به گزارش برنا، فردریک مر سینماگر سوئیسی و مدرس کارگاه آموزشی در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در کارگاه خود، در گفتوگو با شادمهر راستین، مدیر باشگاه و کارگاههای جشنواره، بهصورت آنلاین در کاخ جشنواره پخش و نمایش داده شد و درباره سینمای سوئیس گفت: به این دلیل که قرار است دو فیلم صامت از سینمای سوئیس، یعنی دو فیلم «سفر هوایی من به ایران» ساخته هولتسر و «رخسار کودکان» از ژاک فدر، از سالهای دهه 1910 و 1920 در جشنواره نمایش داده شود، صحبت خود را شروع میکنم.
فردریک مر با بیان این جمله که «سینمای سوئیس وجود ندارد»، ادامه داد: به این دلیل که کشور سوئیس دارای سه بخش آلمانی، فرانسوی و ایتالیایی زبان است، سینمای مشخصی به معنای واقعی ندارد. زیرا سینما در هر یک از این بخشها به تناسب کشورهای همزبان با خود پیشرفت کرده است. بنابراین هر آنچه درباره سینمای سوئیس بگوییم، از این اصل تأثیر میپذیرد.
او ادامه داد: نظیر بسیاری از کشورهای دنیا، سینما با اپراتورهای برادران لومیر در سوئیس نیز شروع شده است و کارگردانان سوئیسی نیز از دهه 1910 آغاز به کار کردند. آثار اولیه سینمای سوئیس، دو تم اصلی مذهبی مربوط به کاتولیکها و پروتستانها و دیگر اسطورههای سوئیس را شامل میشد.
فردریک مر با اشاره به فیلمی طبیعتگرایانه از دریاچه ژنو که در دهه 1920 ساخته شد، تصریح کرد: اهمیت این فیلم از جهت سپردن نقش اصلی آن برای اولینبار به یک بازیگر سوئیسی است که در بسیاری از فیلمهای ژان رنوار بازی کرده است. در سال 1925 نیز فیلمهای مهم دیگری توسط کارگردانان غیرسوئیسی در سوئیس ساخته شد. ازجمله ژاک فدر بلژیکی که «رخسار کودکان» را ساخت و در سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر نیز نمایش دارد.
مدیر سینماتک سوئیس عنوان کرد: همچنین در دهه بعدی؛ یک زن، کمپانی فیلمی در سوئیس راهاندازی کرد و از بلا بالاژ، سرگئی آیزنشتاین، هانس ریشتر و ... به همراه گروهی از منتقدان سرشناس دعوت کرد تا معنای سینمای مستقل و هنری را مورد بررسی قرار دهند. این اتفاق و کنگره در تاریخ سینمای سوئیس و اروپا بسیار مهم بود. همچنین فیلمی تجربی نیز در جریان این گردهمایی ساخته شد که متأسفانه اکنون در دسترس نیست.
مر افزود: والتر میتل هولتسر در دهه 1930، همراه با یک فیلمساز دیگر، کمپانی پرزنت را راهاندازی کردند و با همفکری، فیلمهای سفرنامهای ساختند. ازجمله «سفر هوایی من به ایران» ساخته والتر میتل هولتسر که در جشنواره جهانی فجر نیز با داستان ماجرای سفر او به ایران، نمایش دارد. بعدها فیلمهای دیگری در آفریقا و آمریکا ساختند، چون سینما را ابزاری برای معرفی سایر کشورها میدانستند. هولتسر، خلبان و از بنیانگذاران مشهور شرکت هواپیمایی سوئیسایر بود. کمپانی پرزنت نیز در دهه 30 تا 50 به کار خود در بخش آلمانیزبان ادامه داد.
فیلم بعدی که در سال 1945 ساخته شد، «آخرین فرصت» ساخته لئویولد لیندبرگ درباره پناهجویانی بود که خود را برای فرار از نازیها به سوئیس میرساندند. در سال 1946 این فیلم نمایش داده شد و جوایز زیادی را به خود اختصاص داد. در ادامه این جریان؛ فیلمسازی، به سمت موضوعات طبیعتگرا، ازجمله کوهستانها، کشاورزان و موضوعات طبیعتگرا در دهه های 40 و 50 رفت. این بخشها عمدتاً به بخش آلمانیزبان سینمای سوئیس مربوط میشد، اما در بخش فرانسهزبان تا اواخر دهه 50 و 60 ، اتفاق خاصی را شاهد نبودیم. کلود گورتا فیلم «مجنون» را در این بخش ساخت که در جشنواره نیز نمایش دارد. همچنین مستندی درباره میدان پیکادلی به نام «اوقات خوش» توسط دو کارگردان اهل ژنو ساخته شد و موفق بود.
در ادامه کارگاه، راستین به تأثیرپذیری سینمای سوئیس از سینمای انگلیس به جهت نزدیک شدن امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم به داکیودراما در سیر تحول دهه 50 و 60 ، اشاره کرد. وی نظر فردریک مر را در اینباره جویا شد.
«مر» که مسئولیت فدراسیون بینالمللی آرشیو فیلم سوئیس را نیز برعهده دارد، بیان کرد: از جهتی میتوان این نظر را درست دانست، زیرا عامل نفود بر تفکر دو فیلمساز «اوقات خوش»، سینمای آزاد بوده است. همزمان در ژنو، تلویزیون فرانسهزبان سوئیس نیز در این سالها راهاندازی شد. در سال 1958 این دو کارگردان در تلویزیون سوئیس استخدام شدند و میشل سوته نیز که سن بالاتری داشت و «نقشهبرداران» ساخته او، در جشنواره جهانی فیلم فجر نمایش دارد، آنها را همراهی کرد. از آغاز 1960، آنها در تلویزیون سوئیس به مدت 7 سال، آثاری را تولید کردند که بیشتر مستندهایی رپرتاژ درباره جامعه سوئیس و سایر کشورها بودند. این آثار واقعگرایی داشتند و از جامعه انسانی میگفتند و زمینهساز آثار بعدی نیز شدند، بهویژه فیلم «مجنون» ساخته کلود گورتا که تحت تأثیر دوران فعالیت در سوئیس بود.
سیوهشتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، از ۵ تا ۱۲ خرداد ۱۴۰۰ به دبیری محمدمهدی عسگرپور نویسنده، کارگردان و تهیهکننده سینما در تهران، در حال برگزاری است.