صفحه نخست

فیلم

عکس

ورزشی

اجتماعی

باشگاه جوانی

سیاسی

فرهنگ و هنر

اقتصادی

علمی و فناوری

بین الملل

استان ها

رسانه ها

بازار

صفحات داخلی

سینمای آخرالزمانی هالیوود، از «استکبار مدرن» دفاع می‌کند

۱۴۰۰/۰۴/۱۶ - ۱۲:۱۹:۰۷
کد خبر: ۱۲۰۳۴۵۷
بهروز فرنو در نشست «رستاخیز واژه‌ها» گفت: رویاپردازی و قهرمان محوری در فیلم‌های آخرالزمانی هالیوود برای دفاع از فرهنگ نفسانی بشر و دفاع از استکبار مدرن طراحی شده است.

به گزارش برنا، ویژه برنامه «رستاخیز واژه‌ها» با موضوع نسبت سینما با فرهنگ و هویت اسلامی در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. بهروز فرنو، محقق و پژوهشگر حوزه سینما و سیدمصطفی رضایی،‌ استاد دانشگاه صحبت کردند. 

فرنو در ابتدای صحبت‌های خود گفت: در تاریخ عالم دوره مدرنی داریم که از حیث مبانی نظری متفاوت با ادوار گذشته است. بعضی‌ها معتقدند به دلیل استکباری که در این عصر ایجاد شده است، عصر آخرالزمان است. به همین دلیل هم عده‌ای معتقدند سینما در این دوره مولفه‌هایی در راستای تبیین و تشریح آخرالزمان دارد. 

وی اضافه کرد: یکی از موضوعات مهمی که مطرح است، توجه به دو مقوله «سینمای آخرالزمان» و «آخرالزمان سینمایی» است. در تعریف سینمای آخرالزمان باید گفت گونه‌ای از سینما است که وظیفه آن دفاع از مبانی بشرانگاری است. این سینما قصد دارد مفهوم استکبار که متزلزل شده و یا فرهنگ نفسانی را با قهرمان‌پردازی‌ها، عشق‌های کاذب، رویاپردازی‌ها و ... حفظ کند. نمونه این سینما را در بالیوود، هالیوود، فیلم فارسی و ... می‌بینید.  

این منتقد سینمایی بیان داشت: در نقطه مقابل، آخرالزمان سینمایی را داریم. در اینجا شاهد سینمایی هستیم که می‌خواهد آخرالزمان را با تمام ابعادش به نمایش بگذارد. برای مثال فیلم «ترومن شو»، رویاپردازی در سینمای هالیوود را به نقد می‌کشد. بنابراین سینمای آخرالزمان، همان صنعت رویاپردازی هالیوود و بالیوود است و آخرالزمان سینمایی، روایتی از سینمای جهانی در موضوع آخرالزمان است. 

فرنو با اشاره به سینمای ایران و ارتباط آن با موضوع آخرالزمان گفت: در سینمای داخلی باید این پرسش را مطرح کرد که بعد از پیروزی انقلاب، وضع آخرالزمانی که انقلاب با آن سر و کار داشته است را چگونه در سینما منعکس کردیم و یا اینکه چه آثاری را داریم که چنین ویژگی را دارد؟ مهم‌ترین آثاری که روایتگر وضع آخرالزمانی در جریان پیروزی انقلاب است، مجموعه مستندهای روایت فتح شهید آوینی است. شهید آوینی فتح را به دو معنا روایت کرده است؛ یکی فتح به معنای مقابله و مقاومت فاتحانه که همان پیروزی ظاهری است و دوم اینکه وقتی کسی برای این فتح حرکت می‌کند، فتوحاتی نصیب خودش می‌شود که همان پیروزی نهایی است. 

وی اضافه کرد: چنین ویژگی را می‌توان در آثار افرادی که از سینمای آوینی متاثر بودند، دید. برای مثال آقای حاتمی‌کیا چنین ویژگی را در کارهای خود از جمله «دیدبان»،‌ «بوی پیراهن یوسف»، «از کرخه تا راین» و ... دارد. نمونه دیگر از آن را هم می‌توان در سینمای دفاع مقدس، کودک و ... دید که نمونه‌اش کارهای آقای مجیدی، آقای تبریزی، آقای معتمد و ... است. هم‌چنین معتقدم کارهای خانم آبیار از جمله «شبی که ماه کامل شد»،‌ «نفس»، «شیار 143» و ... انعکاسی از اوضاع آخرالزمانی دارد. آثار آقای مهدویان و خانم قیدی هم در این موضوع قابل بررسی است. در این آثار، سینما از حالت قهرمانی و رویاپردازی خود خارج شده و یک درد را بیان می‌کند.

سیدمصطفی رضایی دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: هنر و هنرمندی نسبت ذاتی با مباحث حکمی و دینی ما دارد. بسیاری از حکما بزرگ را داشتیم که شعر می‌گفتند و داستان می‌نوشتند، اما سینما هنر و صنعت مدرن است و از سنت حکمی ما به وجود نیامده است. سینما محصول تمدن غرب است. بنابراین برای شناخت سینما و پیدا کردن نسبت آن با حکمت اسلامی باید مبانی فلسفی تمدن غرب را بشناسیم. علاوه بر این برای اینکه بتوانیم سینما را به خدمت بگیریم و از آن استفاده کنیم باید مبانی فلسفی خود سینما را بشناسیم. 

وی با اشاره به خاستگاه سینما گفت: قصه و داستان از سال‌ها قبل وجود داشته است اما در تحولاتی تبدیل به رمان شده است. رمان محملی برای ظهور سینما است. در واقع، توصیفات تصویری که در رمان دیده می‌شود توسط سینما تبدیل به تصویر واقعی می‌شود. پس سینما زاییده رمان است.

این محقق و پژوهشگر با اشاره به تفاوت‌های سینمای غربی و دینی گفت: اگر سینمای غرب تمرکز خود را بر روی غرایز انسانی قرار داده است، در سینمای دینی می‌توانیم روی فطرت بشر تاکید کنیم. همچنین می‌توان به روابط متعالی انسانی اشاره کرد. اگر سینمای غرب سعادت بشر را در موضوعات مادی می‌بیند، سینمای دینی باید به سمت روح معنوی حاکم بر افراد برود. از این منظر، سینمایی، دینی است که بتواند سنت‌های الهی تکوینی را به تصویر کشیده و آنها را نقض نکند. 

او در پاسخ به سوالی درباره خدمتی که سینمای دینی می‌تواند به تبلیغ دین کمک کند، گفت: سینما در تصویر عالم غیب می‌تواند به ما کمک کند. توصیف عالم غیب در قرآن و روایات آمده است اما تصویر عینی از آن نداریم. اگر سینما به سمت نمایش این صحنه‌ها حرکت کند، می‌تواند این توصیفات را عینیت بیشتری ببخشد. 

رضایی تاکید کرد: عده‌ای معتقدند که توقع از سینمای دینی این است که مردم را دین‌دار کند، اما باید دقت داشت که کارکرد مهم سینما، تامین سرگرمی بشر است. وقتی انسان‌ها به سینما می‌روند می‌خواهند تفریح کنند اما چون سینما در غرب تعریف شده است، بشر را به سمت تفریح مادی و لذایذ می‌برد. این موضوع در حالی است که سرگرمی در نگاه دینی دارای تعریف است. بنابراین توقع از سینما این نیست که همه را دین‌دار کند اما باید دقت داشت تفریحی که برای بشر به وجود می‌آورد مغایر با مفاهیم دینی نباشد. 

فرنو در پاسخ به سوال دیگری درباره هنرمند ارزشی و غیرارزشی گفت: بایددقت داشت که هنر بدون الهام نیست اما باید دید که این الهام از سوی چه کسی است؟ باید دید که این الهام چه قدر از سوی غیب و برگرفته از تقوا است. این موضوع مشخص می‌کند هنر ارزشی یا غیرارزشی است. 

رضایی در پاسخ به سوال دیگری درباره اینکه آیا سینما می‌تواند مردم را دین‌دار یا بی‌دین کند، گفت: این پرسش‌ها سال‌ها محل بحث بوده اما هنوز ابهاماتی وجود دارد. اولا باید بپرسیم که تعریف ما از دین چیست؟ آیا منظورمان احکام و مناسک ظاهری است یا دید عمیق‌تری به دین داریم. از این منظر چون سینما در روحیه، تفکر و تمایلات افراد تاثیرگذار است، اگر مخاطب را به سمت تمایلات نفسانی سوق بدهد، او را از مسیر دینی دور می‌کند اما در عین حال می‌تواند غفلت‌زا باشد و تمایلاتش را به سمت جنبه‌های متعالی‌تر سوق بدهد. در این حالت سینمای ما دینی‌ شده است.

فرنو با اشاره به عنصر حماسه به عنوان ابزاری برای ایجاد جذابیت در سینما گفت: دقت کنید که در اتفاقات تاریخی خود نظیر پیروزی انقلاب و دفاع مقدس عنصر حماسه را داریم و لازم نیست همت خود را صرف داستان‌پردازی و جذابیت‌های سینمایی بکنیم. بعضی از این حماسه‌ها دارای همان جذابیت‌هاست. نمونه این صحبت را در فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» می‌بینید. یا مثلا در فیلم شیار 143 دلتنگی‌های یک مادر که منتظر فرزندش است را می‌بینیم. بنابراین نمونه‌های خوبی وجود دارد، فقط باید این داستان‌ها را به فیلم سینمایی تبدیل کنیم.

نظر شما