صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

تفسیر دعای روز بیست و ششم ماه رمضان

۱۴۰۰/۰۲/۱۹ - ۰۴:۲۰:۲۴
کد خبر: ۱۱۷۶۲۵۳
در دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان آمده است: «این روایت کنایه از این است که انسان عیب‌های بزرگ خود را نمی‌بیند؛ اما عیب کوچک مردم را می‌بیند. این حدیث از معصوم (ع) است که خوش به حال کسی که عیب خودش را می‌بیند و به عیب کس دیگری کاری ندارد.»

به گزارش خبرگزاری برنا؛ شرح دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان به شرح ذیل است :

بسم الله الرحمن الرحیم

«اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.»

«خدایا قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانی شده و گناه مرا در این ماه آمرزیده و کردارم را در آن مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیده، ای شنواترین شنوایان. »

آیا فقط‌ انسان‌ شاکر است؟

‌‌جمله‌ اول‌ دعای‌ امروز این‌ است‌ «اللهم‌ اجعل‌ سعیی‌فیه‌ مشکوراً» خدایا! سعی‌ ما را مشکور قرار بده؛ یعنی، شکر بکن‌ اعمال‌ صالحه‌ ما را. مگر خدا هم‌ شکر می‌کند؟ بلی‌ خدا هم‌ شاکر است‌ بعضی‌ها تصور می‌کنند که‌ به‌ جا آوری‌ شکر صرفاً اختصاص‌ به‌ بنده‌ دارد. ولی‌ نه، خدا هم‌ شاکر است.

شکر در اصل‌ چنانکه‌ باز هم‌ اشاره‌ شده‌ در مقابل‌ احسان‌ شخص‌ در مقابل‌ احسان‌ است. اگر کسی‌ به‌ کسی‌ احسان‌ بکند، عقل‌ و شرع‌ حکم‌ می‌کند به‌ اینکه‌ شخص‌ در مقابل‌ احسان‌ دیگران‌ شکر بکند. اماشکر به‌ چه‌ معنایی‌ است‌ و حقیقت‌ آن‌ چیست؟

معنا و حقیقت‌ شکرگزاری‌

‌‌شکر یعنی‌ اینکه‌ در دل‌ به‌ این‌ احسان‌ و انعام‌ او اذعان‌ داشته‌ باشد؛ یعنی‌ این‌ نعمت‌ منعم‌ را قبول‌ داشته‌ باشد و قدر بداند و آن‌ منعمی‌ را که‌ به‌ او نعمت‌ داده‌ است، به‌ زبان‌ حمد و ثنا بکند. و به‌ عمل‌ هم‌ شکر بکند.

یعنی‌ برخلاف‌ رضای‌ منعم‌ نسبت‌ به‌ این‌ نعمت‌ها عمل‌ نکند و نعمت‌ها را در راهی‌ که‌ منعم‌ راضی‌ به‌ آن‌ها است‌ به‌ کار ببرد. این‌ معنی‌ شکر است. پس‌ فهمیدیم‌ که‌ شکر در مقابل‌ احسان‌ است، ولی‌ نسبت‌ به‌ خدا چطور؟ ما که‌ نسبت‌ به‌ خدا احسان‌ نمی‌کنیم!

احسان‌ یعنی‌ خوبی‌کردن‌ و نفعی‌ به‌ طرف‌ مقابل‌ رساندن. خدا که‌ غنی‌ به‌ ذات‌ است‌ و نمی‌شود نفع‌ به‌ او برسانی‌ و این‌ اعمال‌ صالحه‌ و عباداتی‌ که‌ ما به‌ جا می‌آوریم، این‌ها احسان‌ به‌ خدانیست، بلکه‌ احسان‌ به‌ خودمان‌ است. پس‌ چطورخدا شکر بکند در مقابل‌ این‌ اعمال‌ ما؟ این‌ به‌ این‌ معناست‌ که‌ با اینکه‌ ما هیچ‌ احسانی‌ به‌ خدا نمی‌کنیم‌ و این‌ عبادات‌ و طاعت‌هایی‌ را که‌ به جا می‌آوریم، همه‌ احسان‌ به‌ خودمان‌ است، ولی‌ خدا به‌ خاطر لطف‌ و بزرگواریش‌ به‌ ما انسان‌ها گفته‌ که‌ در مقابل‌ عبادات‌ و طاعت‌های‌ شما، در مقابل‌ شکر شما، من‌ هم‌ شما را شکر می‌کنم.

خدا هم‌ شاکر است‌

‌آری! شکر خدا عبارت‌ است‌ از ثوابی‌ که‌ به‌ عبادات‌ انسان‌ و طاعت‌های‌ انسان‌ می‌دهد. چنانکه‌ خدا در قرآن‌ کریم، خودش‌ را به‌ نام‌ شکور و شاکر و امثال‌ این‌ها نامیده‌ است.

یکی‌ از اسماء الهی‌ شاکر است، یعنی، عمل‌ خیر و عبادت‌ و طاقت‌ بندگان‌ را از نظر دورنمی‌دارد و جزای‌ آن‌ها را به‌ حد اعلا می‌دهد.

علاوه‌ بر آن‌ جزا و پاداش‌ عملی‌ که‌ می‌دهد، اضافه‌ هم‌ می‌دهد. در یک‌ آیه‌ شریفه‌ از قرآن‌ کریم‌ می‌فرماید:

‌‌کسانی‌ که‌ تلاوت‌ قرآن‌ می‌کنند و نماز می‌گذارند و از مالشان‌ در راه‌ خدا انفاق‌ می‌کنند۱ این‌ها یک‌ تجارتی‌ می‌کنند که‌ هرگز این‌ تجارتشان‌ ضرر ندارد.

این‌ها، این‌ کارها و عمل‌های‌ صالح‌ را می‌کنند تا این‌ که‌ خدا اجر ومزد و پاداش‌ آن‌ها را تمام‌ و مال‌ به‌ آن‌ها بدهد «لیوفیهم‌ اجورهم»۲ علاوه‌ بر اینکه‌ پاداش‌ عمل‌ به‌ آن‌هامی‌دهد، از فضل‌ خودش‌ هم‌ اضافه‌ می‌دهد. «و یزیدهم‌ من‌ فضله»۳ مثلاً ما یک‌ کار خیر که‌ می‌کنیم، یک‌ جزا حسن‌ باید به‌ ما بدهد که‌ ده‌ برابر می‌دهد! درباره‌ انفاق‌ آورده‌اند که‌ هفتاد برابر وهفتصد برابر می‌دهد!

این‌ معنی‌ شکر خداست. شکر خدا یعنی‌ خداوند در مقابل‌ عمل‌ انسان، علاوه‌ بر اینکه‌ پاداش‌ می‌دهد وبر خود حتم‌ کرده‌ است‌ که‌ پاداش‌ عمل‌ به‌ انسان‌ بدهد اضافه‌ و فضل‌ اضافی‌ را هم‌ به‌ او می‌دهد.

سپس‌ می‌فرماید؛«و ذنبی‌ فیه‌ مغفورا» تنها به‌ جزا و پاداش‌ عمل‌ قانع‌ نیستیم، بلکه‌ دلم‌ می‌خواهد که‌ گناهان‌ مرا بیامرزی، ذنب‌ مرا مغفور قرار بدهی. دو جمله‌ بعدی‌ دعا هم‌ از قبیل‌ همان‌ دو جمله‌ اولی‌ است، اما به‌ عبارتی‌ دیگر می‌گوید: «و عملی‌ فیه‌ مقبولاً» یعنی‌ عمل‌ مرا قبول‌ بفرما.

«عمل‌ مرا قبول‌ بکن» با «سعی‌ من‌ مشکور باشد یکی‌ است، برای‌ اینکه‌ وقتی‌ خداوند عمل‌ آدمی‌ را قبول‌ نمود، آن‌ وقت‌ جزای‌ خیر هم‌ به‌ انسان‌ عطا می‌کند «و عملی‌ فیه‌ مقبولاً» و «عیبی‌ فیه‌ مستوراً»: عیب‌های‌ من‌ مستور مانده‌ باشد، که‌ مستور ماندن‌ عیوب‌ عبارت‌ دیگری‌ از آمرزیدن‌ گناه‌ است.

‌‌پس‌ به‌ طور خلاصه‌ در این‌ دعا دو خواسته‌ موجود است‌ و آن‌ دو چیز را در چهار عبارت‌ بیان‌ کرده‌ است‌ که‌ برگشتش‌ به‌ فرازی‌ از همان‌ دعای‌ اول‌ است‌ و خلاصه‌اش‌ این‌ است‌ که‌ خدایا! در این‌ ماه‌ مبارک‌ سعی‌ وکوشش‌ و تلاش‌ من‌ در عبادت‌ را مشکور بفرما؛ جزا و پاداش‌ نیکو به‌ من‌ عطا کن، و گناهان‌ مرا در این‌ روز بیامرز و کارهای‌ مرا در این‌ روز مقبول‌ درگاه‌ خویش‌ قرار بده‌ و عیب‌ مرا در این‌ روز پوشیده‌ بدار؛

«یا اسمع‌ السامعین» ای‌ کسی‌ که‌ شنونده‌تر از همه‌ شنوندگان‌ هستی.

پی‌نویس‌ها:

۱ـ سوره‌ مبارکه‌ فاطر آیه‌ ۲۹

۲ـ همان‌ آیه‌ ۳۰

۳ـ همان‌ آیه‌ ۳۰

 

 

 

نظر شما