بیژن میرباقری کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: باید یک واقعیت را قبول کنیم که تصویر زن در دنیای واقعی و به طور کل در ادبیات با تصور جمهوری اسلامی ایران از زنی که انتظار دارد متفاوت است.
میرباقری خاطرنشان کرد: در واقعیت تصویری که از زن داریم شکلهای بسیار متفاوتی دارد و ما زنان موفق و ناموفق بسیاری را در جامعه میتوانیم پیدا کنیم که هر شکلی از آن منطبق با فرهنگ عمومی مردم است و در کل اکثریتی را میتوان از زن در جامعه دید که بازتابش را به طور کل در ادبیات، سینما و تلویزیون کمتر شاهد هستیم که دلیلش را میتوان خودسانسوریهایی دانست که نویسندگان به خاطر ملاحظات گروههای نمایشی یا نوشتاری در نظر میگیرند.
او افزود: ما هیچگاه نمیتوانیم به آنچه که میخواهیم، در سینما و به طور کل در ادبیات دست پیدا کنیم. اما در فیلمهای کوتاه پرداخت درستی را نسبت به مسائل مختلف از جمله موضوع خشونت علیه زنان شاهد هستیم که شاید اصلیترین دلیل این اتفاق مخاطبان اندک فیلمهای کوتاه باشد که محدودیت چندانی ندارند و دست فیلمسازان برای پرداختن به مسائل مختلف بازتر است.
این کارگردان تصریح کرد: سینمای صنعتی، سرگرمکننده و پر مخاطب تصویری واقعی از زن ارائه نمیدهد و اگر هم این تصویر واقعی در اثر وجود داشته باشد تلاشهایی فردی است که خیلی ساده، به راحتی فراموش میشود و تأثیر چندانی ندارد. به عنوان مثال ما سال گذشته فیلمی به نام «شنای پروانه» داشتیم که در آن شاهد خشونت علیه زنان بودیم اما این فیلم هیچگاه به یک جریان تبدیل نمیشود چرا که جامعه زنان در کنار فیلم قرار نمیگیرند و درباره آن گفتوگو نمیکنند و هیچ جریان فکری در جامعه به وجود نمیآید.
او افزود: فیلمهای ما فقط اکران میشوند و پس از نمایش هیچ بحثی دربارهشان شکل نمیگیرد و ما شاهد جریانی اجتماعی نیستیم. به همین دلیل آثار هر چقدر باکیفیت باشند و هر چقدر پرداخت درستی به یک مسئله داشته باشند خیلی زود فراموش میشوند. ما در تلویزیون برنامههای گفتوگو محور بسیاری داریم اما در بین همه برنامهها یک برنامه هم نمیتوانیم پیدا کنیم که تفکر اجتماعی فیلمسازان را نقد کند و بگوید که مثلاً در فیلم «شنای پروانه» چه نگاه اجتماعی وجود دارد و یا به این بپردازد که اگر ما در قانونمان به برخی نکات توجه داشتیم هیچگاه چنین اتفاقاتی رخ نمیداد. به این دلیل است که فیلمهای ما به محصولی فرهنگی برای ترویج یک طرز تفکر تبدیل نمیشوند.
این کارگردان در ادامه گفت: معمولاً فیلمساز ضرورتی برای نقد قانون احساس نمیکند و بیش از هر چیز تمایل دارد به امر فرهنگی توجه داشته باشد و به معضلات اشاره کند و بگوید که چنین معضلاتی وجود دارد. باید جامعه پسافیلم در مورد اثر گفتوگو کند. به عنوان مثال در بحث خشونت علیه زنان باید جامعه زنان، قانون و شرع و ... درباره فیلمی که به این موضوع پرداخته به صحبت بپردازند تا به نقطه جدیدی برسند و موجی ایجاد شود. در تأثیرگذاری یک اثر سینمایی بر جامعه این پارامترها مهمتر از دیدگاه فیلمساز هستند و اینچنین است که بحث قانون و معضلات اجتماعی که در یک فیلم مطرح شده میتواند پس از نمایش آن در جامعه نیز نقشی سازنده داشته باشد.
کارگردان فیلم سینمایی «ربوده شده» درباره موضوع خشونت علیه زنان در جامعه امروز ایران گفت: این یک موضوع جدی در کشور ما و البته همه جوامع بشری است و به نظر من این موضوع را باید بحثی جدی در همه کشورهای دنیا دانست. قانون به هر شکل در جوامع مختلف به انسانها اجازه میدهد این خشونت را نسبت به زنان بروز دهند و به نظر من حداقل در کشورهای خاورمیانه که این موضوع جدیتر است باید با ابزارهای فرهنگی این موضوع را به بحثی جدی در جامعه تبدیل کرد تا بستری فراهم شود تا با ورود انسانهای جدید در عرصه قانون شاید تغییراتی سازنده باشیم.
میرباقری در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: سینما میتواند این گفتوگوی مهم را آغاز کند و همانطور که پیشتر اشاره کردم مشکل اصلی این است که مسائل مطرح شده توسط فیلمهای سینمایی در جامعه ما تبدیل به حوزه تفکر نمیشوند و برای تبدیل شدن به چنین حوزهای لازم است جامعهشناسان، روانشناسان، آسیبشناسان و دیگر گروههای مخاطب پیام درباره مباحث مطرح شده در فیلم، شرایط اجتماعی و همچنین قوانین بحث کنند و اتفاقی تازه رقم بزنند.
او در پایان افزود: متأسفانه جامعه ما تا امروز حوصله این کار را نداشته ولی شاهد هستیم که در جوامع پیشرفته این اتفاق رخ میدهد. به عنوان مثال میتوان به ساخت سریال «Big little lies» اشاره کرد که بحث خشونت علیه زنان را مطرح میکند و آنقدر مورد استقبال قرار میگیرد که مخاطبان به نویسنده سفارش میدهند که ساخت این اثر ادامه پیدا کند و میبینیم این مبحث به اشکال مختلف دوباره در قالب آثار نمایشی مثل فیلم و سریال یا فصلی دیگر از این سریال ادامه پیدا میکند. برای تأثیرگذاری باید اصلاحاً بدهبستانی وجود داشته باشد و ارتباطی بین مخاطب و فیلمساز احساس شود اما متأسفانه در کشور ما تماشاچی در زمانی مناسب نسبت به فیلم واکنش نشان نمیدهد.