صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

معرفی کتاب؛

تحلیلی بر نگاه فرد عصبی به زندگی در «عصبیت و رشد آدمی»

۱۴۰۰/۰۴/۰۹ - ۰۶:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۹۷۶۵۲
کارن هورنای یکی از مطرح‌ترین روانشناسان تاریخ است که کتاب «عصبیت و رشد آدمی» را می‌توان یکی از بهترین آثار او دانست.

به گزارش برنا، کتاب "عصبیت و رشد آدمی" نوشته "کارن هورنای"، که موضوع آن واقعیت های روانشناختی و فردی مانند خشم، دلیل آنها و راهکارهایی برای کنترل آن است.

در کتاب "عصبیت و رشد آدمی" ، دکتر هورنای که فارق التحصیل دانشکده پزشکی برلین لنکویتز در رشته روانپزشکی میباشد ،فرایند عصبی شدن انسان را ، با رشد سالم در تضاد میدادند و مورد بحث قرار می دهد. او مراحل مختلف این وضعیت را شرح می دهد و درگیری ها عصبی ، رفتار های مستبدانه یا نداها و یا نقدهای درونی و راه حل های عصبی برای تسکین تنش درگیری را در چنین نگرش های عاطفی مانند سلطه ، خودکفایی و یا وابستگی توضیح می دهد. در کل ، وی با بینش نافذش نیروهایی را که برای تحقق توانایی های خود و مقابل شخص کار می کنند ، تشریح می کند.

با اینکه نگاه "کارن هورنای" رشد شخصیتی و فردیست اما این کتابش با محوریت خشم و عصبانیت نوشته شده است. او معتقد است فرد عصبی نگاهش به زندگی مانند نگاهی کسی است که در مه گیر کرده است. در ادامه به تیپ های افراد عصبی میپردازد و آنها را در سه دسته قرار میدهد: دسته اول:برتری طلب / دسته دوم:مهر طلب / دسته سوم:انزوا طلب

پس از فروید، "کارن هورنای" را میتوان بعنوان یکی از پیشگامان مفاهیم امروزی مانند آشنایی با بیگانگی ، خودشناسی شناخت که درک جدیدی از اهمیت فرهنگ و محیط به ارمغان آورد.

بخش‌هایی از کتاب:

در مقدمه کتاب میخوانیم:اگر کارن هورنای زنده بود من به او پیشنهاد می کردم در بالای کتاب با حروف درشت بنویسد: «ظلم بر خویش کند هر که نخواند ما را». عنوان این اثر نفیس را خود مولف «عصبیت و رشد انسانی» گذاشته. این عنوان خوانندگان فارسی زبان را به اندازه ای که شایسته یک چنین کتاب ارزنده ای است جلب نمی کند. عنوان «طریقه رفع آفت های خوشبختی و رشد شخصیت» که منظور واقعی نویسنده این کتاب است مناسب تر به نظر می آید. چون درباره خوشبختی و رشد شخصیت مطلب مهمی را که اکثر اشخاص به درستی توجه ندارند این است که خداوند وجود انسان را طوری ساخته که خود به خود «باید» رشد کند و «باید» فضایل انسانی و نیروی معنویش قوت گیرد عینا همانطور که اگر نهال گلی را در باغچه بکارید خاصیت طبیعی اش این است که خود به خود محکوم است رشد نماید و به گل بنشیند.

نظر شما