که بسیار خیر انجام میدهد، آن کسی که دارای خیر کثیر است. ابرار از جمله الفاظی است که خداوند متعال در قرآن کریم عنایت زیادی بر روی آن نموده است و آنان را بسیار مدح کرده است و به آنان وعدههای ثواب بزرگ وعظیم داده است.
از سورهها و آیات متعدد قرآن چنین مستفاد میشود که «ابرار» آن کسانی هستند که در عالیترین مرتبه ایمان قرار گرفتهاند، به عنوان نمونه، خداوند در آیه ۱۷۷سوره مبارکه
بقره میفرماید: «لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب ولکن البرمن آمن بالله»
که ترجمه این آیهِ شریفه چنین است: نیکوکاری به این نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید، چه این چیز بیاثری است، لیکن نیکوکار کسی است که به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آورد و…
میبینیم که در اینجا خداوند ابرار را توصیف میکند و خلاصه وصف حقتعالی این است که ابرار همهِ ویژگیهای ایمان را دارا هستند، چون ایمان سه قسمت دارد: یکی مرحله اعتقادات است که ابرار در عالیترین درجات اعتقاد قرار گرفتهاند. دیگری مرحله
انجام اعمال صالحه است و ابرار کسانی هستند که به وجه احسن، اعمال صالحه را انجام میدهند و دیگری اخلاق حسنه است که باز ابرار دارای اخلاق حسنه هستند. در آخر این آیه شریفه، خداوند صفات دیگر ابرار را به این شرح بیان میفرماید:
«واقام الصلوه» یعنی: ابرار کسانی هستند که نماز را برپای میدارند، «واتی الزکوه» و زکات مال را به مستحق میرسانند، «والموفون بعهدهم اذاعاهدوا» ابرار کسانی هستند که اگر با کسی عهد و پیمان ببندند و قول و قراری بگذارند، بر سر قول و قرار خودشان ایستادهاند و وفای به عهد میکنند. یکی دیگر از صفاتشان این است: «والصابرین فی الباساء والضراء وحین الباس»۱
(و صبر پیشه کنندگان در کارزار و سختیها و به هنگام رنج و تعب) آنان ابرار در بأساء و ضراء، یعنی در گرفتاریها، بیماریها، زیانها و ضررهایی که برایشان وارد میآید، صبر میکنند و همچنین در جنگ و مبارزه با دشمن دین، دارای صبر هستند. درادامه آیهِ شریفه میفرماید: «اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون»۲ (اینان اهل راستی هستند و اینان تقواپیشگانند»
این بهترین وصف، برای ابرار است، یعنی ابرار هستند که راست گفتند؛ در عمل و در قول و اخلاق راست گفتهاند و «اولئک هم المتقون» اینها متقیان هستند.
خوب، حالا در این دعا، ما میخواهیم که خدا ما را توفیق دهد که با این ابرار موافق باشیم یعنی اخلاق و اعمال و صفات و اعتقادات ما مطابق با آن اعتقادات و اعمال و اخلاقی که ابرار دارند، باشد، و ما در زمره ابرار که در عالیترین مرتبه و درجهِ ایمان قرار دارند قرار بگیریم. در بند دوم دعای روز شانزدهم چنین میگوید: «وحنبنی فیه مورافقه`الاشرار»
طلب ایمنی از شر اشرار
در بند پیشین دعا دربارهِ ابرار گفتیم: خدایا! ما را توفیق بده که موافقت با ابرار داشته باشیم. «موافقت» یعنی، همکاری، همراهی و همرنگی، معنایش این است که ما میخواهیم همسان ابرار باشیم، ولی اینجا میگوییم: «و حنبنی فیه مورافقه`الاشرار»، مرافقت غیر از موافقت است.
«رفیق» به معنای همنشین است و «مرافقت» معنای معاشرت و همنشینی و دید و بازدید را دارد. ممکن است انسان با کسی مرافقت داشته باشد ولی عقیده و عملش مثل او نباشد. یک آدم مؤمنی نماز خوان است، روزه بگیر است، همه عبادات را بجا میآورد ولی رفیقی دارد که آن رفیقش اهل این کارها نیست و از بدان است، ولی او کار خودش را میکند، کارش مثل کار آن رفیقش نیست گرچه با او همنشینی میکند.
میبینیم در این دعا نمیگوید که ما را مثل اشرار قرار نده، یا ما را موافق اشرار قرار نده، در حالیکه آنجا میگفت ما را موافق ابرار قرار بده، چون واضح است که آدم مؤمن نمیخواهد با اشرار همکاری بکند.
لذا میگوید: مرا حتی از رفاقت و دوستی و همنشینی با اشرار هم دور بدار، یعنی جوری باشد که من با بدان و اهل شر معاشرت و همنشینی و همکاری نداشته باشم.
لذا میگوییم خدایا اعمال و افعالمان را مطابق نیکان و اهل (بِر) قرار بده و ما را از رفاقت و همنشینی و رفت و آمد و دوستی با اشرار دور بدار. یقیناً اگر این امر تحقق پیدا بکند، انسان از اهل بهشت است.
برای اینکه نص صریح قرآن کریم «ان الابرار لفی نعیم» خدا وعده داده است که ابرار، در بالاترین درجات بهشت هستند. پس اگر خداوند دعای ما را مستجاب بکند که ما موافقت با ابرار داشته باشیم، جایگاهمان بهشت است. این است که میگوید: «و اونی فیه برحمتک الی دارالقرار». «اونی» یعنی ماوی و مسکن بده مرا در محل آرام و ثابت خودت؛ «ماوی» به معنای مسکن است.
آرامش و قرار منحصر به بهشت
دارالقرار جایگاهی است که انسان در آنجا همیشه ثابت خواهد بود. یک وقت است که شما در این منزل به عنوان مسافر، آمدهای تا یک روز یا دو روز در آن منزل بکنی و بروی: این مسکن، قرارگاه شما نیست.
قرارگاه حقیقی و همیشگی بشر دار آخرت است. والا دار دنیا، داری است که باید از آن عبور بکند، قرار در آن نیست، همانگونه که امیرالمومنین(سلامالله علیه) میفرماید:
«انماالدنیا دار مجاز والاخرهدار قرار»
دنیا جای عبور کردن و رفتن است، جایی نیست که انسان همیشه بماند. دار مجاز محل عبور است، ولی آنجایی که قرارگاه انسان است و باید بماند، دار آخرت است. در پایان این دعا میگوییم: «بالهیتک یا اله العالمین». در اینجا «اله» به معنای معبود است،(به مقام خدایی توای خدای عالمیان!) به حق خدایی تو! تو را قسم میدهم که این دعاهای مرا مستجاب بفرمایی.
پینویسها:
۱ـ سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۷
۲ـ همان