به گزارش خبرنگار برنا، جادوی تصاویر محترک، ادغام صدا و تصویر و در نهایت توسعه و تعالی هنر هفتم شاید این فرصت را برای بشریت به وجود آورد تا بتواند آنچه که امروز با عنوان « میراث فرهنگی» از آن یاد میکنیم را برای آیندگان ثبت و ضبط کند، میراثی که هیچ تصویری برای بیان آن کافی نیست و هیچ صوتی نخواهد توانست آوای عمر کهن آن را به گوش مردم برساند اما ترکیب ذهن خلاق مستند سازان با جادی هنر هفتم به نظر می رسد که توانسته در این مسیر حرکت های ارزشمندی داشته باشد.
بر همین اساس در سال های گذشته با ورود گسترده مستندسازان جوان به عرصه، ایجاد تمایل برای تولید آثار در بخش های مختلف مرتبط با میراث فرهنگی و تمدنی موجب شده است تا تولیدات ارزنده ای در این بخش ساخته و ارائه شود که گویا هنوز بستر مناسب برای عرضه آن مهیا نگردیده است.
از این رو « جشنواره ملی فیلم یادگار» با فعالیت تخصصی در حوزه مستندهای ایرانی میراثی در تلاش است تا با جمع آوری و عرضه بهترین تولیدات این حوزه بتواند نقشی در علاقمندسازی جوانان و مستندسازان به فعالیت در این بخش، تغییر ضاعقه مخاطبین به سمت مستندهای حرفه ای و بامحتوای ارزشمند و ثبت و ضبط میراث و تمدن ایرانی از لنز دوربین های متفاوت داشته باشد.
از این رو پای صحبت های « هادی آفریده» کارگردان و مستند ساز جوان ایرانی نشستیم، وی که از سال 1377 به صورت رسمی فعالیت خود را درحوزه هنرهای نمایشی آغاز کرده است و سوابق تحصیلی درخشان در عمر فعالیت هنری خود توانست نام خود را در بین مستندسازان جوان موفق ایرانی جای دهد، آفریده اکنون در بیش از 120 جشنواره داخلی و بین المللی حضور داشته، موفق به کسب جوایز متعدد این حوزه شده و 14 فیلم مستند و 3 فیلم کوتاه را در کنارنامه خود دارد...
در ادامه مشروح این گفت و گوی خبری با هادی آفریده این کارگردان و مستندساز ایرانی را مرور میکنیم.
• از نظر شما ساخت فیلمهای میراث فرهنگی چه بازخورد و اثراتی در جامعه دارد؟
ایران کشوری کهن است و اگر کشور توانسته خود را تا امروز حفظ کند به دلیل پیشینه ی تاریخی و تفکر ایرانی بوده که ریشه در میراث فرهنگی و تاریخ ما دارد، از این رو قطعا تکرار واضحات است اگر بگوییم چه نیازی است تا این پیشینه با همان کمیت و کیفیت غنی برای ارائه به نسل های بعدی ثبت و ضبط شود. با این حال پژوهش، تولید و باز تولید آثار میراثی که با نگاه به تاریخ ایران تهیه می شوند قطعا می توانند به تداوم تمدن و حفظ میراث ما برای آیندگان کمک کنند.فیلم های میراث فرهنگی اثرات متفاوت و کارکردهای گوناگونی دارند که یکی از مهمترین کارکردهای آن کمک به حفظ فرهنگ و میراث کشور است.
• چه الزامی ما را موظف به فعالیت در این حوزه میکند، به عبارت دیگر چرا نیاز است تا این اثار ثبت و ضبط شود؟
در گسترهی اقلیمی ایران تنوع وسیعی از نشانه های تمدنی ما وجود دارد. ظرفیتی بزرگ و بی کران که اگر به آن توجه نشود و کوتاهی کنیم دیگر فرهنگهای همسایه آن را به تصاحب در می آورند. فیلمهای میراثی معمولا در جهت ثبت مکانها، رویدادهای تاریخی و ثبت میراث ناملموس با کار کردهای مختلف تهیه می شوند. در این بین مستندهای باستان شناسی که به کشف نادیدههای تاریخی کشور می پردازند با رویکرد پژوهشی و استنادی تهیه می شوند که کارکرد مطالعاتی نیز دارند.
من فکر می کنم اگر این حجم از میراث تاریخی که کشور ما در خود دارد را برخی از کشورهای مثلا جنوب خلیج فارس داشتند قطعا عمده تولیداتشان با تمرکز به تاریخ و تمدنشان بود و جشنواره الف شان جشنواره ای با رویکردی میراث فرهنگی وتاریخی بود اما متاسفانه در دهههایی که گذشت ما با کم توجهی به مسئله حفظ میراث و تاریخمان زمینه نابودی آن را فراهم کردیم و سینمای مستند گاهی توانسته نجات دهنده باشد. این سینما گاهی توانسته آگاهی بخش و آموزش دهنده و مانع از نابودی و تخریب تاریخ و میراث کشورشود و گاهی هم مرثیهسرای بر میراث به تاراج رفته کشور کرده است.
*با توجه به سابقه فعالیت مستند سازی خود بفرمایید موضوع میراث فرهنگی در فیلمسازی چقدر ظرفیت پرداختن دارد؟
مسائل تاریخی چون از جنبههای مختلف قابل بررسی و پژوهش هستند این امکان وجود دارد که در فرم روایت بسیار خلاقانه با موضوع برخورد کرد. به عنوان مثال: استاد بهرام بیضایی با شناخت عمیقی که به تاریخ و خردِ فرهنگها و فلکلور ایرانی دارد تعداد بیشماری فیلمنامه و نمایشنامه تاریخی به رشته تحریر در آورده است که در دوران های مختلف و فرم های گوناگون امکان تولید دارند و اگر اینجا هالیوود داشتیم یا در قلب اروپا در چینه چیتا بودیم یا دولت خود را مسئول به حفظ میراث وتاریخ می دید امکان تولید آثاری با جذب گیشه های بین المللی حتما وجود داشت.
من فکر می کنم سینمای مستند ایران مخصوصا بعد از انقلاب یک تنه در حفظ میراث فرهنگی کشور، در خط مقدم ثبت و معرفی تاریخ ایران کار کرده است.در سالهای اخیر تعداد قابل توجهی مستند شاخص توسط مستندسازان بنام در این حوزه تولید شده است، که باز اگر دولت هوشمند بود برای معرفی و نفوذ فرهنگی کشور در دیگر مَمالک از این آثار به طور شایسته حمایت می کرد و امکان دیده شدن گسترده را به تولیدات ارزشمند میراث فرهنگی و باستانشناسی می داد.
*نقش جشنواره مستند« یادگار» را در این میدان چقدر ارزیابی می کنید،در مورد آثار شرکت داده شده خودتان در جشنواره بگویید؟
بسیار خوشحالم که قزوین به عنوان یکی از شهرها با بیشترین تعداد آثار باستانی، تمدنی غنی و پیشینه تاریخی ارزشمند برای حضور در این عرصه وارد میدان شده است و قطعا اثرات این فعالیت ارزشمند فرهنگی در آینده مستند سازی کشور بروز و ظهور پیدا خواهد کرد، من با سه فیلم متقاضی حضور در جشنواره یادگار هستم.
مستند "صف سلام" پروژه ای بزرگ برای من بود چون حدود چهار سال درگیر تولید آن بودم که داستان کشف و مرمت بزرگترین نقاشی دیواری ایران که مربوط به دوران فتحعلی شاه قاجار است را روایت می کند.
مستند "کاریز، قصه آب" درباره شاهکار مهندسی باستانی ایرانیان قنات های ایران است. فیلم حاضر ساختاری انتزاعی و تجربی در بیان موضوع دارد.
مستند "پردیسهای خیال" نیز درباره تمدن باغ سازی ایران و مکتب معماری باغ های کهن ایرانی تهیه کردم. در این فیلم به معرفی باغ های ایرانی که ثبت جهانی یونسکو شده است پرداختم، تجربه ای فوق العاده که برای فیلمبرداری آن ماهها در دل کویرهای ایران در سفر بودم .
*و در پایان هر نکتهای که به نظرتان لازم است، بفرمایید.
منافع ملی هر کشور با پشتوانه تاریخ، فرهنگ و هنر آن کشور معنا پیدا می کند.
امیدوارم برگزاری جشنواره یادگار در قزوین استمرار پیدا کند و قزوین با پشتوانه تاریخی که در میان شهرهای ایرانی دارد می تواند قطب نمایش فیلم های تاریخی و میراثی کشور باشد.