سعید جلالی نویسنده سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار برنا، اظهار داشت: ارزشگذاری مادی برای فیلمنامهها در تلویزیون قواعد خاصی ندارد اما به طور کل به چند عامل بستگی دارد. اولین مسئله خود نویسنده است، تجربه و سابقه نویسنده در ارزشگذاری مادی فیلمنامهاش تأثیرگذار است و اگر یک فیلمنامهنویس توانسته باشد چند اثر پرطرفدار و موفق خلق کرده باشد میتواند دستمزد بیشتر و قیمت بالاتری برای فیلمنامهاش تعیین کند و اگر یک نویسنده تازهکار یک فیلمنامه بسیار خوب هم داشته باشد نمیتواند اثرش را با قیمتی مناسب بفروشد که من با این رویکرد مخالفم و به نظرم باید خود فیلمنامه و کیفیتی که دارد ارزشگذاری مادی شود.
جلالی خاطرنشان کرد: عامل تعیینکننده دیگر به مسائل فنی برمیگردد که البته نمونهاش بسیار اندک است. در موارد معدودی اگر فیلمنامه به لحاظ محتوایی، جذابیت یا موضوع حائز ویژگیهای خاصی باشد ممکن است خریداران آن مبالغ بیشتری پرداخت کنند و به نوعی برای خرید این فیلمنامه رقابت به وجود بیاید اما همانطور که پیشتر گفتم عمدهترین عامل برای ارزشگذاری یک فیلمنامه به نام نویسنده بستگی دارد و اثر و کیفیتی که دارد در اولویت بعدی قرار میگیرد.
او افزود: نام و رزومه نویسنده به قدری در تعیین قیمت فیلمنامه تأثیرگذار است که حتی در برخی مواقع فیلمنامهای ضعیف از یک نویسنده کارکشته با مبلغی به فروش میرسد که به هیچوجه ارزش آن مبلغ را ندارد. البته نویسندههای جوان و کم تجربه که اکثراً سواد آکادمیک ندارند هم معمولاً فیلمنامههای چندان با کیفیتی نمینویسند و بیش از هر چیز آنها را اسیر کلیشه میبینیم که قطعاً لازم است فضایی برای تجربه کردن برای این نویسندهها فراهم باشد.
این نویسنده در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: در بحث کاهش کیفیت فیلمنامهها معیشت نویسندهها نیز تأثیرگذار است. اگر یک نویسنده به لحاظ مالی در وضعیت مساعدی باشد قطعاً ذهنش را برای کار بر روی یک فیلمنامه متمرکز میکند اما وقتی مسئله معیشت نویسندهها را در شرایطی نامساعد قرار میدهد مجبور هستند نگارش چند فیلمنامه را همزمان برعهده بگیرند و این کار قطعاً امکان تمرکز کردن و وقت گذاشتن برای یک اثر را از آنها میگیرد.
نویسنده مجموعه تلویزیونی «آوای باران» درباره کاهش کیفیت سریالهای تلویزیون گفت: امروز بسیاری از نویسندههای با تجربه حاضر به همکاری با رسانه ملی نیستند و این باعث شده که کیفیت آثار تلویزیونی به حداقل برسد و تلویزیون در این اتفاق کاملاً مقصر است. وقتی نظارت بیش از اندازهای بر فیلمنامهها وجود دارد امکان پرداختن به مسائل مختلف و به نوعی شاخ و برگ دادن به فیلمنامه برای نویسنده وجود ندارد و طبیعی است که فیلمنامهها کیفیت پایینی داشته باشند اما وقتی دست نویسنده برای قصهپردازی و پرداختن به موضوعات مختلف باز است قطعاً خلاقیت بیشتری را شاهد خواهیم بود و آثار از کیفیت بیشتر برخوردار میشوند. چنین شرایطی به نوعی در شبکه نمایش خانگی وجود دارد و میبینیم که همان نویسندگان فعال در تلویزیون در این رسانه آثار بهتری خلق میکنند و عامل این اتفاق همین مسئله است.
جلالی درباره عدم ورود نویسندههای جدید به این عرصه اظهار داشت: تهیهکنندهها و کارگردانها به نسل جدید اعتماد چندانی ندارند و همه سعی دارند با همان افراد مطرح که امتحان پس دادهاند کار کنند. کار کردن با نویسندههای با تجربه خیال تهیهکننده را برای گرفتن مجوز راحت میکند چرا که آثار نویسندههای قدیمی راحتتر مجوز میگیرد و مسیر تولید هموارتر میشود. این مسئله باعث میشود بسیاری از تهیهکنندهها ترجیح دهند که با افراد مطرح کار کنند و چنین وضعیتی باعث میشود نویسنده جدید کمتر به این عرصه ورود کند.
او افزود: سالها پیش در جشنواره جام جم کاندیدای بهترین فیلمنامه شده بودم و آنجا گفتم که چرا هر سال ما در این جشنواره کاندیدا هستیم و باید فضایی فراهم شود که نامهای جدیدی بشنویم. به نظر من یکی از راههای انجام این کار مهم این است که حضور نویسندههای تازهکار، جوان و کمتجربه در کنار نویسندههای باتجربه الزامی شود ولی متأسفانه این اتفاق رخ نمیدهد چرا که نویسندههای باتجربه به دلایل مختلف از جمله مبلغ پایین قراردادها و عدم حمایت مالی مناسب حاضر نیستند نویسندههای جوان و کمتجربه را در کنار خود داشته باشند. نکته دیگر به عجلهای برمیگردد در تولید وجود دارد، ما سالهاست گرفتار این مسئله هستیم و سریالهای ما تنها دو ماه مانده به آنتن کلید میخورند و دو ماه پیش از تولید هم فیلمنامه این آثار نوشته میشود. به همین دلیل نویسندهها وقت زیادی برای نگارش صرف نمیکنند و کوتاه بودن فاصله نگارش تا تولید باعث میشود که فیلمنامهها با کمترین بازنویسی و بررسی محتوایی و کیفی ساخته شوند.